معرفی و دانلود کتاب سینما پاراگراف: گزیدهای از بهترین دیالوگهای تاریخ سینما
برای دانلود قانونی کتاب سینما پاراگراف: گزیدهای از بهترین دیالوگهای تاریخ سینما و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سینما پاراگراف: گزیدهای از بهترین دیالوگهای تاریخ سینما
کتاب سینما پاراگراف: گزیده ای از بهترین دیالوگ های تاریخ سینما نوشته محمدرضا حدادی از مجموعه «کتاب دانشجویی»، با مروری بر بهترینهای سینما، علاوه بر انتخاب دیالوگهایی از 72 فیلم مهم تاریخ سینما به معرفی مختصر هر یک از این فیلمها و همچنین درج تصاویری از بازیگران و سایر عوامل آن پرداخته است.
برداشت شما از سینما با «فیلم دیدن» شکل میگیرد. به تعبیر دیگر، قبل و بعد از مباحث تئوری دربارهی سینما، میزان علاقمندی یا حتی نفرت شما از یک فیلم یا یک ژانر سینمایی، نسبت مستقیمی با میزان فیلم دیدنِ شما دارد. چه کسانی که سینما را «صنعت» میدانند و چه کسانی که «هنر» میخوانند و چه جماعتی که از ترکیب «هنر صنعت» برای تعریف سینما استفاده میکنند؛ همگی دورانی را در این پروسهی غالباً لذتبخش گذراندهاند: دوران فیلم دیدن. دورانی که ناگزیر با «انتخاب» فیلم آغاز شده است.
تنوع روزافزون و افزایش سرسامآور قدرت انتخاب که در ذات این پدیدهی تکنولوژیک نهفته است کمکم از سینما که زمانی «سادهترین» و جذابترین «محصول فرهنگی مدرنیته» محسوب میشد؛ اژدهای هفتسری ساخته است که حتی از کنترل پدرخواندههای واقعی آن نیز خارج شده است. اژدهایی که بیتردید منتظر تأیید یا تخطئهی ما نیز نمانده و نخواهد ماند!
این مجموعه بیش از هر چیز، انتخابهاییست برای شناخت بهتر سینما. اگرچه شما در این مجموعه تنها از دریچهی یک دیالوگ به یک فیلم نگریستهاید؛ اما مگر سینما خودش، چیزی جز نمایی سرگرم کننده یا خیره کننده از یک زندگیست؟ نمایی نزدیک از نبرد همیشگی سیاهی و سفیدی در صحنهی شطرنج زندگی.
در بخشی از متن کتاب سینما پاراگراف میخوانیم:
مک مورفی (جک نیکلسون) : رئیس! من دیگه طاقت دارم، باید بزنم به چاک.
برامدین (ویل سامپسون) : من نمیتونم... من نمیتونم.
مک مورفی: آسونتر از اونیه که فکر میکنی.
برامدین: شاید برای تو اینطور باشه، چون از من عاقلتری.
مک مورفی: خب رئیس، عوضش تو هم از تنه یه درخت بزرگتری.
برامدین: پدرِ من هم مرد بزرگی بود، هر کاری هم که دلش میخواست میکرد. برای همین هم خُردش کردن... آخرین باری که پدرم رو دیدم، از بس کتک خورده بود، کور شده بود. فقط برای اینکه یه سرخپوست کلهشق بود و حقش رو از سفیدپوستها میخواست. تو این سرزمین صدای هرکس بلند بشه، خدمتش میرسند. سفیدها اونقدر آزارش دادن که مرگ براش بهتر از زندگی بود.
مک مورفی: کشتنش؟
برامدین: نکشتنش، خُردش کردن. همینطور که دارن تو رو خرد میکنن.
فهرست مطالب کتاب
آبی
آپارتمان
آدم برفی
آژانس شیشهای
اجارهنشینها
اداواردِ دست قیچی
ارتباط فرانسوی
الرساله: (محمد (صلیالله علیه و آله و سلم) رسولالله
امیلی
انجمن شاعران مرده
بازی
بانی و کلاید
بچههای آسمان
بدنام
بدو لولا بدو
بیل را بکُش
پدرخوانده
پنجره عقبی
تخسیرناپذیران
جان مالکوویچ بودن
جی اف کی
چهارشنبهسوری
حرفهای (لئون)
خانه خنجرهای پران
خوب، بد، زشت
خیلی دور، خیلی نزدیک
دار و دستههای نیویورکی
درخشش ابدی یک ذهن پاک
دکتر ژیواگو
دیوانه از قفس پرید (پرواز بر فراز آشیانه فاخته)
رام کردن زنِ سرکش
راننده تاکسی
روز شغال
روز واقعه
روسری آبی
رونین
رهایی از شاوشنک
ریش قرمز
زِد
زیبایی آمریکایی
سرگیجه
سکوت برهها
سوتهدلان
سینما پارادیزو
شبکه
شجاعدل
عروس
فارست گامپ
فارگو
فهرست شیندلر
قدرت مطلق
قاعده بازی
قصههای عامپسند
قیصر
کازابلانکا
کرامر علیه کرامر
گوست داگ
لورنس عربستان
مادر
مارمولک
مالکوم ایکس
محلهی چینیها
مرثیهای برای یک رؤیا
مردی برای تمام فصول
مسیر سبز
مظنونین همیشگی
میسسان شاینِ کوچک
نیکیتا
وکیل مدافع شیطان
هفت
هفت سامورایی
همشهری کین
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سینما پاراگراف: گزیدهای از بهترین دیالوگهای تاریخ سینما |
نویسنده | محمدرضا حدادی |
ناشر چاپی | انتشارات میراث اهل قلم |
سال انتشار | ۱۳۹۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 80 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6327-32-7 |
موضوع کتاب | کتابهای نظریه فیلم |
کنار هم بمونیم.