معرفی و دانلود کتاب بازی سرنوشت

عکس جلد کتاب بازی سرنوشت
قیمت:
۱۲,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب بازی سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بازی سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بازی سرنوشت

کتاب بازی سرنوشت نوشته وحید خداکریمیان، روایتگر داستان زندگی پسربچه‌ای به نام وحید است که با فقر دست و پنجه نرم می‌کند و برای سپری کردن زندگی ناچار است ساعت‌ها به کار بپردازد.

این کتاب داستانی پر از احساس دارد. رمانی که قلبتان را به درد می‌آورد و عمیقاً می‌توانید رنج و احساس شخصیت‌های داستان را درک کنید. وحید پسربچه‌ای است که با مادر و خواهر و برادر ناتنی‌اش زندگی می‌کند. او در کودکی پدرش را از دست می‌دهد و مادرش بار دیگر با مردی ازدواج می‌کند که هیشه مست است، هیچ‌گاه در خانه پیدایش نمی‌شود و اگر هم شبی در خانه باشد، جنجال و دعوا به پا می‌کند.

وحید که اوضاع درسش خیلی خوب نیست، پس از گرفتن کارنامه به این نتیجه می‌رسد که باید بیشتر کار کند تا بتواند برای مادرش کمک‌خرج باشد. او همیشه بعد از مدرسه به مغازه نجاری می‌رود و شب‌ها هم در یک بستنی‌فروشی ظرف می‌شوید. با این حال پولی که از این کارها عایدش می‌شود چندان زیاد نیست.

در بخشی از کتاب بازی سرنوشت می‌خوانیم:

در نجاری، اوستا حسن که در حال تعریف با یکی از دوستانش بود، از صورت گریان وحید، به خودش آمد و پرسید: پس چیه بچه؟ چرا آبغوره می‌گیری؟ پسرک گریان، ابتدا از صحبت امتنا کرد اما به‌سختی، داستان خانه را برای او تعریف کرد. اوستا حسن که بی‌تابی وحید را دید، گفت: نگران نباش خدا بزرگه. در همین حین علی آقا دوست اوستا حسن گفت: در ماه چقدر می‌تونید اجاره بدید بچه‌جان؟ وحید گفت: 20 تومن. آن زمان مادرش شاید اگه خوب کار گیرش می‌آمد، می‌توانست روزی 1 تومان کار کند که با درآمد کار نجاری، کم‌تر از 2 تومان می‌شد. اگر این چهار نفر در روز فقط سه عدد نان خالی می‌خوردند تنها پول باقی‌مانده در پایان ماه میانگین 20 تومان می‌شد. تازه اگر مشکل یا بیماری‌ به وجود نمی‌آمد و کار آن‌ها هر روز پابرجا بود. علی آقا گفت: با این پول هیچ‌جایی پیدا نمی‌شه. اوستا حسن گفت: اگر من روزی یک تومن هم به پول این بچه اضافه کنم چی؟ علی آقا گفت: این‌جوری شاید بشه جایی رو پیدا کرد. من برای راه رضای خدا پرس‌وجو می‌کنم و تا عصر خبر می‌دم. خداحافظی کرد و رفت.

بریدن الوارها تا عصر ادامه داشت و آفتاب از روزی که به وجود آورده بود شرمسار به پشت کوه رفت. وحید در حال جمع‌وجور کردن میخ‌ها و وسایل از روی زمین بود که علی آقا وارد مغازه شد و گفت: بیا بچه، برات خبر خوش آوردم. بالاخره با هزار بدبختی یه جایی رو براتون پیدا کردم. هرچند مکانش زیاد جالب نیست ولی از وسط خیابون موندن خیلی بهتره.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بازی سرنوشت
نویسنده
ناشر چاپینشر عطران
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات53
زبانفارسی
شابک978-622-703790-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بازی سرنوشت

امیر محبی
۱۴۰۰/۰۲/۰۸
بسیار عالی و لذت بخش
مرسی تشکر🍃🌹
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب بازی سرنوشت

برای دریافت کتاب بازی سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.