دلم خیلی برای فرزین سوخت یه عاشق که به عشقش هیچ توجهی نشد
از اون بیشتر برای سروش و غزل با عشق ناکامشون
غزل با انتخاب یک رفیث ناباب عشقشو پیدا کرد ولی به خاطر حسودی همون رفیق از دستش داد😞
میتونم به جرعت بگم واقعا عاشق این رمان بودم... تفاوتش با بقیهی رمانا این بود که بیشتر رمانا پایان خوشی دارن اما این رمان نشون داد که همهی اتفاقات میتونن پایان خوشی نداشته باشن.... 🥲💔
کاملا داستانی فانتزی است چهار پنجم داستان همون روال فانتزی رو طی میکنه ولی یک پنجم آخر کن فیکون میشه نکات آموزنده ش هم در همون قسمت پایانیه
نقد زیادی هم دارم که مطرح کردنش داستانو لو میده
سلام عالی بود فقط یک مشکلی داشت مشکلش این بود که اشتباه تایپی زیاد داشت ولی در این حال بسیار غمگین😢 و جذاب😇 بود آفرین به نویسندش😁 خیلی عالی بود 😍😄حتما بخونین 😁خوشبختانه پولی هم نیست😂😆😙
خیلی افتضاح بود
سروش که اول تا آخر دستش تو موهاش بود
و من از عشق و عاشق شدن متنفرم چون جلوی پیشرفت رو میگیره
خود غزل هم از درس خوندن سیر شد چون عاشق شده بود
عشق خیلیییییی بده و مزخرفه
ویرایش کتاب خیلی مشگل داشت گاهی دو بار یه پاراگراف تکرار میشد و از لحاظ قدرت بیان و قلم هم نویسنده خیلی قوی عمل نکرده نبود و خیلی سطحی و ضعیف برخی اتفاقات مطرح میشد و نگاه کارشناسی به آن نشده بود.
این داستان داستان خوبی بود چون به همه یاداوری کرد که یه ادم وقتی پای حسادت و منافعش وسط باشه هیچکس براش مهم نیست و اینکه برای هر دوستی باید یک سری خط قرمز مشخص کرد تا این طور ضربه نخورد.
غلط املایی و تکرار پاراگراف واقعا رو اعصاب تازه به هم وصل بودن داستان به شدت مزخرف و تکراری حسودی و تازه نصف کتاب برا صحنههای چرت هست به عمرتون احترام بذارین و نخونید اونو
باسلام عالی بود خلق انسانهای داخل قصه ربطشون باهم
خیلی ممنون که اینهمه وقت میزارین وبرای من همچنین داستانهایی مینویسین....
البته بکما توزندگی امروز نیزازاافرادپرهستن...
نه این نظر به این داستان نیخوره اگه نویسنده میخواست داستان پایان خوش داشته باشه باید یاسی بعد از قال گذاشته شدن توسط نوید به خانوادهاش بر میگشت تا عشق غزل و سروش براش عقده نشه
عالی بود باهمه رمانهایی که خونده بودم فرق داشت درست یکم آخرش جنایی شد اما متفاوت بود فقط بازهم ایرادی که به همهی کتابهای این آپ وارده هس بازم غلط املایی بازهم مشکل تکرار متن ها
بهترین رمانی بود که تو عمرم خوندم خیلی خیلی خوب بود ممنونم از نویسندش ولی نباید اخرش اونجوری میشد نه پسره میمرد نه دختره کارش به اونجاها کشیده میشد ولی در کل خوب بود بماند که اخرش چقدر گریه کردم
ایول به نویسندهی این رمان من از اول تا آخرشوبا هیجان زیادی دنبال کردم ولی اصلا انتظار چنین پایان تلخی رو نداشتم غم انگیز بود ولی عالی ❤❤❤❤با آرزوی موفقیت برای نویسندهی این رمان جذاب
در کل میشه گفت بد نبود. پر از اشتباهات تایپی که کلافه میکرد آدمو. آخرای داستان دیگه از خلاقیت نویسنده کم شده بود و یه جورایی تخیلی شده بود. دوست داشتم داستان جور دیگهای تموم میشد.
این رمان تاثیر زیادی روی من گذاشت و همیشه به عنوان یک نمونه انتخاب دوست نادرست برای دانش آموزانم مثال میزنم. چون به نظر من از اول انتخاب غزل برای دوستی اشتباه بود که به این نتیجه رسید
رمان جذابی بود ولی فکر کنم قدرت تخیل نویسنده خیلی بالا بوده که یه نفرو اینجوری از عرش به فرش رسوند. در کل خوندن همچنین رمانهایی رو پیشنهاد نمیکنم؛ چیزی جز اعصاب خورد کنی نداره.
تراژدیها معمولابیشترروذهن ادم تاثیر میزاره قسمت خاطرات غزل خوب بودولی بقیه رمان انگاربدون امادگی بایه 0یزی شروع شد6 وسطاش بدنبودکه دوباره مثل اول کتاب یه جورایی سرهم بندی شده
بسیار زیبا بود ولی اخرش جالب تموم نشد ازنظر زمانی هماهنگی نداشت. واخر خوبی نداشت راستش منکه حالم گرفته شد که هر چهار نفر کشته شدن. راستش انتظار پایان شادی داشتم ولی در کل عالی بود ممنون
بنظرم ریسک جالبی بود ک داستان اولش از زبان یکی دیگه شروع شد و بعد ب تعریف از زبان کسی دیگه رسید بعلاوه اینکه نثر داستان باهمه جزییاتی ک داشت خسته کننده نبود بنظرم تقریبا بینقص بود حیلی خوب
سلام من واقعا شیفتهی این داستان شده بودم با این که من وقت کمی برای مطالعه دارم اما هرموقعه که میتونستم این داستان رو میخوندم. دوستان عزیز کسی رمانی تو این سبک میشناسه بهم معرفی کنه
از رمانایی که تهش یکی از عاشقا میمیره و دقیقا موقع اوج خوشبختی همه چیز نابود میشه خوشم نمیاد ولی واقعا داستان غم انگیزی بود کاش تهش قشنگ تر بود و سروش نمیمرد اون وقت معرکه بودی پایان خوش
کتاب فوق العاده روون و خوش ساخته. شروع خوب، ادامه خوب و پایان افتضاحه و بقولی فیلم هندیه. هر چند که این کتاب حرفی برای گفتن نداره اما خوندنش واقعا خوبه و خالی از لطف نیست
رمان جالبی بود چند روز برای خوندنش وقت صرف کردم سرگرم کننده بود به نظر من این داستان به خوبی گویای این مسأله بود که روابط خارج از چارچوب برای دختر و پسر آخر و عاقبتی ندارد با تشکر
من فکر میکردم غزل برمیگرده پیش فرزین اما دختریه دیوونه برنگشت من وقتی این داستان رو خوندم اشک نو چشام جمع شد کاش به حرف پریسا خانم گوش میکردم؟!من اصلا نمیتونم با آخر داستان کنار بیام!!!!
ولی حیف غزل و، سروش نباید اینجوری تموم میشد:- (اخرشم خیلی اکشن بود خودکشی غزل هم خیلی بد بود اصلا از شخصیت غزل انتظار خودکشی نمیرفت:- ( بهر حال ک بد نبود و اشکمو در اورد
عالى بود ولى سروش غزل نمیمردند بهترمیشد این رمان یه ایرادات داشت الراشد این بود که بچه نگینو سرور بزرگ شدن این نشون میده که از اون واقعه خلیى سال گذشته پس زمان غزل گوشى وجود نداشت
سلام کتاب طلسم شده کتاب جالبی است من خوندم و به شما عزیزان هم پیشنهاد میکنم بخونید انشاالله که کتابهای بیشتری در این زمینه از شما ببینم اقای قاسمی و خسته نباشید به شما عرض میکنم
عالی بود واقعا لذت بردم در از هیجان عشق و احساس میشد همهی اتفاقات داستان رو حس کرد و ادامه داد تا انتهای داستان چه میشود. قلمی بسیار قوی داشت. در کل پیشنهاد میدم بخونید
متاسفانه تایپ خیلی اشکال داشت و خطادر صحیح بودن کلمات نیز بود قسمتهایی از صفحات دو بار چاپ شده بود
داستان خوب بود و اصلا پایان داستان رو فکر نمیکردم چنین باشه
پایدار باشن
من اولین باری که این کتاب رو خوندم حدودا ۴سال پیش بود اگر اشتباه نکنم و به شدت جذب این داستان شدم شاید خنده دار به نظر بیاد اما این باره چهارمه که دارم این کتاب رو میخونم👏🏻👏🏻
من صفحهی ۱۰۰بودم که یکباره رفتم صفحهی ۱۷۳و کامل این صفحاتی را که نخوانده بودم توانستم بفهمم چه اتفاقی افتاد خیلی پایان بدی داشت تمام ذهنیاتم به هم ریخت
خیلی بد تموم شد من تا یه مدت به یه نقطه خیره میشدم به سروش بدبخت بخت برگشته فکر میکردم گریم میگرفت منکه اولش فکر میکردم سروش اخرش بیاد بگه من زندم حیف خیلی بد تموم شد
جالب بود من از همون اول هم از یاسی و نوید بدم اومده بود و این که اول داستان خواننده فکر میکنه داستان نگین قراره گفته بشه ولی بعد عوض میشه با حال بود خوشم اومد.
داستان متفاوت وجالبی بود، واقعیت جامعه الان ما که به هیچ دوستی نمیشه اعتماد کرد، ایرادشم این بود که صفحات تکراریه زیادی داشت، کلماتم از نظر تایپ مورد داشت
نوسیندههای محترم داستانهای عاشقانه خواهشن به فکر خواننده داستان هم باشید. آخه چه اشکال داره یه بار هم داستان خوب تمام شه چرا همیشه باید انقدر تلخ تمام شه چرا؟ چرا؟:- (
من موندم چرا باید دانش اموز دبیرستانی انقد بیرون از خونه با دوستاش باشه اونم با پسرا، که اخر و عاقبتش. هم به اینجا بکشه چرا دارین یه فرهنگ غلط رو تو جامعه باب میکنین؟
خیلی خوب بود... ولی خیلی غم انگیز تموم شد. آخرش شوکه شدم. ولی یچیزش بد بو فقط. دنیا اونقدرم کوچیک نیست همش با هرکی روبه رو میشدن فامیل یا آشنا در میومدن
اخرشو اصلا حدس نمیزدم، خیلی تکراری داشت، خیلی هم غلط املایی داشت باید خودم حدس میزدم، اوایلش خیلی اسامی اضافه شد که باعث شد گیج بشم کی به کیه اما در کل خیلی خوب بود
زیبا، جذاب وآموزنده نوشته شده بود اما بهترمیشد اگه آخرش دلگیر تمام نمیشد. باتشکر درضمن پیشنهاد میکنم جلد۲را درمورد فرزندان سینا وروزبه بنویسید اما کمی شادتر ازقبل
متن یخورده به خاطر اشتباهات تایپی مشکل داشت ولی قصه أوج و گرههای فوق العادهای داشت که به نظرم میتونم برای تبدیل کردنش به فیلم بهش فک کنم البته با همکاری نویسنده
خیلی خوب نبود. همش موضوع تکراری بود. هی بحث این بود که برن و بیرون و کوه از اول تا آخر و تکرار میشد. آخرش هم که بیخود بود میتونست خیلی قشنگ تر تموم شه
غلط املایی زیاد داشت ولی در کل باید در انتخاب دوست دقت کرد.... این رمان کش دار بود و تراژدی غم انگیزی بود... ولی در نتیجه گیری باید گفت که به آدمها به راحتی اعتماد نکنیم.
از اون بیشتر برای سروش و غزل با عشق ناکامشون
غزل با انتخاب یک رفیث ناباب عشقشو پیدا کرد ولی به خاطر حسودی همون رفیق از دستش داد😞