معرفی و دانلود کتاب روزهای برمه

معرفی کتاب روزهای برمه

کتاب روزهای برمه با بیش از هزاران نسخه فروش در دنیا یکی از آثار منتقدانه‌ی جورج اورول، به شمار می‌رود. او در این رمان به بررسی شهری خیالی در شمال برمه به عنوان مستعمره انگلیس می‌پردازد و اندیشه‌های انتقادی‌اش را از زبان شخصیت اصلی داستان مطرح می‌کند. این کتاب در سال 2013 مهم‌ترین جایزه ادبی کشور برمه را دریافت کرده است.

درباره‌ی کتاب روزهای برمه:

داستان با یک رئیس دادگاه فاسد و رشوه‌خوار به نام یوپوکین از اهالی برمه آغاز می‌شود، کسی که برای از بین بردن حیثیت و آبروی دکتر وراسوامی هندی دست به هر کاری می‌زند. تنها حامی دکتر فردی به نام جان فلوری است که به عنوان یک مرد سفیدپوست اروپایی حیثیت و اعتبار بالایی دارد.

جان فلوری قهرمان اصلی این داستان که از تاجران چوب ساج محسوب می‌شود فردی ترسو، ناامید و بزدل است. او در میان اروپاییان هیچ دوستی ندارد و از هر فرصتی استفاده می‌کند تا از امپراطوری بریتانیا و اوضاع اسفناک مردم برمه انتقاد کند. اگر چه خود اهالی برمه به این شیوه‌ی زندگی عادت کرده‌اند اما او نسبت به این وضعیت ابراز انزجار می‌کند ولی از آنجایی که آدم ترسو و بزدلی به شمار می‌رود هرگز نمی‌تواند آشکارا عقایدش را بیان کند زیرا می‌داند اروپاییان ساکن در برمه از این وضعیت راضی هستند و حتی دوست دارند فشار بیشتری را بر مردم وارد کنند.

جورج اورول در رمان روزهای برمه (Burmese Days)، ترس و بزدلی قهرمان داستانش را به شکل یک لکه‌ی مادرزادی آبی تیره ‌رنگی بر روی گونه‌ی چپش نشان می‌دهد که از چشمش تا یک طرف دهانش امتداد دارد. فلوری همیشه از نشان دادن سمت چپ صورتش به مردم اجتناب می‌کند زیرا از دیدگاه او لکه‌ی مادرزادی‌اش بسیار زشت و وحشتناک است. او هر بار که احساس شرمساری می‌کند یا به دیده‌ی تحقیر به خود می‌نگرد، لکه‌ی مادرزادی‌اش را که نشان از ضعف و بزدلی او دارد به خاطر می‌آورد.

در ادامه داستان ترس قهرمان قصه در اثر عشقی که به زندگیش راه می‌یابد اندکی کم می‌شود و برای اولین بار شهامت پیدا می‌کند که در باشگاه و در حضور اروپاییان به طور علنی از دکتر وراسوامی حمایت کند.

نکوداشت‌های کتاب روزهای برمه:

- رمانی تحسین برانگیز. (New Statesman)
- با جذابیت، کنایه‌ها و روایتی فوق‌العاده. (Bookrags)
- رمانی واقع‌گرایانه. (Kirkus Reviews)

کتاب روزهای برمه مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌ها و رمان‌های تاریخی علاقه‌مند هستید، این کتاب را از دست ندهید.

با جورج اورول بیشتر آشنا شویم:

اریک آرتور بلر معروف به جورج اورول در سال 1903 میلادی در هندوستان متولد شد. اکثر مردم اورول را با دو رمان 1984 و قلعه حیوانات می‌شناسند که جزء صد رمان مطرح قرن بیستم از آن‌ها نام ‌برده می‌شود. او در عمر نسبتاً کوتاه خود رمان‌های دیگری را نیز نگاشته که روزهای برمه یکی از این آن‌هاست.

در بخشی از کتاب روزهای برمه می‌خوانیم:

هنگامی که فلوری وارد باشگاه شد، متوجه شد که خانم و آقای لاکرستین برخلاف انتظار قیافه‌ی عبوس و بداخلاقی به خود گرفته‌اند. خانم لاکرستین مثل همیشه در بهترین جای سالن یعنی در زیر پنکه نشسته بود و داشت لیست کارمندان کشوری را که در یک مجله‌ی برمه‌ای چاپ شده بود می‌خواند. او به خاطر این که شوهرش به محض ورود به باشگاه بدون توجه به او یک لیوان بزرگ مشروب سفارش داده بود از دستش عصبانی بود و نیز به این دلیل که آقای لاکرستین با بی‌اعتنایی به او مشغول خواندن مجله‌ی مبتذل پینکن بود بیشتر عصبانی شده بود. الیزابت در کتابخانه‌ی کوچک و خفقان‌آور باشگاه‌ تنها بود و در حال ورق زدن یک نسخه‌ی قدیمی از مجله‌ی بلک‌وود بود.

الیزابت از موقعی که از فلوری جدا شده بود اتفاقات ناخوشایندی برایش افتاده بود. تازه از حمام بیرون آمده بود و داشت برای صرف شام لباس می‌پوشید که عمویش ناگهان وارد اتاقش شد و به بهانه‌ی شنیدن تمام ماجرای شکار شروع کرد به نیشگون گرفتن از پای چپ او و این کار را طوری انجام می‌داد که سوء ‌تفاهمی پیش نیاید. الیزابت به شدت ترسیده بود. این اولین باری بود که متوجه می‌شد که برخی از مردها می‌توانند با برادرزاده‌های خود روابط عاشقانه ایجاد کنند، آدم در طول زندگیش چیزهای زیادی یاد می‌گیرد. آقای لاکرستین سعی می‌کرد تا این موضوع را به صورت یک شوخی جلوه دهد اما به قدری ناشیانه رفتار می‌کرد و چنان مست شده بود که در این کار موفق نشد. خوشبختانه همسرش در آن دوروبر نبود وگرنه رسوایی بزرگی رخ می‌داد.