معرفی و دانلود کتاب ژان کریستف: جلد اول
برای دانلود قانونی کتاب ژان کریستف: جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ژان کریستف: جلد اول
رومن رولان در کتاب ژان کریستف: جلد اول، به ماجراهای عاشقانه کریستف میپردازد. در واقع نویسنده در این جلد فقط سعی میکند به طور کامل و مفصل شخصیت کریستف را بسازد.
ژان کریستف (Jean christophe) رمانی موزیکال است و آنچنان در رمان غرقتان خواهد کرد که گویی به موسیقی گوش فرا میدهید. این رمان بزرگترین جایزه ادبی آکادمی فرانسه را برای رومن رولان به ارمغان آورد و شهرت آن از مرزهای فرانسه عبور کرده و به همهی زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است.
رمان ژان کریستف گامها و اصوات موسیقى را لابهلاى سطورش پنهان ساخته و هنگامى که سطرهاى آن خوانده مىشود گویى همهچیز در فضایى مهآلود فرو مىرود و تنها موسیقى به گوش مىرسد. رومن رولان (Romain Rolland) در این کتاب با زبان موسیقى سخن مىگوید و گاه که کلامش از سخن گفتن باز مىایستد تنها مىنوازد و نتها و اصوات موسیقى را در قالب کلمهها و واژگان درمىآورد. موسیقىاى که گاه آدمى را به شور و هیجان وا مىدارد و گاه متاثر مىسازد.
جلد اول این اثر از تولد ژان کریستف شروع میشود و تا 16 سالگی او ادامه پیدا میکند.
ژان کریستف موسیقیدان آلمانى است که پس از درگیرى با پلیس مجبور به ترک کشور شده و به فرانسه مهاجرت مىکند. ژان که طى دوران بلوغ فکرىاش دست خوش تحولاتى فراوان بوده و تا حدودى داراى روحى چند شخصیتى است، شخصیت اصلى و با دوامش به آرامى شکل مىگیرد و به یک ثبات معقول و منطقى مىرسد. زندگى ژان کریستف کرافت تا حد زیادى به زندگى و اندیشههاى بتهوون، موتسارت و واگنر شبیه است اما از آنچه معلوم است ژان بیشتر به خالق خود مانند است تا به فردى دیگر. موسیقى در ژان نیاز شدیدى به دوست داشتن برمىانگیزد و کسى که خوب دوست مىدارد، دیگر کم و بیش نمىشناسد. خود را به تمامى در راه همه کسانى که دوست مىدارد ایثار مىکند. این عشق افلاطونى نصیب کسى نمىشود جز روح الیویه فرانسوى که روانش چون پناهگاهى است نرم و اطمینانبخش تا ژان سراسر هستى خود را به او بسپرد. ژان در دوستى با الیویه جهان را از منظرگاه دوست مىنگرد و هستى را با حواس دوست در آغوش مىکشد غافل از آن که طبیعت بىرحم در جدا کردن دو قلب که به یکدیگر عشق ورزیدهاند هرگز عشق را در یک زمان از هر دو قلب برنمىکند بلکه چنان مىکند که یکى از آن دو زودتر از دوست داشتن باز ایستد تا همیشه آن یک که بیشتر دوست دارد فدا شود و این ژان است که هرگز نمىتواند در دوست داشتن لحظهاى به خود مجال سستى و اهمال راه دهد.
رومن رولان کارشناس موسیقی و نویسنده، او آثار بسیاری درباره موسیقی دارد. درباره هندل و بتهوون به آثاری مستقل پرداخت و شاهکارش ژان کریستف که طی سالهای 1904 تا 1912 نگارش آن به طول انجامید، درباره یک موسیقیدان است. وی در 1901 ریاست بخش موسیقی مدرسه عالی مطالعات اجتماعی پاریس را به عهده گرفت. او نخست در دانشسرای عالی و از 1903 در سوربون سخنرانیهای آموزشی درباره موسیقی انجام داد. از 1913 از کار کناره گرفت و در سوئیس ساکن شد، در 1938 به فرانسه برگشت تا از جنگ دوری نکرده باشد، اما به اسارت درآمد و در یک اردوگاه آلمانی زندانی شد و تنها وقتی دچار بیماری مهلکی شد آزادش کردند اما پیش از خاتمه جنگ در 1944 درگذشت.
در بخشی از کتاب ژان کریستف: جلد اول میخوانیم:
آماده رفتن شدند. دیر زمانى، مزه تلخ غم واپسین روزهاى سپرى شده در خانه غمناک و غریزى که همیشه آنجا را ترک مىکردند، چشیدند. به دشوارى یاراى آن داشتند که غم خود را با یکدیگر در میان نهند؛ شرم داشتند، یا ترس. هر یک مىاندیشیدند که نمىبایست، ناتوانى خود را بر دیگرى آشکار مىکرد. بر سفره، هر دو، تک و تنها، در اتاقى ماتمبار، با پنجرههاى نیمهباز، زهره آن نداشتند که آوایى برآورند، به شتاب غذا مىخوردند و از ترس آن که نتوانند آشفتگى خود را نهان دارند، از نگریستن به یکدیگر پرهیز مىکردند. پس از آن، بىدرنگ از هم جدا مىشدند. کریستف، در پى کارهاى خود مىرفت، امّا، همین که یک دم آزاد مىشد، باز مىگشت، و نهانى به خانه مىخزید و با سر پنجه به اتاقش پا به اتاقک زیر شیروانى مىرفت. آنگاه در را مىبست، گوشهاى روى یک صندوق، یا بر لبه پنجره مىنشست و بىاندیشه بر جاى مىماند و از زمزمه ناگفتنى خانه کهنى که با آواى ناچیز پا مىلرزید، سرشاد مىشد. همانند خانه، دل در بر کریستف مىلرزید. زمزمههاى درون و برون، آواى تختههاى کف اتاق، و آواهاى ناپیدا و آشنا را، هراسان، به کمین مىنشست. همه آنها را باز مىشناخت. بىخود مىشد، تصویرهاى گذشته، به اندیشهاش هجوم آورده بودند؛ از این کرختىاش رها نمىشد، مگر به آواى ساعت سن مارتن که به یاد او مىآورد که بار دیگر وقت رفتن است.
در طبقه زیرین، گامهاى لوئیزا، آرام، مىرفت و مىآمد. سپس، ساعتها، آواى او شنیده نمىشد؛ از او آوایى برنمىخاست. کریستف، گوش فرا مىداد. در را نیمهباز مىکرد. لوئیزا، پشت به او داشت؛ او برابر یک گنجه، میان یک تّل خرده ریز نشسته بود. میان کهنه پارهها، جامههاى فرسوده، چیزهاى شکسته، و یادبودهایى که به بهانه سامان دادنشان، بیرون آورده بود. امّا توان خویش را از دست داده بود. هر یک، چیزى را به یاد او مىآورد؛ آن را بر مىداشت و مىگذاشت؛ و دستخوش خیال مىشد؛ آن چیز از دستهایش مىلغزید؛ ساعتها، با دستهاى آویخته، و درمانده و فرو رفته در یک خمودگى دردناک، برصندلىاش برجا مىماند.
فهرست مطالب کتاب
دیباچهاى بر ژان کریستف
سپیدهدم
1
2
3
بامداد
1. مرگ ژان میشل
2. اوتو
3. مینا
تازه جوان
1. خانه اولر
2. سابین
3. آدا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ژان کریستف: جلد اول |
نویسنده | رومن رولان |
مترجم | علی اصغر خبره زاده |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 430 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-351-537-9 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |