نقد، بررسی و نظرات کتاب نون و القلم - جلال آل احمد
4.6
839 رای
مرتبسازی: پیشفرض
آریا آزادپور
۱۴۰۳/۰۸/۲۲
00
نون و القلم داستان انقلابی است که قلندران در برابر قبله عالم انجام دادهاند ولی این انقلاب در اثر تلاش و همت قلمندران به وجود نیامده است. بلکه در حقیقت به خاطر فرار قبله عالم انجام شده است. آل احمد در این داستان با روشنگری ویژهای از ماجرای شکست جنبش ملی در اثر کودتای استعماری 28 مرداد 1332 پرده برمی دارد. زبان جلال در کتاب به شیوه تمام نوشتههایش روان، ساده و همراه با طنز است. این طنز گزنده در موقعیتهای مختلف مخاطب را به فکر فرو میبرد و به مشکلات نسل روشنفکر جدید میپردازد. داستان با دید کاملا امانیستی به مسایل مینگرد و وجدان انسانی را مهمترین راه تشخیص حق و باطل میداند. حکایت اصلی درباره دو میرزا بنویس است که درگیر انقلاب قلندران میشوند. میرزا بنویسها در آن دوره و زمانه موقعیت خاصی داشتند و در واقع گنجینه اسرار انسانها به شمار میرفتند. آنها از احوال مردم آگاه بودند و درباره خصوصیترین شرایطشان، به واسطه نامهها، شکایتنامهها یا دیگر نوشتههای دیگری که مینوشتند، آگاه بودند. یکی از این دو میرزا بنویس، میرزا اسدالله، برای خود اصولی دارد و در مقابل پول و قدرت وسوسه نمیشود. او در حقیقت وجدان بیدار مردم است. در مقابل همکار او، میرزا عبدالزکی، کارش فروش دعا و طلسم است. او از جهالت مردم نان میخورد ولی شخصیت منفی داستان نیست. او تنها چنان باهوش است که از جهالت مردم استفاده کند. در مقابل کسانی مثل خانلرخان یا میزانالشریعه شخصیتهای منفی داستان هستند. کسانی که از موقعیت خود یا از اعتقادات مذهبی مردم استفاده میکنند تا به منافع خود برسند.
داستان در مورد دو میرزا بنویس از به نامهای میرزا اسدالله و میرزا عبدالزکی آنها به شکایت و اوراق مردم رسیدگی میکنند در شهر آنها عدهای که به آنها قلندارها میگفتندمیخواستند حکومت را تغییر دهند آنها بسیار پیشرفت کرده بودند و مردم طرفدارشان بودند آنها با تولید توپهایی برای پرتاب زمینه را برای توطئه علیه حکومت فراهم کردند پادشاه حکومت که یک آدم مفتخور و بیلیاقت بودوزراحتی جرات نمیکردند مشکلات مملکت را به گوش او برسانند و در زمان حکومت او انسانهای زیادی کشته شد. پادشاه با افرادش به بهانه قشلاق مکان خود را ترک کردند و جا را برای قلندرها باز کردند حکومت قلندرها تاسیس شد گرچه نسبت به حکومت قبلی بهتر بود و افراد کمتری کشته شدند زندانیهای حبس ابد آزاد شدند ارزانی شد اما باز مشکلات زیادی به وجود آمد آنها هونگ برنجی مردم را میگرفتند و به جایش هونگ سنگی میدادند هونگ برنجیها را آب میکردند برای توپهای پرتابی و مردم اعتراض کردند تهیه آذوقه زغال و هیزم برای زمستان بسیار سخت بود بعضی از مردم احتکار میکردند مساجد خالی شده بود و دیگر کسی بالای منبر سخنرانی نمیکرد میخانه رواج پیدا کرده بود مردم نمیدونستن برای شکایت خود نزد چه کسی بروند. از آن طرف پادشاه و افرادش در حال آماده سازی خودشان برای پس گرفتن حکومت بودن آنها اواخر زمستان با توپهای پرتابی لشکرکشی کردند قلندرها فهمیدند که حکومت بسیار سخت است آنها نیز فرار را به مقاومت ترجیح دادند وقتی پادشاه آمد عده زیادی را که طرفدار قلندرها بودن کشت عده زیادی را تبعید کرد بعضیا را به حبس ابد محکوم کرد.
جان دلم که شما باشید، این کتاب خیلی عالیست مثل بقیه کتابهای آل احمد. با همان نثر مخصوص به خودش چند تا از مشکلات این مردم را توی یک قصه آورده. خرافه، ظلم، جعل سند، زورگیری، شیره مالیدن سر مردم به اسم دین و خلاصه از این جور درد و مرض ها. ولی صد حیف که پر از غلط غلوط است. مثلاً شما این جمله را چطور میخوانید؟ «عبدالزکی همان جو کز کردهب ود و دم برنمی آورد.» (صفحه ۳۳) و دوم این که لغات و اصطلاحاتی در آن استفاده شده که سالهاست دیگر مردم استفاده نمیکنند. هرکه بخواهد کتاب را بخواند باید برای فهم هر یک صفحه، سری هم به گوگل بزند. چون خود کتاب، لغتنامه ندارد. مثلاً این اصطلاح که مختص تهران قدیم است: «پس این الم شنگه را راه انداختهاند که ایز به گربه گم کنند و سرخدا را کلاه بگذارند» بگذریم از این که «گربه» را هم، «گریه» نوشتهاند.
داستان جالبی بود، بازی با کلمات و نقشها به گونهای بود که احساس میکردی در کنارشان حضور داری، داستان در مورد گروهی میگوید که میخاهند حکومت را عوض کنند. وزیر به شاه میگوید مدتی از شهر خارج شو، که قلندرها فکر کنند فرار کرده ای، وقتی شاه از شهر خارج میشود قلندرها حکومت را به دست میگیرند. اما طولی نمیکشد که شاه بر میگردد و قلندرها باید بین ماندن و فرار کردن یکی را انتخاب کنند. در داستان از تیپهای شخصیتی، طبقات اجتماعی، اعتقادات دینی، خرافات، وافکارها به زیبایی سخن گفته است. سیاست، اجتماع و اعتقاد ات دینی به صورت طنز به نگارش در امده است. استفاده از کلمات عامیانه داستان را زیباتر کرده است.
درنقدوتحلیل کتاب میتوان گفت
زبان طنز بهترین شیوه برای بیان انتقادهای تند و شدید سیاسی است، زیرا در لفافه و پرده معضلات اجتماعی و سیاسی را مورد نقد قرار میدهد و علاوه بر اینکه تاثیرش بیشتر از زبان جدّ است، عکس العملهای شدیدی نیز برای نویسندهاش در پی ندارد. جلال آل احمد همچنین با استفاده از سبک قصه گویی عامیانه و کلیشه ای، داستان انتقادی خود را شیرین و جذاب میکند تا بیشترین تاثیر را در مخاطبانش برجای بگذارد. این داستان یک فرقه متصوفه است که در مقابل حاکم وقت میایستند و حکومت را بدست میگیرند.
زبان طنز بهترین شیوه برای بیان انتقادهای تند و شدید سیاسی است، زیرا در لفافه و پرده معضلات اجتماعی و سیاسی را مورد نقد قرار میدهد و علاوه بر اینکه تاثیرش بیشتر از زبان جدّ است، عکس العملهای شدیدی نیز برای نویسندهاش در پی ندارد. جلال آل احمد همچنین با استفاده از سبک قصه گویی عامیانه و کلیشه ای، داستان انتقادی خود را شیرین و جذاب میکند تا بیشترین تاثیر را در مخاطبانش برجای بگذارد. این داستان یک فرقه متصوفه است که در مقابل حاکم وقت میایستند و حکومت را بدست میگیرند.
اول سلام به نویسنده محترم وعوامل انتشار اینکار بعلت اینکه ا ز انسانهاای که اشتباهات فاحشی دا رند با این. گفته که در ناامیدی امیدبه زندگی میدهد تشکر میکنم که درنهایت اگر انسان باشی و بهخدا پناه ببری باز میشوداز نو باپشتکاربه زندگی ادامه داد وازکسانی که با گذشت هستند باید آفرین گفت وپایشانرا بوسه زد. که ازخون فرزندعزیزشان میگذرند. و اینان انسان بودن راه معنا میکنند. ونویسندگانئ که با آثار خود، درس گذَشت به خواننده آن نشان میدهندباید سپاسگزار بود
خیلی عالی بود، واقعا نویسنده و ادیب دان نوشته اش بسیار متفاوت و تاثیرگذار است، جلال آل احمد که جایی ویژه دارد و اما این کتاب را نمیتوان فقط نَقلِ تاریخ دانست بلکه افکار روشن و عالیی مثل میرزاسدالله و رفتار و منششان در جامعه و..... و نیز تاثیر مذهب بر عوام را قشنگ ترسیم کرده بود و اینکه چگونه جهالتِ مردم، باعث سقوط افکار والا و عدالت محور در جامعه شده و باعث تسلط قدرت ظلم و ستم میگردد و....
نویسنده با استفاده از زبان شیرین و ادبیات کهن و شرح زندگی دو میرزا خواندن کتاب را لذتبخش کرده بود اما غلط املایی و اصطلاحات قدیمی و نا آشنا بدون معنا برای لحظاتی ذهن خواننده را پراکنده میکرد این کتاب برای اشخاص کتابخوان خوب است اما برای اشخاصی که دنبال یک روند پرشور در کتاب هستن ممکن است خسته کننده شود ولی در کل برای احترام به نویسنده ارزش یکبار خواندن را دارد. ممنون از کتابراه
کتاب جالبی بود و برداشتم این بود که انسانها جایز الخطا هستند و دیکته نانوشته است که غلط ندارد. قطعا دوباره میخونمش و به همه انسانهای متوهمی که میگن اگه من فلان مسئول بودم ال و بل میکردم پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونن. خلاصه اینکه قدرت و ثروت هر کسی رو میتونه تبدیل به فرعون بکنه خیلی خودسازی نیاز داره که چشمتو رو مال دنیا ببندی و قصدت فقط خدمت باشه.
این کتاب به طور جسورانه به مسائلی مانند فقر، فساد، سانسور و سرکوب در ایران پهلوی دوم میپردازد. جلال آل احمد در این کتاب از نثری قوی و گیرا استفاده میکند که خواننده را مجذوب شخصیتهای داستان "نون و قلم" به خوبی پرداخت شدهاند و واقعی به نظر میرسند. این کتاب تصویری از ایران در دورهی پهلوی دوم ارائه میدهد که برای درک تاریخ معاصر ایران بسیار ارزشمند است.
قلم شیوا و بیان شفاف داستان باعث شده بود که داستان کاملا در ذهن بماند توصیفات عالی اون باعث این شد که فرد تصور میکرد دقیقا شخصیت اصلی داستان هست. واقعیتهایی که عنوان کرده بود دقیقا مثال رهایی بودند که در هر دوره زمانی قابل دیدن هستن تلاشهای شخصیت اصلی داستان برای زتدکی خوب و پر رونق بدون انجام کار حرام سبب میشد تا علاقه به شخصیت اصلی بیشتر شود
با عرض سلام و وقت بخیر. قلم جناب آل احمد که بی نظیره این کتاب هم مثل بقیه کتابهاشون دوس داشتنی بود با اینکه یک سری از لغات و اصطلاحات را معنیشونو نمیدونستم و برام سخت بود ولی در کل میشد متوجه اصل موضوع بود و فکر میکنم که شرایط سیاسی و عقیدتی و اجتماعی اون زمان برای ما هم تقریبا قابل ملموس هست و در کل به نظرم کتاب قابل تاملیست.
داستان دو میرزا است که کارشان میرزابنویسی است و دقیقا وضع زندگی شأن مخالف هم است یکی پول دار و دیگری فقیر که داستان هر دو را با شرح و توصیف کامل روایت میکند که به طرز زیبایی بیان میکند که آدم را جذب خودش میکند
و در نهایت هم میرزایی بی پول بر سر عقاید خودش باقی میماند و در تمام زندگیاش از راه حق و حقیقت دور نمیشود.
و در نهایت هم میرزایی بی پول بر سر عقاید خودش باقی میماند و در تمام زندگیاش از راه حق و حقیقت دور نمیشود.
بی شک کتابها و نگارههای جلال آل احمد آثار شگرفی هستند بهترین آن را در بچه مردم دیدهام کتاب خوبی بود و برای کسانی که به داستانهای کوتاه و نوشتههای آقای آل احمد علاقه دارند مناسب است زبان طنز برای انتقاد کردن جذابیت داستان را دو چندان کرده بود هر چند گاها غلطهای املایی باعث میشدند جملات قابل فهم نباشند ولی در کل خوب بود
آل احمد در این داستان به زیبایی سرنوشت یک حکومت نوپا را روایت میکند. این که در آغاز چگونه به عقاید خود پایبند است، سپس با تولد مشکلات تازه، شروع به تغییر میکند و به آهستگی تبدیل به حکومتی همچون حکومت سابق میگردد. یعنی آنچه که نمیخواست باشد. همچنین مشکلات کشورداری و تطبیق با تغییرات جدید را به خوبی به تصویر میکشد.
و باز هم قلم زیبا و توانای جلال آل احمد و کتابی در قالب طنز و بیان مشکلات جامعه و خرافاتی و کوته فکری مردمانی که تا وقتی زندگی شان در گرو خرافات و جهل و پارتی بازی هست حتی قدمی رو به جلو پیشرفتی ندارند نویسنده ایی توانا و شجاع که فقط نویسندگی نکرد با شجاعت نظرات خودش رو بیان کردو از معضلات جامعه سخن گفت
کتاب خودش حال و هوای قشنگی داشت اما چیزی که از سرعت و لذت کتاب خوندن من کم میکرد کلمههایی بود که معنیشو بلد نبودم، از استاد چنین قلمی هم انتظار میرفت ولی خب خیلی اذیت میشدم که بخوام تک تک معنیشونو سرچ کنم کاشکی یه قسمت تحت عنوان پانویس زیر هر صفحه قرار میدادین و معنی کلمه رو به زبان ساده مینوشتین
کتاب و نویسنده عالی هستن و جا داره از زحمات شما هم تشکر کنم ولی کاش شما که زحمت دراختیار گذاشتن کتاب رو کشیدید یک لغت نامه هم براش طراحی میکردین و کلمات و اصطلاحات قدیمی رو که خیلی هم زیادن برای کسانی که نمیدونن ترجمه و شرح میکردین ولطفا لطفا لطفا اینهمه غلط املایی نداشته باشه
باز هم ممنون
باز هم ممنون
من نتونستم اصلا با کتاب ارتباط برقرار کنم. البته من کتاب خونی رو تازه شروع کردم و شاید واسه همین این کتاب برام جذابیتی نداشت، غیر از چند بخش و دیالوگ. علاوه بر این کتاب خیلی غلط املایی داشت و چند جا هم متن عینا تکرار شده بود. بعضی کلمات هم که اصلا معنیشو نمیدوستم و همینم بی تاثیر نبود
چه سبک و سیاق خودمانی و راحتی داشت،،، ادبیات عامیانه و کهن به کار برده شده در متن باعث جذابیت و دلچسبی نوشته میشود،، ذکر جزئیات دقیق باعت تداعی شدن اون صحنه جلو چشمان خواننده میشود،،، ، خیلی دلچسب و شیرین از این شاخه ب اون شاخه میپرید بدون اینکه سر نخ از دست خواننده در بره،، روحتان جاوید 🙌
استاد آل احمد در این قصه حقیقت حکومت داری را بیان کردند که هر کس با هر هدفی حتی براندازی ظلم و جور روی کار آید دست آخر در منجلاب قدرت اسیر خواهد شد و علی رغم حضور عدهای دلسوز در هر حکومتی در نهایت آن حکومت راه و رسم دوره پیش از خود را پیش میگیرد و ظلم جور همیشه در این دنیا باقی خواهد ماند.