نقد، بررسی و نظرات کتاب دفتر شعر تولدی دیگر - فروغ فرخزاد
4.6
1399 رای
مرتبسازی: پیشفرض
فروغ فرخزاد بزرگترین شاعر زن تاریخ ادبیات ایران و یکی از بزرگترین شاعران معاصر است. او که کارش را با شعرهای احساساتی و رمانتیک شروع کرده بود، شعرهایش با استقبال مردمی روبهرو شده بود، ولی مورد توجه منتقدان نبود، اما با انتشار تولدی دیگر نظرها سمت او جلب شد.
تولدی دیگر هم چنان که از نامش پیداست واقعا برای فروغ تولدی دیگر بود و یک اتفاق در شعر ایران. او در این شعرها از یک شاعر احساساتی نوجوان/جوان پسند به شاعری با نگاهی عمیق به زندگی و انسان تبدیل شد. با اینکه جزو شاعران نیمایی حساب میشد، اما حتی در وزن نیمایی هم تغییراتی در شعرش بود. زبانش شبیه زبان نوشتن عادی بود، اما شعرهایش پر از لحظههای ناب شگفتانگیز.
فروغ که زندگیاش پر از شایعه بود و سلوک و رفتارش در آن زمان برای بسیاری عجیب بود، در شعرهایش هم تا حدودی بیپروا بود، اما در تولدی دیگر از این بیپروایی کاسته شده و چیزی عمیقتر جایگزین شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای این دفتر شعر که ۳۵ قطعه شعر دارد، فردیت زنانه است. تا پیش از این مجموعه در میان شاعران زن ایرانی به ندرت به شعر یا شعرهایی بر میخوریم که در زنانگی شخصی باشد. از این نظر شاعران زن هم شبیه مرد شعر میگویند، اما شعر فروغ شعری کاملا زنانه است. البته زنانه بودن به معنی شعر فمنیستی نیست. او در شعرهایش به حقوق زنان کاری ندارد، اما دنیا را از چشم یک زن میتوان در شعر او دید.
تولدی دیگر هم چنان که از نامش پیداست واقعا برای فروغ تولدی دیگر بود و یک اتفاق در شعر ایران. او در این شعرها از یک شاعر احساساتی نوجوان/جوان پسند به شاعری با نگاهی عمیق به زندگی و انسان تبدیل شد. با اینکه جزو شاعران نیمایی حساب میشد، اما حتی در وزن نیمایی هم تغییراتی در شعرش بود. زبانش شبیه زبان نوشتن عادی بود، اما شعرهایش پر از لحظههای ناب شگفتانگیز.
فروغ که زندگیاش پر از شایعه بود و سلوک و رفتارش در آن زمان برای بسیاری عجیب بود، در شعرهایش هم تا حدودی بیپروا بود، اما در تولدی دیگر از این بیپروایی کاسته شده و چیزی عمیقتر جایگزین شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای این دفتر شعر که ۳۵ قطعه شعر دارد، فردیت زنانه است. تا پیش از این مجموعه در میان شاعران زن ایرانی به ندرت به شعر یا شعرهایی بر میخوریم که در زنانگی شخصی باشد. از این نظر شاعران زن هم شبیه مرد شعر میگویند، اما شعر فروغ شعری کاملا زنانه است. البته زنانه بودن به معنی شعر فمنیستی نیست. او در شعرهایش به حقوق زنان کاری ندارد، اما دنیا را از چشم یک زن میتوان در شعر او دید.
فروغ در تولدی دیگر، فروغ است و همزمان فروغ نیست. فروغ در تولدی دیگر دست به گریبان پارادوکس فروغ است. فروغ، آیهی تاریکیست و همزمان فروغی است که رو به سوی درخت آب آینه چشم دارد. فروغ در تولدی دیگر چارچوبی است که به درک اسارت نزدیک میشود. فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز میکند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده.
فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز میکند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده.
فروغ در تولدی دیگر یک تابلو نقاشی میخ شده به دیوار است که با شجاعتی دوست داشتنی ساز برون رفت از میخ و دیوار را ساز میکند. تولدی دیگر پاسخی است به واقعیت چارچوب و تلاشی است از سوی محدود برای پا گذاشتن به خارج از محدوده.
دخترک خنده کنان گفت که چیست راز این حلقه زر راز این حلقه که انگشت مرا این چنین تنگ گرفته است به بر، راز این حلقه که در چهره او این همه تابش و رخشندگی است، مرد حیران شد و گفت: حلقه خوشبختی است، حلقه زندگی است. همه گفتند مبارک باشد. دخترک گفت دریغا که مرا باز در معنی آن شک باشد. سالها رفت و شبی زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر، دید در نقش فروزنده او روزهایی که به امید وفای شوهر به هدر رفته هدر، زن پریشان شد و نالید که وای وای این حلقه که در چهره او باز هم تابش و رخشندگی است، حلقه بردگی و بندگی است.
خانم فرخزاد همیشه از شاعران مورد پسند بنده بودند آن هم به واسطه عشقی که درون اشعارشان نهفته است انگار که هر کلمه از اشعار ایشان از عمیقترین نقطه قلبشان به رشته قلم در آمده.
دوباره خواندن تولدی دیگر بسیار برایم دلنشین بود پیشنهاد میکنم به دوستانی که تازه با ایشان آشنا شدند اگر امکان خوانش دیوان کامل را ندارند حداقل دفتر شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را جدا از تولدی دیگر بخوانند.
دوباره خواندن تولدی دیگر بسیار برایم دلنشین بود پیشنهاد میکنم به دوستانی که تازه با ایشان آشنا شدند اگر امکان خوانش دیوان کامل را ندارند حداقل دفتر شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را جدا از تولدی دیگر بخوانند.
در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت. و دختری که گونه هایش رابا برگهای شمعدانی رنگ می زد، آهاکنون زنی تنهاستاکنون زنی تنهاست عشق چون در سینه ام بیدار شد طلب پا تا سرم ایثار شد از نظر من اینا هم خیلی قشنگ بودن در کل که ایشان یکی از بهترین و معروف ترین شاعران است که بی پروا شعر میگفتند همین باعث میشه که اشعارشون قدیمی نشه
کتاب دفتر شعر تولدی دیگر فروغ فرحزاد از نظر من خوب بود و پرمعنی و آرایهی کنایه در آن بسیار به کار رفته بود. ولی درکل قشنگ است چون محتوای شعرها بالاست و به انسان چیزهایی از روزگار را بیان میکند دردها، غصهها، زخمها، مشکلات و دید جوانان و نوجوانان نسبت به آینده و به نظر من خوب بیان شده بود.
فقط میخواستم ببینم فروغ چجوری مینوشته
قشنگ بود ولی من اشعارشو نمیپسندم گاهی انسجام نداشت واز هم در میرفت
ولی اشعار پروین اعتصامی در قالب قصیده معنی دار گاهی روایت قصه میکنه اهنگین عالییییه اصلا قابل مقایسه نبود نمیدونم چرا فروغ معروف شده شاید به خاطر حاشیههایی که داشت
شعر نیمایی باید خیلی قوی باشه تا به دل بشینه
خدا رحمتشون کنه
قشنگ بود ولی من اشعارشو نمیپسندم گاهی انسجام نداشت واز هم در میرفت
ولی اشعار پروین اعتصامی در قالب قصیده معنی دار گاهی روایت قصه میکنه اهنگین عالییییه اصلا قابل مقایسه نبود نمیدونم چرا فروغ معروف شده شاید به خاطر حاشیههایی که داشت
شعر نیمایی باید خیلی قوی باشه تا به دل بشینه
خدا رحمتشون کنه
ادبیات جهانی ایران رو نمیشه از نام بزرگان شعر و ادب پارسی جدا کرد. بنظر من افتخار بزرگی هستن شعرای ناب پارسی زبان و در میان اونها فروخ فرخزاد از خاصترین و بهترین هاست. خداوند فروغ رو بیامرزه و مورد رحمت و لطف ابدی خودش قرار بده. آمین. همچنین ممنون هستم دوستان عزیز کتابراهی من. 🌷🌷 😊😊
دربهاری روشن از امواج نور
ور زمستانی غبار آلود و دور
یا خزانی خالی از فریاد و شور
.........
لعد من ناگه به یک سو میروند
پردههای تیرهی دنیای من
چشمهای ناشناسی میوزد
روی کاغذها و دفترهای من
در اتاق کوچکم پا مینهد
بعد من با یاد من بیگانه ای
در بر آیینه میماند به جای
تار مویی نقش دستی شانه ای
.........
می شتابد از پی هم بیشکیب
روزها و هفتهها و ماه ها
چشم تو در انتظار نامه ای
خیره میماند به چشم راه ها
لیک دیگر پیکر سرد مرا
می فشارد خاک دامنگیر خاک
بی تو دور از ضربههای قلب تو
قلب من میپوسد آن جا زیر خاک
شعری بسیار زیبا از فروغ فرخزاد.