معرفی و دانلود کتاب صوتی خسرو و شیرین

معرفی کتاب صوتی خسرو و شیرین

بهروز ثروتیان، نظامی‌پژوه و محقق ادبیات فارسی، در کتاب صوتی خسرو و شیرین این منظومه‌ی درخشان ادبیات پارسی را به بیان و زبانی ساده‌تر از کلام حکیم نظامی گنجوی بازنویسی کرده است. آثار نظامی گنجوی، شاعر و ادیب صاحب‌سبک قرن ششم هجری، تا به حدی استوار و تأثیرگذار بوده است که با گذشت صدها سال، هنوز توجه پژوهشگران و علاقه‌مندان را به خود جلب می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی خسرو و شیرین

حکیم نظامی گنجوی (Nizami Ganjavi) در منظومه‌ی خسرو و شیرین (Khosrow and Shirin) داستانی پرپیچ‌وخم از سرنوشت عشق دو مرد به‌نام‌های خسرو و فرهاد را به دختری ارمنی به‌نام شیرین روایت کرده است. این اثر به لحاظ ساختار درام پیچش‌های بیشتری نسبت به دیگر منظومه‌ی نظامی نامدار نظامی یعنی لیلی و مجنون دارد. دکتر بهروز ثروتیان در کتاب خسرو و شیرین به اجمال و اختصار این اثر جاودانه‌ی ادبیات پارسی را با زبانی دل‌نشین و تا حدودی روان‌تر از بیان‌مندی نظامی، بازنویسی کرده است. در ادامه خلاصه‌ای از این داستان مشهور را می‌خوانید:

خسروپرویز پادشاه ساسانی با شنیدن وصف زیبایی شیرین، ندیده دلباخته‌ی او می‌شود. شیرین از طریق شاپور که جزو درباریان کاخ خسروپرویز است، از این دلباختگی باخبر می‌شود و با دیدن تصویر نقاشی‌شده‌ی خسروپرویز، او نیز به پادشاه عاشق‌پیشه دل می‌بازد. شاپور قرار دیداری میان این دو ترتیب می‌دهد. شیرین در میانه‌ی راه کاخ خسرو قصد می‌کند لَختی در چشمه‌ای آبتنی کند و غبار خستگی از تن بزداید. در همان حال خسرو طی ماجرایی از آن حوالی رد می‌شده که شیرین را می‌بیند. او بی‌آنکه بداند این زن زیبارو شیرین است، در دم شیفته و مفتون او می‌شود. اما آن‌ها در کنار این چشمه کامیاب نمی‌شوند. با پیچ‌وخم‌هایی که با حضور بهرام چوبین، مریم -همسر سابق خسرو- و مهین‌بانو -عمه‌ی شیرین- در خط داستانی پیش می‌آید، خسرو و شیرین به وصال یکدیگر نمی‌رسند تا این که با ورود فرهاد به ماجرا، داستان شمایلی جدید به خود می‌گیرد.

خسرو که فرهاد را مانعی بر سر راه عشق و وصال خود با شیرین می‌بیند، با به کار گرفتن نیرنگی سبب می‌شود فرهاد جان خود را از دست بدهد. پس از فراز و نشیب‌های بسیار، سرانجام خسرو و شیرین با یکدیگر پیمان زناشویی می‌بندند و از یکدیگر کامیاب می‌شوند. اما این پایان ماجرا نیست و باز هم مشکلات متعددی بر سر راه این دو تا عاشق رخ می‌دهد...

موسیقی این کتاب صوتی چنان هنرمندانه است که حتی می‌توان بدون در نظر گرفتن ارتباطی که با این کتاب دارد، آن را به‌عنوان اثری مستقل شنید و لذت برد. مهدی زارع، آهنگساز و نوازنده‌ی سازهای زهی، بادی، کوبه‌ای و الکترونیک، با خلق جهانی شنیدنی از هم‌آوایی سازها و آوازها، این کتاب صوتی را به اثری خاص و قابل‌توجه تبدیل کرده است. سیامک موسوی، مهدی شیرزایان، علی امیرقاسمی و ژیلا تقوی در بخش آواز موسیقی متن این کتاب به هنرنمایی پرداخته‌اند.

کتاب صوتی خسرو و شیرین برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به ادبیات کلاسیک فارسی و اشعار و منظومه‌های عاشقانه‌ی کهن، با شنیدن این اثر گوش‌نواز تجربه‌ای لذت‌بخش به دست خواهند آورد.

با بهروز ثروتیان بیشتر آشنا شویم

بهروز ثروتیان نامی آشنا برای پژوهشگران و متخصصان حوزه‌ی ادبیات است. ثروتیان را بیش از هر چیز می‌توان یک «نظامی‌پژوه» دانست. او با کسب رتبه‌ی یک در آزمون سراسری دو رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی و فلسفه در سال 1342، تدریس ریاضی را رها کرد و در دانشگاه تبریز مشغول تحصیل در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی شد. این دانشگاه در سال 1345 به ثروتیانِ 29 ساله مدال درجه‌یک علمی فرهنگ را اعطا کرد. او پس از اخذ مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، به‌مدت 17 سال در کرسی استادی دانشگاه آزاد کرج به تدریس پرداخت و همچنین سال‌های متمادی از عمر پربار خود را صرف تحقیق و پژوهش و تألیف درباره‌ی حکیم نظامی گنجوی و آثارش کرد. شایان ذکر است این پژوهشگر ادبی در طول هفتادوپنج سال زندگی خود، بیش از هفتاد اثر در زمینه‌ی ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر فارسی تألیف و منتشر کرد.

در بخشی از کتاب صوتی خسرو و شیرین می‌شنویم

خسرو با جمعی پری‌زاده چون سلیمان بیرون رفت و بادکردار به راه افتاد. از بیم شاه دو منزل را یک منزل می‌کرد تا بدان‌جایی رسید که آن ماه موی می‌شست. به غلامان فرمود تا برآسایند و اسبان را علف بدهند و خود تنها قدم‌زنان از پیش غلامان به راه افتاد و از قضا روی به سوی آن مرغزاری آمد که ماه شیرین در آب شیرینش افتاده بود و موی می‌شست.

طوافی زد برآن فیروزه گلشن / میان گلشن آبی دید روشن
چو طاووسان عقابی دید بسته / تزروی بر لب کوثر نشسته

اسب خسرو آهسته‌آهسته گام برمی‌داشت و نعل بر روی گیاهان می‌کشید که خسرو با دیدن شبدیز به خود گفت:

گر این بت جان من بودی چه بودی / ور این اسبان من بودی چه بودی

و هیچ نمی‌دانست که آن شبرنگ و آن ماه، ناگاه بر برج او فرود می‌آیند. ‌ای بسا معشوق که خواب‌آلوده و ناآگاهانه و مست بر در عاشق آید و او نداند.

بسا دولت که آید بر گذرگاه / چو مرد آگه نباشد گم کند راه

بر عادت خویش به هر سو می‌نگریست که ناگهان چشمش به ماهی افتاد که در آب چشمه بود...

فهرست مطالب کتاب صوتی