معرفی و دانلود کتاب دختری که ماه را نوشید!
برای دانلود قانونی کتاب دختری که ماه را نوشید! و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دختری که ماه را نوشید!
جادوگر مهربانی اشتباهی به جای نور ستاره به یکی از نوزادانی که نگهداری میکند نور ماه میخوراند و این نوزاد دارای قدرت جادویی میشود. کتاب دختری که ماه را نوشید! نوشتهی کلی بارن هیل که یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز است به زندگی این دختر جادویی و عجیب میپردازد.
معرفی کتاب دختری که ماه را نوشید:
هر ساله مردم شهر برای حفاظت خود از گزند جادوگری که در دل جنگل زندگی میکند، نوزادی را به عنوان قربانی در جنگل رها میکنند. مردم امیدوارند این نوزادان باعث شوند تا جادوگر پیر که زان نام دارد به آنها آسیبی نرساند، اما این افراد سخت در اشتباهند؛ چرا که زان برخلاف تصور آنها قلبی مهربان دارند و نوزادانی را که مردم در جنگل رها میکنند نجات میدهد و برای مدتی از آنها نگهداری مینماید. او برای سیر کردن نوزادان از نور ستاره استفاده میکند و پس از مدتی آنها را به خانوادههای خوش قلبی که در آن سوی جنگل هستند میسپارد.
شخصیت اصلی کتابِ دختری که ماه را نوشید! (The Girl who drank the moon) نیز یکی از همین نوزادان است؛ دختری به نام لونا که سرنوشتی متفاوت نسبت به دیگران دارد. جادوگر پیر اشتباهی به جای نور ستاره به او نور ماه میدهد و از آنجایی که نور ماه قدرت جادویی بسیار زیادی دارد، لونا به قدرت خارقالعادهای دست پیدا میکند. زان که نگران قدرت این کودک است و میترسد به خود و دیگران آسیب برساند تصمیم میگیرد او را مانند دختر خود بزرگ کند تا از او محافظت نماید. هر چه لونا بیشتر رشد پیدا میکند، جادوی او نیز قدرتمندتر میشود. البته زندگی زان و لونا به همین شکل نمیماند. این دختر نوجوان متوجه میشود که در آیندهای نزدیک ناچار است برای محافظت از خود و عزیزانش از این نیروی خارقالعاده استفاده کند.
کلی بارن هیل (Kelly Barnhill) این رمان مسحورکننده را در سال 2016 منتشر کرد و به واسطهی آن شهرت و افتخارات بسیاری را به دست آورد.
افتخارات کتاب دختری که ماه را نوشید:
- جزو لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز
- برندهی جایزهی نیوبری سال 2017
- بهترین کتاب نوجوان هفتهنامه سرگرمی در سال 2016
- بهترین کتاب سال 2016 کتابخانه عمومی نیویورک
- بهترین کتاب سال 2016 کتابخانه عمومی شیکاگو
- یکی از 20 کتاب برتر آمازون در سال 2016
- بهترین کتاب هفتهنامه پابلیشرز ویکلی در سال 2016
نکوداشتهای کتاب دختری که ماه را نوشید:
- رمان شگفتانگیز کلی بارن هیل. (New York Times Book Review)
- یک داستان فانتزی مسحورکننده. (Publishers Weekly)
- انتخابی مطمئن برای هر کسی که از داستانی حقیقتا خارقالعاده لذت میبرد. (Booklist)
کلی بارن هیل را بیشتر بشناسیم:
او با نام کامل کلی ریگن بارنهیل (Kelly Regan Barnhill) نویسندهای آمریکایی است که در سال 1973 به دنیا آمد. او را بیشتر به خاطر آثار فانتزیای میشناسند که برای نوجوانان مینویسد و از میان سایر آثار او میتوان به مواردی مانند پسر زن جادوگر، داستان خیلی واقعی جک و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب دختری که ماه را نوشید میخوانیم:
وقتی لونا پنج سالش شد، جادویش هم پنجبرابر شده بود. ولی همهی جادو درونش باقی مانده بود و با پوست و گوشت و خونش آمیخته بود. توی تکتک سلولهایش بود. کاملاً ساکن، پر از آمادگی و بدون هیچ فشاری.
گلرک غرغرکنان گفت: «نمیشه اینجوری پیش بره. هر چقدر بیشتر جادو جمع کنه، ممکنه جادوی بیشتری فوران کنه.» برای بچه شکلک درآورد و او را به قهقهه انداخت. «به حرفم میرسی.» سعی کرد جدی به نظر برسد.
زان گفت: «تو که نمیدونی. شاید هیچ جادویی بیرون نیاد. شاید هیچی برامون سخت نشه.»
جدا از وظیفهی سختی که در قبال بچههای رهاشده داشت، از چیزهای سخت متنفر بود و چیزهایی که غمانگیز بودند و چیزهای چندشآور. اگر میتوانست، ترجیح میداد به آنها فکر نکند. کنار دختر مینشست و با هم حباب درست میکردند و با جادو هرکدامشان را به رنگی درمیآوردند. دختربچه دنبال حبابها میدوید، با دست میگرفتشان و روی غنچهی گلها، پروانهها و برگهای درختان میگذاشت. حتی گاهی داخل یک حباب میرفت و روی چمنها غلت میخورد.
زان گفت: «اینهمه زیبایی وجود داره. چطور میتونی به چیز دیگهای فکر کنی؟»
فهرست مطالب کتاب
1. جایی که داستانی تعریف میشود
2. جایی که یک زن بدبخت دیوانه میشود
3. جایی که یک جادوگر بچهای را اشتباهی جادو میکند
4. جایی که فقط یک رؤیا بود
5. جایی که هیولای مرداب اتفاقی عاشق میشود
6. جایی که آنتین خودش را به دردسر میاندازد
7. جایی که بچهی جادویی همه را به دردسر میاندازد
8. جایی که داستان اشارهای به حقیقت دارد
9. جایی که همهچیز به بدترین شکل پیش میرود
10. جایی که جادوگر دری مییابد و خاطراتش را پیدا میکند
11. جایی که جادوگر به نتیجه میرسد
12. جایی که یک بچه مرداب را میشناسد
13. جایی که آنتین کسی را ملاقات میکند
14. جایی که نتایج مشخص میشوند
15. جایی که آنتین دروغی میگوید
16. جایی که باز هم کاغذهای بیشتری بود
17. جایی که گرهی باز میشود
18. جایی که یک جادوگر کشف میشود
19. جایی که آنها به شهرِ رنج سفر میکنند
20. جایی که لونا داستانی تعریف میکند
21. جایی که فیریان چیزی کشف میکند
22. جایی که داستان دیگری هست
23. جایی که لونا نقشهای میکشد
24. جایی که آنتین راهحلی مطرح میکند
25. جایی که لونا کلمهی جدیدی یاد میگیرد
26. جایی که زن دیوانه مهارتی یاد میگیرد و از آن استفاده میکند
27. جایی که لونا بیشتر از آنچه آرزویش را داشت یاد میگیرد
28. جایی که چندین نفر به جنگل میروند
29. جایی که داستانی هست و یک آتشفشان در آن
30. جایی که همهچیز سختتر از آنچه قرار بود، پیش رفت
31. جایی که زن دیوانه یک خانهی درختی پیدا میکند
32. جایی که لونا یک پرندهی کاغذی پیدا میکند؛ در واقع تعداد زیادی پرنده
33. جایی که جادوگر با آشنایی قدیمی روبهرو میشود
34. جایی که لونا زنی را در جنگل ملاقات میکند
35. جایی که بوی بدی به مشام گلرک میرسد
36. جایی که نقشه عملاً بیفایده است
37. جایی که جادوگر چیزی تکاندهنده میفهمد
38. جایی که مه کمکم بالا میرود
39. جایی که گلرک حقیقت را به فیریان میگوید
40. جایی که دربارهی پوتینها بحثی شکل میگیرد
41. جایی که چندین راه به یک نقطه میرسند
42. جایی که دنیا آبی و نقرهای و نقرهای و آبی است
43. جایی که یک جادوگر اولین جادویش را به کار میبندد؛ این بار از روی قصد
44. جایی که احساس تغییر میکند
45. جایی که یک اژدهای بزرگ تصمیم بزرگی میگیرد
46. جایی که خانوادههای بسیاری دوباره به هم میپیوندند
47. وقتی گلرک به سفری میرود و شعری از خود به جا میگذارد
48. جایی که آخرین داستان تعریف میشود
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دختری که ماه را نوشید! |
نویسنده | کلی بارن هیل |
مترجم | فروغ منصور قناعی |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 296 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8347-81-1 |
موضوع کتاب | کتاب داستان و رمان نوجوان |
در شهری به نام پروتکتریت بزرگان به دلایل سیاسی مردم را مجبور میکنند کوچکترین عضو شهر را در جنگل رها کنند بزرگان میگویند جادوگر در جنگل این را میخواهد و اگر طبق خواستهاش عمل نکنیم همهی ما را خواهد کشت به همین دلیل مردم هم مقاومت نمیکردند بزرگان فکر میکردند جادوگری در جنگل وجود و ندارد حیوانات کودک را میخورند اما جادوگر واقعا وجود داشت و هر سال کودکان را بر میداشت و یک شب آنها را با نور ستارگان سیر میکرد و سپس آنها را به شهرهای آزاد میبرد و به خانوادههای مهربان میداد جادوگر که اسمش زان بود خبر نداشت چرا مردم کودکان شأن را در جنگل رها میکنند و اصلا علاقهای هم نداشت بداند یک روز که بزرگان برای بردن یک کودک آمده بودن مادرش بر خلاف مادران دیگر مقاومت کرد و مجبور شدند کودک را به زور از مادرش بگیرند و مادر کودک را به اتهام دیوانگی در برج زندانی کردند و کودک را رها کردند و جادوگر کودک را برداشت اما اشتباهی به جای نور ستارگان نور ماه را به کودک داد و کودک جادو شد جادوگر تصمیم گرفت کودک را نگه دارد چون او جادو شده بود و خطرناک بود زان اسم کودک را لونا گذاشت و وانمود کرد مادر بزرگش است لونا بزرگ میشد وجادویش هم همراه او رشد میکرد تا یک روز زان متوجه شد جادویش دارد به سمت لونا کشیده میشود و وقتی لونا ۱۳ سالش شود زان میمیرد زان تصمیم گرفت جادوی لونا رو محبوس کنه و................