نقد، بررسی و نظرات رمان چشم‌هایش - بزرگ علوی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
رامین کرمی
۱۳۹۶/۰۸/۲۵
بالاخره امروز مطالعه رمان "چشمهایش" اثر "بزرگ علوی" را تمام کردم.
کسانی که اهل مطالعند می‌دانند که آوازه این کتاب آنقدر ریاد است که ناچار وسوسه میشوی به سمتش بری و برش داری و مطالعه کنی.
همین میل باعث شد وقت بزارم و بخوانمش. کتاب از لحاظ قصه پردازی و داستان گویی بی‌نظیر است و خواننده را تا پایان کتاب با خود کشان کشان می‌برد اما متاسفانه پایان کلیشه‌ای و هندی داشت که یه کم تو ذوق می‌زد.
نگاه چپ گرایانه نویسنده کتاب و مبارزات گروه‌های چپ با رضاشاه از نکات منفی کتاب بود. نویسنده با خلق شخصیت داستانی و غیرواقعی استاد ماکان امده بود و تلاش خود را بر شیطانی و اهریمنی جلوه دادن رضاخان که شخصیت واقعی داستان بود گذاشته بود که خب از لحاظ اخلاقی درست نبود ضمنا کلا چپ‌ها در دوره‌ای که خرشان در دنیا می‌رفت و الگوی جنبش‌های مبارزاتی بودند خود را مجاز به هر گونه دروغ و افترا بر علیه مقابل خود می‌دانستند. از این منظر این گرایش را عامل ضعف کتاب می‌دانم که نه تنها حاوی نکات مستندی نبود بلکه سعی در سیاه‌نمایی داشت.
ارزش یکبار خواندن را دارد اما به هر حال یک رمان ایرانیست با تمام جوانب خاص آن.
موفق باشید.
fateme r.f
۱۳۹۶/۰۳/۲۵
گفت: دختر اینطور به من نگاه نکن این چشم‌های تو بالاخره مرا وادار به یک خبط بزرگی در زندگی خواهد کرد
گفتم: این خبط شما آرزوی من است.
چشمهایش
بزرگ علوی
پری سا
۱۴۰۱/۱۰/۱۶
داستان هم زمان دو روایت را بازگو می‌کند: عاشقانه فرنگیس و استاد ماکان و همزمان مبارزات سیاسی روشنفکرانه در تهران؛ البته به بخش سیاسی کتاب نمی‌پردازم چون تحلیل مفصلی می‌طلبه فقط به نظر میاد نویسنده کمی در دهشتناک نشان دادن اوضاع جهت القای خط فکری خودش به خواننده افراطی عمل کرده. سوای از این بحث، باید بگم دلیل بزرگی و کرامت استاد ماکان نه در زیبایی تابلوهای ایشان که در به بند کشیدن منافع مادی خود از طریق استنکاف از ترسیم نقاشی دولتمردان و ثروتمندان زمانه خودش هست در حالیکه به میل جان نقاشی خدمتکار خانه خود را به تصویر میکشد. در تمام داستان راز آلود تابلوی چشم هایش انسان ناخودآگاه به تصویری که داوینچی از مونالیزا خلق کرده فکر میکند.. به راز آن لبخند و سِرّ این چشم ها.. در پایان، سوال من اینه که آیا راز این چشم‌ها برای خود استاد ماکان کشف شد؟؟؟ چون اونچه که ما از زبان فرنگیس شنیدیم همه شرح عشق و شوریدگی بود و آیا این همون چیزی بود که استاد ماکان به تصویر کشید؟؟؟
Hemmat .N
۱۳۹۶/۰۲/۲۹
بزرگ علوی یا «آقابزرگ» از نویسندگان مشهور در دهه‌ی ۴۰ شمسی است که در سال ۱۲۸۳ در تهران بدنیا آمده است.
او از پیروان سنت «رمانتیک» ادبی است که بعدها به «رئالیسم» روی آورد. او اگرچه در کودکی بخاطر فعالیت‌های سیاسی پدرش که از مشروطه خواهان بود به المان مهاجرت کرد و در آن کشور درس خواند و زبان آلمانی را فراگرفت که پس از بازگشت به ایران کتاب «دوشیزه اورلئان» را شرح حال و مبارزات ژاندارک است ترجمه کرد، اما
بیشتر شهرت ادبی بخاطر نوشتن رمان ارزشمند «چشمهایش» می‌باشد.
علوی این کتاب را در سال ۱۳۳۰ شمسی که اوج پختگی ادبی، سیاسی و اجتماعی اوست، نوشت.
بزرگ علوی از دوستان صادق هدایت و از اعضای «گروه ربعه» است که تأثیر زیادی در ادبیات ایران در دهه‌ی ۴۰ داشته‌اند.
چشمهایش از آثار مهم و تأثیر گذار در ادبیات داستانی ایران است.
سپهر رییسی
۱۴۰۳/۰۳/۲۲
کتاب چشمهایش اثر بزرگ علوی (چپ گرای توده ای)، بسیار گیرا و آموزنده در مباحث رفتار انسان‌ها با یکدیگر و توضیح احساسات پنهان فردی به فردی دیگر میباشد که ما در این رمان شاهد وقایع و اتفاقات دوره پهلوی شامل چپاول، استعمار، دخالت کشور‌های دیگر و فساد سیستمی در آن دوره هستیم که به خوبی در رمان گنجانده شده تا در کنار تفسیر داستان به مسائل تاریخ اجتماعی هم بپردازیم کتاب در باره چشم‌های زنی دلباخته به یک نقاش بزرگ ایرانی به نام ماکان است و در اوایل رمان که راز تابلو "چشمهایش *برای یک طرفدار استاد و تمامی مردم اهل هنر هنوز افشا نشده باعت می‌شود سال‌ها برای برملایی آن راز صبر کنند تا روزی که شخصی به نام فرنگیس از راه می‌رسد و حال طرفدار استاد موضوع را پیگیری میکند نویسنده با قلمی روان داستان را برای ما روایت کرده تا مخاطب هم از لحاظ تاریخ سیاسی و هم از طرفی در مسائل روانشناختی، اندیشه کند.
romina javaheri
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
کتابیست که بسیار ارزش تقدیر و تمجید شده و البته که ازحق نگذریم خود مرا مجاب کرد 24ساعته تمامش کنم (یک شب تا صبح و یک بعد از ظهر درگیرش شدم).. فقط همان چیزی که دیگران هم متوجه آن میشوند و توذوق میزند زشت جلوه دادنه رضاشاه است.. برای من که رضاشاه را بسیار دوست میدارم و رضاشاه و کوروش بزرگ برایم به معنای ایران هستند چهارچوب سیاسیه دراین حد بد و اغراق آمیز از ایشان ناخوشایند بود وگرنه محور ذوق ادبی و توضیح و نقشو نگار عاشقانهٔ کتاب جالبه انتهای داستان هم گرچه بعضیها دوستش ندارند یا کلیشه مینامندش، بنظرم برای داستان امروز جای نقد دارد وگرنه برای کتابی که درآن سال چاپ شده باید تازگی میداشته است.
ممنونم از کتابراه جان
بخونید دیگه تمام کتابهای معروف و مشهور نویسندگان رو بخونید خالی از لطف نیست🍃..
مصطفی عزتی راد
۱۴۰۲/۰۹/۰۱
خب درمورد این رمان به اندازه کافی نظر داده شده و بزرگان ادبیات پارسی درموردش صحبت کردن، فقط در همین حد بگم اگه رمان خوان حرفه‌ای هستی و از ادبیات چیزی میفهمی، باید یکی از کتابهایی که میخونی، رمان چشم هایش باشه.
اما اونچه برای من جالبه، نظر دوستانی هست که جنبه سیاسی داستان رو نقد کردن و چندتا نکته میخوام به این دوستان بگم:
۱. بزرگ علوی سالهای جوانی رو در همون دوران گذرونده و قطعا روایتش و قضاوتش از دوران رضاشاهی، مقرون به واقع تر از جوانانی هست که رضاشاه رو از پس پرده‌ی دشمنی و کینه نسبت به نظام ایران و از دریچه‌ی نگاه اینترنشنال و بی بی سی شناختن، اونم با چند روایت دروغ برای بزرگ نشون دادن مردی که هیچ جوره نمیشه بزرگ دونستش.
۲. یکی از راههای شناخت دروه‌ی تاریخی خاص، خوندن رمانهای نویسندگان همون دوره است، بنابراین شناخت دوره‌ی رضا پهلوی از طریقه رمانهای همون دوره بسیار واقع بینانه است.
۳. ما ایرانی‌ها ملتی صفر و صدی هستیم، یا کسی رو در حد نجاست پایین میاریم و یا میچسبونیمش به عرش الهی. رضاشاه در نگاه منصفانه، شاهی بود بی لیاقت و بی سواد و غیرقانونی که البته خدماتی هم کرد که در برابر ضرباتش خیلی کمه.
۴. نگاه متعصبانه و خارج از عقلانیت و بنا شده بر عداوت با مخالفان شخصی، نسبت به همون شخص، گفتن افسانه‌های دروغین بی پایه و اساس و بیان شده از رسانه‌های زرد، تکیه به یک روایت و نادیده گرفتن تمام روایت‌ها، کار آدم اهل منطق نیست.
۵. برای تکیه بر روایت‌های تاریخی، اعتماد به کتاب یا نقلی خاص از یک جریان یا یک شخصیت، باید اصولی رو شناخت و رعایت کرد تا بشه گفت یک روایت چقدر میتونه مقرون به واقع یا کذب باشه. راجع به تاریخ نمیشه ذوقی حرف زد.
فرنوش علیزاده
۱۴۰۱/۱۲/۱۰
سلام و عرض ادبمن از دوران مدرسه خیلی دلم میخواست این کتاب رو بخونم، همیشه حس میکردم بین کتابهایی که خوندم جای کتاب چشمهایش خیلی خالیه چون کتاب معروفیه و توی کتابهای درسیمون خیلی بهش اشاره میشدخلاصه کتاب رو گرفتم و خوندم😐ازنظر فضاسازی و تصویر ذهنی نویسنده موفق بوده (هرچند گاهی انقد طول و تفسیر میداد که واقعا خسته کننده میشد) بنظرم این کتاب بخاطر موضوعش موردتوجه قرار گرفتهنویسنده به حدی موضوع رو کش داده بود ک اگه بخوای سرو تهش رو بزنی کتاب ۴۰ صفحه هم نمیشدمن پیشنهاد میدم کتاب رو بخونید صرفا بخاطر اینکه اگر اسمش رو شنیدید، خونده باشیدشنه بخاطر اینکه کتاب فوق العاده‌ای هست
علی نخعی
۱۳۹۹/۰۲/۱۶
متاسفانه نویسنده فردی سیاسی که مدتی هم در زندان یوده مبارزات سیاسی خود و هم کیشانش را آنهم در دوره رضا شاه با شرایط اسفناک آنزمان کشور و مردم در قالب رمان تخیلی بیان کرده است. از نظر من این کتاب بسیار سیاسی و اغراق آمیز و ضمنا پر از تناقض هست. نتیجه مبارزات روشنفکران چپ گرا و کمونیست آن زمان را هم اکنون مشاهده میکنیم. کتاب اصلا ارزش خواندن ندارد و از سبک و سیاق خاصی پیروی نمیکتد. بیش از انکه به رمان شبیه باشد یک داستان سیاسی اغراق امیز و توهم زاست.
اکبر علیمرادی فرد
۱۳۹۹/۰۸/۱۳
اسم بزرگ علوی رو ازدبیرستان به خاطردارم و همیشه رمان چشم هایش گوشه ذهنم بود انگار باید روزی خونده میشد و خاطراتش در زندگی من ثبت میشد. اما ازاینکه نویسنده تا این حد زمانه خودش رو سیاه بیان میکنه شاید گوشه‌ای از اغراق رو به کار برده تا این حد خفقان شاید دور از ذهن بوده اما مهم‌ترین حسن این نوشته این بود که از کلمه اول تا آخر روح خواننده رو با خودش میکشه و مجبور به تصویر سازی میشه شاید غم انگیز‌ترین جمله این رمان اونجا بود که فرنگیس گفت این پرده را بردار و برو این چشم‌ها چشم‌های من نیست. 😑
Ali Fattahi
۱۳۹۹/۰۵/۱۷
آتلیه‌ی استاد ماکان، مکانی که فکر، ذهن، اندیشه و روح ماکان در آن چال شده است، دیوار‌هایی که فریاد‌های سکوتش را درون ترک‌ها و جرز هایش حبس کرده است. نگارهایی که از دست او خون آفرینش به رگ‌های تار و پود شان جاری گشته است. تابلو‌هایی که انتظار تکامل را در تاریکی و نموری و سوز و سرمای تنهایی و جنون تاریکی کشیده‌اند. گلدانهای فسرده، پنجره‌های زرد شده، بخاری زنگ زده، قلمو‌های سفت شده، رنگ‌های خشک شده و بی جان؛ یکدنیا حرف، سخنان تلخ و شیرین، لیکن سایه سکوت و خموشی سنگین تر است...
Ali Emami
۱۳۹۹/۰۱/۰۸
داستان عشق حقیقی و بی‌قید و شرط یک زن ایرانی. داستان نکوهش قضاوتهای ظاهری و عجولانه. واقعیتی که چشمها را بروی گمراهی، سطحی نگری و خوشی‌های زودگذر می‌بندد... تا به آرمان گرایی، ژرف نگری و دریای احساس باز شوند. داستان ارزش نهادن به هنر، هنرمند، مردم دوستی و میهن پرستی. *چشمهایش* پنجره‌ای هستند برای تماشای ناشناخته ها... بزرگ علوی با رنگ واژگان، آن روزگار و مردمان ایران را هنرمندانه نقاشی کرده. این شاهکار بزرگ را نباید خواند، باید احساس کرد!
M.s
۱۴۰۲/۰۳/۲۸
کتاب ارزش خواندن داشت بجز جنبه سیاسی کتاب داستان عشق فرنگیس را روایت میکند که خیلی زیبا و موشکافانه از احساس و عواطف یک عاشق صحبت میکند تمام افکار و اندیشه‌های فرنگیس به رشته تحریر درآمده ولی بعنوان یک خواننده یکی دو توقع از کتاب داشتم یکی اینکه درباره زندگی فرنگیس با رئیس نظمیه و طلاق گرفتنش هیچ حرفی به میان نیامد چون اوایل صحبت فرنگیس و ناظم ازدواج و طلاقش را به استاد ربط میدهد و دلیل ازدواجش بخاطر استاد را خوب متوجه شدم و میبایست دلیل طلاق هم میگفت چون به استاد ربطش داده بود
ارکان چوپانی
۱۳۹۹/۰۷/۰۹
تا به امروز جهانم سوم بود، چراکه به رمان ایرانی اعتقادی نداشتم؛
تقریبا کل رمانهای رمانس و عاشقانه تاپ اونوریارو خوندم، اما، اما، هیکدام به اندازه رمان این مرد بزرگ منو مجذوب نکرد؛ به علتش فکر کردم، چون شخصیتهای داستان از ملت و فرهنگ و کشور من اقتباس شده، و چقدر زیبا توانستم با آن ارتباط بگیرم؛
یه قدم جلوتر میگذارم و با جرات میتوانم بگویم که اگر کل دنیا ایرانی بودن و یا حداقل با فرهنگ ایرانی آشنا بودن و این کتاب را میخواندن، این کتاب الان جزو بهترین کتابهای قرن شناخته میشد؛
ابوالفضل مورج
۱۳۹۸/۰۹/۳۰
این کتاب رو دو بار خوندم اما باید بگم با توجه به شروع خوب، داستان در میانه، دچار یک سردرگمی میشه و به شدت ریتمش پایین میاد. متاسفانه پایان بندی هم بسیار ضعیفه و با توجه به اینکه داستان‌های دیگری رو از ایشون خوندم این اثر بهترین کارشون محسوب میشه. داستانی که برای زمان خودش بد نبوده حالا خیلی نمیتونه در نظر کتاب خونها جذاب بیاد. با تمام احترام بزرگ علوی یک نویسنده معمولی در ادبیات داستانی ایران هست.
نوید
۱۴۰۱/۰۲/۲۷
چشمهایش نوشته بزرگ علوی
شاید در دوران کودکی دهها بار از رف کتابخانه پدرم بیرون کشیدم و بیخود ورق زدم، به امید روزی که بتونم بخونم و بفهم، مثل خیلی از کتابهایی که ظهر‌های کسل کننده تابستون باهاشون همین کارو با همین امید انجام میدادم.
درسته دیگه نه پدرم هست ونه به کتابهاش دسترسی دارم ولی یکی یکی نسخه‌هایی از کتابها رو به هر شکلی که میشه پیدا میکنم و با اشتیاق خاصی میخونم.
داستانی عالی و برازنده قلم جناب علوی.
توصیه میکنم حتما برای خوندنش وقت بذارین.
amineh Sh
۱۳۹۹/۱۱/۰۶
قلم زیبایی ندارن اقای علوی.. بعضی کلمات و بعضی جمله‌ها جالب نبود، من نپسندیدم! نمیخوام بی انصافی کنم داستان جذاب و گیرا بود اما یه سری توضیحات بیجا و اضافه و تکراری داشت که من خیلی جاهاش رو رد کردم که زود کتاب تموم بشه!
اوایل کتاب هم اصلا برام جذاب نبود من تا اواسط کتاب به زور پیش رفتم که بعد کم کم داستان جالب شد
من خرید این کتاب رو توصیه نمیکنم
اما کتابهای آقای معروفی رو بشدت میپسندم "سال بلوا" عالی بود
M.rezaei
۱۴۰۲/۰۹/۲۶
شاهکاری جذاب که ضمن روایت داستانی عاشقانه حال و هوای دوران رضاشاه را به تصویر می‌کشد و اشاره‌ای ضمنی به زندگی سرهنگ آیرم (آرام) دارد. شخصیت اصلی داستان زنی است ناشناس که چشمهایش توسط استاد ماکان به تصویر کشیده شده، استادی که علی رغم شهرت بسیار، ناگفته‌هایی در زندگی دارد، عاشقانه‌هایی که به سبب زندگی سیاسی پایان خوشی نداشتند. استاد ماکان در این داستان نماینده‌ای است از زندگی هنرمندانی چون کمال الملک که بیش از شهرت به دنبال آگاهی و آزادی مردم بودند.
N. Torapbi
۱۴۰۲/۰۴/۳۰
کتاب چشمهایش با قلم بسیار بانفوذ نویسنده محترم هیجان خواندن کتاب را دو چندان میکند هر چند دو واقعه را به تصویر میکشد ولی بعد سیاسی به نظرم اغراق امیز هست و اینگونه وحشتناک نبوده اوضاع مصور درباره حزب توده و مبارزات انان هست و اشاره‌ای به مبارزین سیاسی مذهبی نداشته
اما در بعد عاشقانه‌اش قلم نویسنده بی نظیر است. و توصیه میکنم جوانهای کم سن وسال حتما این کتاب را مطالعه کنند تا با فضای اجتماعی نیاکان خود آشنا شوند.
زهرا ترکی
۱۴۰۱/۰۲/۰۹
ماکان: اگر میفهمیدم توی این چشمها چیست،آن‌وقت امشب هم دیشب می‌شد، آنوقت تصویر توراهم میساختم.
فرنگیس: کمکم کن تا خودم را به بشناسانم.
ماکان: انوقت بدبخت میشوی
فرنگیس: الانشم هستم.
برای باردوم خوندم کتابشو و الان بعد این اتفاقایی ک تو زندگی شخصی خودم رخ داد، مفهموم عشق فرنگیس و ماکان رو حس کردم.
شایدم هنوز هم واقعا درک نکردم. ولی لذت بردم از همه‌ی حرف‌های فرنگیس راجب ماکان.
دلخون Z
۱۴۰۰/۰۹/۰۳
بسیار لذت بخش.
روان و دقیق در بیان جزئیات آن زمان، احوال آن زمان و..
دور از، حتی جمله‌ای کسل کننده.
اگر مدت‌ها قبل این کتاب را میخواندم، در زمانی ک جوان بودم، حتما بارها اشکم سرازیر می‌شد.
آشنایی با انسان‌های آزاده‌ی آن زمان.
تسلط بر خود، پختگی، غم و دردِ روزگار را چشیدن و به بلوغ فکری رسیدن، تواناییِ استاد بودن بعد از پختگی، تصمیم در لحظات سخت و.. صفاتی است ک میتوان از استاد ماکان آموخت.
حتما مطالعه کنید و لذت ببرید.
آنا
۱۴۰۲/۱۱/۱۰
متاسفانه بر خلاف تمام تعریف‌هایی که از این کتاب شنیدم اما اصلا دوستش نداشتم. به جرات دلیل اصلیم این بود که نویسنده شخصیتی به شدت ایده‌آل از استاد ماکان ساخته بود که در ذوق میزد و دلیل دومم سیاه بازی‌های نویسنده از دوران رضا شاه بود. این همه‌ زیاده روی در بدگویی از رضا شاه برایم قابل درک نبود. متاسفانه داستان هیچ هیجانی نداشت و اصلا حتی روند آروم داستان هم جذبم نکرد.اصلا پیشنهادش نمیکنم
zahra Yaghoobi
۱۳۹۹/۱۲/۱۰
دوس نداشتم
اگه داستانش واقعی یا بیوگرافی میبود میتونستم قبولش کنم
انتظار نداشتم اینطوری بی نتیجه یهو داستان تموم شه
کاش حداقل فرنگیس بخشیده میشد مثلا با ازدواج با ناظم مدرسه
اینهمه تهمت بهش زده شد اخر معلوم شد همه بی اساس بوده
کسانی که ازین سبک کتاب‌ها تاحالا نخوندن از الان میگم که از اخر ضد حال نخورن اگه ازین رمانای رازآلود دوس دارین ونتیجه داستان براتون مهم نیست بخونیدش
Pezhvak IMV
۱۳۹۹/۱۱/۳۰
این اولین رمان فارسی هست که خواندم٬ با اینکه از رمان زیاد خوشم نمیاد اونم از نوع عاشقیش. اما تصمیم دارم به این مدل رمان‌ها هم از این پس فرصتی بدهم. در این کتاب دیده میشه که چطور در اون زمان (رضاشاه) ‌ هم غربی زدگی و زندگی‌های تجملی بوده و داستان یک دختر سروتمند زیبایی که همه چیز داشته و عاشق استاد نقاشی به نام ماکان میشه با دید‌های سیاسی زمان خودش و برای جلب توجه اون به فعالیت‌های سیاسی میپردازه.
Pooria hosseini
۱۴۰۲/۰۳/۰۹
در مورد قسمتهای رمان بد نبود اما سیاست که به کار بردنند اصلا نپسندیدم چون خودشون می‌رونند کشور خارجه درس امکانات عالی بعد می‌ایند علیه حکومت می‌نویسند همش هم بد کارهایی که رضاخان اون زمان کرد هنوز کسی نتوانسته انجام بده خوبیها گفته نمیشه خودمان به خودمان خیانت میکنیم. هیچکس کامل نیست هنوز که هنوزه فقر ظلم به مردم بی عدالتی سکته دادن مردم متاسفانه در ایران حکمفرماست
hadi rahimifar
۱۳۹۹/۰۱/۱۶
سبک داستان گوییش عالیه، از اون کتاباس ک تو دو روز میشه تمومش کرد چون جریان کاملا به هم پیوستس و ادم دلش نمیاد ولش کنه. از جزئیات در حد مکفی حرف زده و حال ادمو با ریز گویی ب هم نمیزنه. یه سری تناقضای خیلی کمی داشت و حرفای فلسفی و آموزه‌های زندگی در حدی بود ک ادم از خود داستان جدا نشه. در کل حتما واس هر سلیقه‌ای خوندش مناسبه
mina noudoost
۱۳۹۹/۰۸/۳۰
چشمهایش، من این رمان رو خوندم و خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد و چقدر عشق فرنگیس به استاد عمیق و بی بدیل بود که در نوع خودش بی همتا بود، در مقابل آرمانهای استاد براش در الویت بود که بسیار مقدسه، در مجموع رمانیه که آدم را پس از خواندن به تعمق و تفکر وا میدارد، و اینکه آیا استاد هرگز متوجه شد که فرنگیس چه فداکاری بزرگی را برای عشق به او انجام داد یا نه؟
مهدی آقامحمدی
۱۳۹۶/۰۶/۱۷
اولین رمانی بود که خوندمش. بینظیر بود. مضمون و نحوه‌ی نگارش داستان خیلی عالیه.
رقیه سلیمی
۱۴۰۱/۱۱/۰۶
کتاب خوب و با حالی هستش فکر کنم تمام کتابهای علوی عزیز اینطوری خوب ورسا و ادیبانه و بی غرض نوشته شده است دوباره خواندم ودقیق خواندم هم سیاسی هم عاشقانه بود یک عاشقانه‌ی عمیق وجدا نشدنی اصلا برای همه زمانهای ایران ودنیا صدق میکرد خیلی خیلی روان وشیوا با مضمون خاص میباشد که بنده فوق العاده ازش خوشم اومد
اناهیتا عظمتی
۱۴۰۱/۱۲/۰۹
خیلی کتاب ضعیفی بود هممش در مورد احساسات ا زن بود و تکرار احساسات به طوریکه من چند پاراگراف رو نخوانده رد میکردم بیش از اندازه مطلب رو کش داده بود و حتی ا مطلب را چند بار تکرار می‌کرد. حیف وقتم که صرف خواندن این کتاب کردم
سیدطاهاخادمیان
۱۴۰۱/۰۴/۱۲
عالی بود. بزرگ علوی یک استاد به تمام معناست. نویسنده به طرز هنرمندانه و استادانه‌ای به توصیف فضا‌ها میپردازه، به گونه‌ای که خواننده خودش رو در داستان و موقعیت به تمام و کمال حس میکنه. انگار که وسط نمایشگاه نقاشی و یا در کوچه خیابان‌های تهران دهه اول و دوم هستید.
Ali Rajaeetabar
۱۳۹۸/۰۸/۲۳
چقدر تعریف ساده، اشنا و دلنشینی میکنه بزرگ علوی از عشق. یه ناجی... یه مرحم... البته کتاب به جز عشق حسابی به سیاست میتازه و به بهترین شکل این کارو میکنه و این بینا یه جاییم واسه حمایت از حقوق بانوان پیدا میکنه... مرسی استاد بابت این کتاب و این حس بی‌نظیر❤❤
حمیدرضا قبادی
۱۳۹۷/۰۲/۳۰
کتاب بسیار زیبایی بود ولی بعد از تموم شدنش چند سوال تو ذهنم ایجاد شد که ممنون میشم کسی اگه می‌دونه بهش پاسخ بده:
تابلوی چشم هایش در زمان تبعید استاد ماکان کشیده شد و کی به دست فرنگیس رسید؟
و اینکه جمله اخر کتاب که میگه چشم‌ها متعلق به من نیست، یعنی استاد فرنگیس رو نشناخته؟
مریم عادلی
۱۳۹۷/۰۲/۰۷
رمان بسیار بی‌محتوایی هست. اصلا نثر قشنگی نداره. خیلی پشیمان هستم که پولم رو برای این کتاب دور ریختم. کل رمان رو میشد در دو سه صفحه نوشت و واقعا جملات دائم تکرار شده بود. تعجب میکنم اسم این نویسنده و خصوصا این رمانش انقدر مشهور است.!! !!!
حدیث نقدی
۱۴۰۲/۰۶/۰۷
رمان چشم هایش از بزرگ علوی کتابی است که در ابتدای رمان حس کردم ارزش خواندن ندارد ولی طبق این که شاید بتوانم جمله یا حتی مطلب مفیدی بدست بیاورم خواندن را ادامه دادم و خوش حالم که رمان را تمام کردم چون رمانی فوق العاده احساسی بود و به نظرم ارزش خواندن را داشت
بیتا امیرشاهی
۱۴۰۱/۰۳/۱۴
اولش فکر‌میکردم‌کتاب سیاسی عاشقانه است، اما نه جنبه مبارزات سیاسی‌اش جالب بود نه داستان عاشقانه‌اش. اواسطش که خسته ام‌هم‌کرد اما جمع بندی کتاب خیلی خوب بود. در اعماق وجود هر زنی اقیاسی از ناگفته هاست که فقط خودش درکش میکنه.
Ehsan Ghasemi
۱۳۹۹/۰۱/۱۶
دوستان من خودم مایل به دریافت اپلیکشن کتابراه نبودم و با دعوت یکی از دوستانم نصب کردم ولی الان ناراحتم که چرا زودتر نصب نکردم. در خصوص کتاب چشم هایش از بزرگ علوی به همه شما توصیه می‌کنم که مطالعه شود. خیلی خیلی خوبه، زیبا‌ترین رمانی که خواندم
سیما قهرمانی
۱۳۹۹/۰۱/۱۲
من این کتاب رو یک روزه خوندم بخاطر اینکه این کتاب از لحاظ قصه پردازی و مضمون بی‌نظیر بود و در خواننده میل و رغبتی فراوان ایجاد میکرد که ساعتها وقت بگذارد و این کتاب را تا انتها بخواند. من رمان زیاد خوندم اما رمان چشمهایش شاهکار ادبی بود
ارزو
۱۴۰۲/۰۸/۱۵
خیلی کتاب حوصله سر بری بود با اینکه تعریفشو شنیده بودم بخصوص از اون قسمتی که اون خانم صاحب چشمان تابلو داشت در مورد خودش میگفت
هر قسمتی رو به قدری توضیح میداد و با کلمات بازی میکرد که واقعا ادم حوصله ش سر میرفت
به نظر من کتاب جالبی نبود
M A
۱۳۹۹/۱۱/۲۷
کتاب خیلی خوبی بود... رسما جزو اولین رمان هاییه که دارم میخونم و به نظرم روشی که داستانو تعریف کرده خیلی خوب بود و باعث میشد قضیه بیشتر به دل بشینه....
و تو اون قسمت که میگفت هیچوقت اونجوری که باید شناخته نشد باهاش شدیدا همدردی میکنم....
فاطمه و
۱۳۹۹/۰۸/۰۴
کتاب چشمهایش اوایل کتاب خیلی خوب و عالیه ولی بعدش ضعیف میشه مثلا فرنگیس و استاد ماکان خیلی باهم رسمی هستن اما یهو بی مقدمه میگه یکدیگر را بوسیدیم و تبدیل میشن به عاشق و معشوق بدون هیچ صمیمیت قبلی! که به نظرم خیلی بی معنی میشه!
س نعمتی
۱۳۹۹/۰۴/۰۳
رمانی جذاب که توصیفهاش بینهایت موشکافانه، دقیق و ظریف بود، اشاره به‌ عواطف متناقض در وجود انسان و اسارت انسان در بند اونها بسیار جالب بود. فقط پایانش غیرمنتظره و شتابزده بود. میشد جور بهتری تموم بشه. اما در کل عالی بود
مریم آرمیون
۱۳۹۹/۰۱/۳۱
نویسنده این کتاب از مهارت والایی در به هم پیوستن سیاست و عشق برخوردار است و به خوبی از عهده توصیف حالات روحی نقش اول داستان برآمده است و خواننده را با خود به فضای سال‌های پیش می‌برد و ذهن او را درگیر می‌کند.
احسان حسنی
۱۳۹۹/۰۱/۱۳
داستان جالب با فضای خفقان اون دوره هم آشنا شدیم دختری که سر در گمه با خودش وراه زندگیش مردی که هدفی والا و مقدس داره در تابلوی خاص بهم میرسند داستان هم خیلی مورد نظر من بود بدون هیچ پایین مسخره و یا قهرمان فضایی یا مرگ اسطوره ای
tara smaili
۱۳۹۶/۰۴/۱۵
چشم هایش فقط یک اثر ادبی نیست, در نوع خودش مثل یک تابلو نقاشیه, طوری تو رو درگیر واکاوی شخصیت و تجسم افراد میکنه که تو ذهن ادم شخصیت‌ها شکل پیدا میکنن
محمدرضا لطفعلی پور
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
بسیار عالی و فوق العاده بود. واقعا با این توصیف خواننده درگیر این چشمها میشود. و تا پایان با این چشمها درگیر میماند و زندگی میکند. عالی بود. خواندنش را به همه دوستانی که احساسات شفاف و الهی دارند پیشنهاد میکنم.
فاطمه رضایی
۱۴۰۲/۰۷/۰۴
تعریف‌های زیادی از کتاب شنیده بودم اما متاسفانه به نظر من آنقدر که از آن تعریف شده مورد توجه نیست! کش دادن زیاد قصه و حرافی‌های فرنگیس بارز‌ترین عیب این کتاب بود. اما چون کتاب معروفی است برای یک بار خواندن ارزش دارد.
T.Tarrah
۱۴۰۲/۰۳/۰۴
از زیبایی داستان و جذابیت قلم علوی گفتن، تکرار مکررات، بخوانید و لذت ببرید.
السا
۱۴۰۲/۰۲/۰۴
برای من جالب بود واقعا و به نظرم دقیقا گاهی انسانی برای آدم تبدیل به چالش میشه و همین چالش باعث ایجاد علاقه به اون آدم میشه نویسنده شناخت خوبی به خانومها داره انگار واقعا یک زن زندگی و داستانش رو روایت می‌کنه
Rouhollah.amiri
۱۴۰۲/۰۱/۰۹
این رمان تصویری واقع گرایانه و ملموس از ایران در دوره‌ای پرتلاطم از نوگرایی‌های تحمیل شده را ارائه می‌کند و با نثری زیبا و روان تحولات یک دوره مهم از تاریخ کشورمان را بیان می‌نماید.
1 2 3 4 5 6 >>