نقد، بررسی و نظرات رمان دروغی که تمام زندگیم بود - ساینا مقدسی
3.8
2299 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ندا سعیدی
۱۳۹۹/۰۹/۱۴
40
به نظرم کتاب قوی نبود، جمله بندی خوب نبود خیلی جاها از کلمات خوبی استفاده نمیکرد، اگر قرار بود قصه داخل ایران اتفاق افتاده باشه باید کمی ملموس تر بود، کلا چون شروع کردم خواستم تمومش کنم ولی ضعف زیاد داره، واقعا عجیبه که چطور بعضی از کتابهای ضعیف چاپ و نشر داده میشن
من تا نصفه خوندمش بد نیست فقط نمیفهمم فضاش نه به ایران شبیهه نه به اونور. چرا همه تاجر و خر پول و کار خونه دارن. یعنی یه ادم معمولی تو داستان وجود نداره. شخصیت ماکان عالیه. منظور از سازمان کجاست. پلیس هستن؟ چرا اسامی همه باکلاسن یعنی یه ممد تو اسامی نیست خخ و خیلی ابهامات دیگه در کل یه عاشقانه سادست
رمان زیبایی بود فراز و فرودهای عاشقانه جذابی داشت کاری با فضای واقعی یا غیر واقعی ش ندارم چون یک رمانه و داستان تاریخی نیست که بشه از فضا و جو اون ایراد گرفت و تنها با تخیل نویسنده پیش میره ولی اگه میشد نویسنده فضا رو نزدیک به شرایط واقعی ایران مینوشت برای مردم قابل قبول تر بود در کل خوب بود ممنون
بد نبود ولی نباید اهورا رو جایگزین کلمه خدا بکنن یکی این نکته بود یکی هم اینکه فضا سازی ایرانی اسلامی نبود
درسته خیلیها تو کشور چیزی از اسلام نمیدونن ولی باید گفته بشه تا اون کسایی که تفکرات غلط دارن و تصمیم گرفتن تفکرات درست داشته باشن و تصمیم بگیرن
ولی در کل از داستان خوشم اومد البته اگه از این موارد چشم پوشی کنیم
درسته خیلیها تو کشور چیزی از اسلام نمیدونن ولی باید گفته بشه تا اون کسایی که تفکرات غلط دارن و تصمیم گرفتن تفکرات درست داشته باشن و تصمیم بگیرن
ولی در کل از داستان خوشم اومد البته اگه از این موارد چشم پوشی کنیم
با وجودیکه تا آخر رمان رو خوندم اما لذت نبردم. تصورم این بود که نویسنده یک نوجوان دبیرستانی هستش که تجربه یه عشق کوتاه کودکانرو داشته و با توجه به تخیلات کودکانش این رمانو نوشته. من به قوه تخیل خانم نویسنده تبریک میگم و مطمینم اگر روی نوشته هاشون و کنترل درست تخیلاتشون کار کنن نویسنده موفقی میشن.
نه اسامی نه سبک زندگی و نه حتی کلمات تو این کتاب هیچ ربطی به ایران کنونی نداره. من فکر میکنم نویسنده اول با خودش گفته بزار چنتا کلمه فارسی اصیل بنویسیم بعد برداشته یه کتاب نوشته. کل کتابرو خوندم و میتونم بگم خیلی حوصله سر بر بود امیدوارم نویسنده سبکش رو از علمی تخیلی به عاشقانه نزدیک تر کنه. آه اهورا. 😐😐😐😐
کتابی که تمام شب و روز من رو دربر گرفته بود، کتابی که من با لحظاتش خندیدم، گریه کردم، افسوس خوردم، ترسیدم و خیلی چیزها یاد گرفتم. بسیار متشکرم بابت همچین کتابی. این کتاب میتواند زندگی خیلیا همچون من را تغییر دهد. و باز هم ممنونم از نویسنده کتاب ایراندخت و ساینا مقدسی که همچین کتابی را در دسترس ما گذاشتن. بسیار متشکرم.
کتاب قشنگی بود... خیلی عاشقانه ورمانتیک که البته بافازجناییش خیلی جالب شده بود... ازهمه مهمتراینکه نویسنده واقعاهمهی تلاششوبرای زنده نگه داشتن زبان فارسی به کارگرفته بود... درکل به نظرمن عالی وازبیست نمره کم کم نوزده میگیره😍😍😍پیشنهادمیکنم حتمابخونید😍😍😍😍
درضمن من خیلی شخصیت ماکان رودوست داشتم😚😚
درضمن من خیلی شخصیت ماکان رودوست داشتم😚😚
موضوع تازهای بود متنای بسیار بسیار زیبایی لابلای کتاب دیده میشد اسمها هم اسمهای قشنگی انتخاب شدن فقط جیمز باندی بودنش برام عجیب بود و اینکه چرا به جای خدا میگفت اهورا؟مگه زرتشتی بود؟دوم اینکه مطمئنی تو ایران زندگی میکردن؟واقعا بعضی وختا شک میکردم اینجا ایرانه ولی رو هم رفته سرگرمیه خوبی بود
برای اونایی که رویا پردازن وتخیلی زندگی میکنن بد نیست. کتابی که بی شباهت به رمانهای تخیلی ژول ورن داره بااین تفاوت که تخیلات ژول ورن بعد از سالها اتفاق میافته اما تخیلات خانم مقدسی خیر. تخیلات ژول ورن علمی هست وتخیلات خانم نویسنده جمع کردن یه عده ادم بی درد ومرفه بااسامی باستانی در قرن ۲۱.
به هرکی میخواد این رومانو بخونه توصیه میکنم اصن طرفش نره خدایا هرکی از راه رسیده شده نویسنده برا من نه یکم اطلاعات نه یکم هیجان، داستانم که تکراری من کلی رمان اینترنتی خوندم صد برابر از این بهتر والا مردم با پارتی میرن کتابشونو چاپ میکنن، واس خودمم متاسفم وقتمو گذاشتم برا این رمان
رمان جالبیه👍
ولی واس من یه سوال پیش اومده
زمان این رمان واسه کیه؟ که هم تو ایرانه هم اینا انقد راحتن هم اینکه خداشون اهورا ست
در ضمن چرا سپیتا اینجوریه انقد کینهای 😞 بعد حالا سپیتا با این اخلاق گندش یه خاطر خواه داره کنه
اونوقت اگه ما از این اخلاقا داشتیما...
خدا شانس بده
ولی واس من یه سوال پیش اومده
زمان این رمان واسه کیه؟ که هم تو ایرانه هم اینا انقد راحتن هم اینکه خداشون اهورا ست
در ضمن چرا سپیتا اینجوریه انقد کینهای 😞 بعد حالا سپیتا با این اخلاق گندش یه خاطر خواه داره کنه
اونوقت اگه ما از این اخلاقا داشتیما...
خدا شانس بده
بد بود. انگار یک قصه خارجی که فقط اسمها رو عوض کرده. اون سازمان و کارش هم خیلی مبهم و نچسب بود. سپیتا هم زیادی لوس و مغرور بود. نه به اون فارسی کردن اسمها، نه به "مرسی" گفتن سپیتا! شکسته نویسی به معنای غلط نویسی نیست. (از یک خانواده نژاده است درسته نه نژاد است. ) راجع به درسته نه راجب.
آدم یاد فیلم ترکی میفته؛
یه نکته داره نویسنده اینا رو افرادی با دین زرتشت معرفی میکنه ولی هنگام دیدن هم میگن سلام وقت جدا شدن میگن خداحافظ موقع ابراز تاسف میگن خدا بیامرزه موقع دلسوزی میگن الهی بالاخره و ایرانیای اصیل از نسل آریاییها اکثرا چشم و مو مشکی با پوست سفیدن نصف شخصیتا چشم رنگین که😒
یه نکته داره نویسنده اینا رو افرادی با دین زرتشت معرفی میکنه ولی هنگام دیدن هم میگن سلام وقت جدا شدن میگن خداحافظ موقع ابراز تاسف میگن خدا بیامرزه موقع دلسوزی میگن الهی بالاخره و ایرانیای اصیل از نسل آریاییها اکثرا چشم و مو مشکی با پوست سفیدن نصف شخصیتا چشم رنگین که😒
معلوم بود برای به تصویر کشیدن صحنههای اکشنش خیلی فیلمای جیمز باندی دیدی، ولی اذیت شدی تا اونا رو به تحریر در بیاری
خوشم اومد در کل. عشق جالبی داشت. کتابت رو هم تا انتها خوندم، جالب بود
نگران هیچی نباش، جای پیشرفت داری
ما هم کمکت میکنیم؛ )
خشته نباشی
با آرزوی موفقیت؛
سهیلا ابراهیمی
خوشم اومد در کل. عشق جالبی داشت. کتابت رو هم تا انتها خوندم، جالب بود
نگران هیچی نباش، جای پیشرفت داری
ما هم کمکت میکنیم؛ )
خشته نباشی
با آرزوی موفقیت؛
سهیلا ابراهیمی