معرفی و دانلود کتاب یادداشت‌های سبیل یک مرده

معرفی کتاب یادداشت‌های سبیل یک مرده

کتاب یادداشت‌های سبیل یک مرده نوشته ایرج نوبخت، مجموعه داستان‌های کوتاهی با محوریت طنز اجتماعی و اساطیری است که با زبانی ساده و شیرین به رشته تحریر درآمده.

با ایرج نوبخت بیشتر آشنا شویم:

ایرج نوبخت از بزرگ‌ترین مترجمان زبان ترکی در ایران، در سال 1321 متولد شده و مدرک دکترای تاریخ هنر دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تنکابن است. او کتاب‌های دیگری مثل تاریخ امپراطوری عثمانی در 6 جلد، یک نوشیدنی در خیابانی که بار دیگر از آن نخواهی گذشت و این جا چه آسان می‌توان خوشبخت بود را نگاشته و کتاب داستان‌هایی از یک جیب و جیب دیگر، افسانه گل سنگی و برادر زندگی زیباست را نیز ترجمه کرده است.

خواندن کتاب یادداشت‌های سبیل یک مرده به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به داستان کوتاه و به خصوص داستان طنز علاقه‌مند هستید، این کتاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب یادداشت‌های سبیل یک مرده می‌خوانیم:

آقای رئیس مرد خوشبخت و موفقی بود. همه دوستان و آشنایان در این قول هم‌داستان بودند. حق هم داشتند: مدیر یک مؤسسه‌ی چند منظوره بود، بارها مدیر نمونه شده بود و از سلامت کامل جسم نیز بهره داشت. به جز یک ناراحتی کوچک و بی‌خطر: یک فتق ناچیز. پزشک‌ها گفته بودند:‌ «ژنتیکی است». مادر آقای رئیس نظر دیگری داشت؛ می‌گفت: «وقتی تو رو حامله بودم بابات با لقد زد به شیکمم، خورد به اونجات» ولی نظر خود آقای رئیس به کل دیگرگونه بود. می‌گفت: «از فکر و خیال زیادی‌یه، امروزه علم پزشکی ثابت کرده که خیلی از بیماری‌های جسمی ریشه روانی و عصبی داره که به اشکال گوناگون بروز می‌کنه.»

هرچه بود آقای رئیس با این مشکل جزئی اخت شده بود. می‌شد گفت که به آن خو کرده بود و حتی به آن می‌نازید. در مجالس خصوصی که نامحرمی نبود، درحالی که صدایش را پایین آورده بود، محتاطانه اما با غرور می‌گفت: «همیشه‌ی تاریخ، همه بزرگان دنیا این مشکل را داشتند و دارند، چون‌که مسئولیت امر بسیار سنگین است.» بیشتر اوقات مشکل فتق آقای رئیس نُقل مجلس دوستان و همکاران بود و سرگرم‌شان می‌ساخت.

فهرست مطالب کتاب

پرومته‌ی رَسته از زنجیر
سیزیف عاقبت به خیر
رویین‌تن 2001
تعمیر به سبک امریکایی
چه خبر از دنیای سگی؟
ای کاش من هم روزی... .
مجنون پُست مدرن
اندر احوالات آدمخواران
یادداشت‌های سبیل یک مرده
قدمعلی و خَرَش
طی‌ّ الارض
چه باید کرد؟ اگر روزی بدانیم که احمقیم!
دلتنگی
یک دادخواست از دوزخ
یک داستان مهیّج جنایی
یک فنجان قهوه با ناشناس