معرفی و دانلود کتاب کوهستان خفته

معرفی کتاب کوهستان خفته

کتاب کوهستان خفته به قلم جان گریشام که از پرفروش‌ترین‌‌های نیویورک تایمز به شمار می‌آید، ملودرامی عاشقانه، تراژدی همراه با رگه‌هایی سیاسی است که داستان اعتراضات مردم یک جزیره کوچک را در ایتالیا به دلیل بی‌توجهی شهردار به فعال شدن کوه آتشفشانی به نام آمارا را روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب کوهستان خفته:

در سال 1958 کتاب کوهستان خفته (The Gray Mountain) برای اولین بار منتشر شد که به دلیل جو اجتماعی و سیاسی آن دوران با استقبال مردم مواجه شد. جان گریشام (John Grisham) از نویسندگان شناخته شده‌ی انگلیسی داستان خود را در جزیره‌ای کوچک در ایتالیا به نام آناپولی روایت می‌کند که شهردار آنجا بدون توجه به فعال شدن کوه آتشفشان و اتفاقات پیرامون آن، تمام توجهش را به انتخابات و پیروزی بر رقیبش متمرکز کرده است. در پی این بی‌توجهی و بی‌مسئولیتی شهردار، مردم به شرایط موجود معترض می‌شوند.

شخصیت اصلی داستان مرد نقاشی به نام تام است که شهردار او را به تحریک مردم برای اعتراض محکوم می‌کند و سپس او از جزیره رانده می‌شود. کتاب کوهستان خفته شرایط سیاسی، اعتراضات، ترس، بی‌مسئولیتی‌‌های شهردار و در مقابل آن افرادی را که نسبت به احوالات پیرامون خود سکوت نکرده و دست به اعتراض می‌زنند، به خوبی به تصویر کشیده که باعث شده است تا این اثر به داستانی درگیرکننده و جذاب تبدیل شود.

افتخارات کتاب کوهستان خفته:

- از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز
- یکی از بهترین کتاب‌های سال NPR

کتاب کوهستان خفته به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

این کتاب برای دوستداران داستان‌های اجتماعی با درون مایه‌ی سیاسی و عاشقانه اثری جذاب و خواندنی خواهد بود.

در بخشی از کتاب کوهستان خفته می‌خوانیم:

پس از آنکه تام با شهردار پلی و بوسکو ملاقات کرد هیچ اتفاقی رخ نداد. حتی کوهستان هم ساکت بود. کاپیتان هنوز در انتظار محموله سولفور بود. اما دوست نداشت که آن جا را ترک کند تا آنکه مطمئن شود آمارا مطمئن و آرام است. واقعه دیگری در شمال منطقه اتفاق افتاد. جریان از این قرار بود که در روستای کوچک فورلا آقای آمادو کشاورز وقتی در مزرعه مشغول به کار بود سی چهل پرنده را در اطراف مزرعه پیدا کرد که بعضی‌هایشان مرده بودند و بیشترشان هم نزدیک به مرگ بودند. آمادو برای لحظه‌ای ایستاده و به آن‌ها نگاه کرده. و پس از آن با عجله به خانه برگشته کتش را پوشیده و با عجله به کلیسا رفته تا به پدر دومینگ بگوید.

پدر دومینگ به حرف‌هایش گوش کرده پس از آن کلاهش را به سر گذاشت و به آمادو گفت آن مکان را به من نشان بده. همین که آن‌ها به پرنده‌های کوچک در حال مرگ رسیدند آماد گفت این اولین بار نیست و اتفاقات عجیب دیگری هم افتاده. آب روی دیوارها داغ شده. گاوها و اسب‌ها دیشب نخوابیده‌اند. پدر دومینگ گفت: می‌دانم فرزندم. سگ‌های من هم خوب نخوابیده‌اند. آمادو پرسید: چه شده پدر مقدس؟ چه اتفاقی افتاده؟ پیرمرد گفت: نمی‌دانم اما می‌دانم وقت آن است که مردم باید از ماجرا آگاه شوند و بدانند چه اتفاقی خواهد افتاد.

فهرست مطالب کتاب

فصل 1: غرش کوه
فصل 2: کریستو فورد
فصل 3: پانسیون ماما موزی
فصل 4: دریای جوشان
فصل 5: ابری مملو از گرد و غبار
فصل 6: می‌توانم با شما بیایم؟
فصل 7: ملاقات با عمو دوتو
فصل 8: مردی در این سرزمین نیست
فصل 9: در ماین لند
فصل 10: ماهی پخته
فصل 11: دیواری از گل
فصل 12: خطر
فصل 13: جنگ
فصل 14: توقف آتشفشان
فصل 15: مشکل‌ساز
فصل 16: آمارا در آتش
فصل 17: آتش در کوهستان
فصل 18: کشتی باربری
فصل 19: در دهکده فورلا
فصل 20: شروعی جدید