معرفی و دانلود کتاب چرک

معرفی کتاب چرک

کتاب چرک نوشته‌ فلامک جنیدی، قصه زنی پا به سن گذاشته و پریشان احوال را روایت می‌کند که چندی است از همسرش طلاق گرفته و اکنون در آپارتمانی به تنهایی سکونت دارد. او باید در میان هیاهوی شهر، معنای زندگی‌اش را بیابد و چالش‌های پیش رویش را حل کند.

درباره کتاب چرک:

اولین رمان فلامک جنیدی با نام چرک که در سال 1395 منتشر شد، روایت زن میانسال طبقه متوسطی است که پس از طلاقش به تنهایی در خانه‌ای زندگی می‌کند. روایتی تلخ، گزنده و سیاه از رابطه انسان‌های مدرن با همدیگر.

فلامک جنیدی با نوشتن رمانی که به اصول رئالیستی پایبند است، شهری با انسان‌هایی به ظاهر متمدن را به تصویر می‌کشد که باید روزمرگی‌ و زندگی تکراری را با تنی خسته و روانی پُراضطراب سپری کنند و شاهد واقعیت‌های تلخی باشند که در گوشه و کنار شهر اتفاق می‌افتند.

داستان از زبان سوم شخص روایت می‌شود و مهم‌ترین مؤلفه آن را می‌توان خودگویی‌ها و افکار پرتشویش شخصیت اصلی رمان برشمارد. زنی وسواسی که مدام با خود حرف می‌زند و حرف می‌زند و با تناقضات درونی خود دست و پنجه نرم می‌کند.

همچنین با اینکه او تمایلی به ارتباط با دیگران ندارد اما برای گذراندن زندگی و امرار معاش مجبور است که معلم زبان خصوصی شود. در این میان ورود آدم‌هایی از گذشته دور به زندگی حال این زن، شخصیت‌ها و خرده روایت‌هایی را به داستان وارد می‌کند که بر هیجان و تعلیق هر چه بیشتر رمان کمک می‌کند.

شما با خواندن کتاب چرک، متوجه طعنه تلخ نویسنده به بیهودگی و ملال زیستن در دنیای مدرن می‌شوید؛ اینکه زن تنهایی هر روز در شهری شلوغ زندگی کند که در میان ماشین‌ها و تیرآهن‌ها و میله‌ها اسیر است و باید هر روز از پنجره اتاقش بدون هیچ اراده‌ای، روند ساخت یک ساختمان چند طبقه روبه‌روی خانه‌اش را تماشا کند و وقت خود را این گونه بگذراند.

با فلامک جنیدی بیشتر آشنا شویم:

فلامک جنیدی متولد 1351 در مشهد است و او را بیشتر به خاطر نقش‌ آفرینی‌هایش در فیلم و سریال‌های طنز تلویزیون و سینما می‌شناسند. جنیدی در رشته نمایش‌نامه نویسی فارغ التحصیل شده و اولین کار‌هایش را با سریال‌های مهران مدیری شروع کرد.

او اولین مجموعه داستانی خود را با نام «جایی به نام تاماساکو» در سال 90 در نشر چشمه منتشر کرد و توانست در همان سال کاندید جایزه گلشیری شود.

از مهم‌ترین کارهای سینمایی و تلویزیونی فلامک جنیدی می‌توان به سریال‌ قهوه تلخ، شب‌های برره، شوخی کردم، چارخونه، جایزه بزرگ و فیلم‌های ورود آقایان ممنوع و اینجا چراغی روشن است، اشاره کرد.

کتاب چرک به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به رمان‌های ایرانی علاقه‌مند هستید و از خواندن داستانی رئال لذت می‌برید، این کتاب برای شماست.

در بخشی از کتاب چرک می‌خوانیم:

همیشه همین بود. زنگ خانه‌ها را که می‌زد، کف دست‌هایش عرق می‌کرد و صورتش داغ می‌شد. حالا هم گُر گرفته بود. می‌دانست این‌جور وقت‌ها لبویی‌رنگ می‌شود. کک‌مک‌هایش پُررنگ‌تر، رنگ لبوی ته‌گرفته می‌شد. لبویی بودن یک زن، ساده‌اش هم چنگی به دل نمی‌زند چه برسد به لبوی ته‌گرفته. دو‌بار کف دست‌هایش را به پالتو کشید و وارد آسانسور شد.

دو شب پیش بود. خانم فروزنده، همکار سابقش در شرکت فربد سیستم، زنگ زد و برای امروز قرار گذاشت. جمله‌ها دقیق یادش نمی‌آمد ولی فروزنده حالی‌اش کرده بود که چون بی‌کار است دارد در حقش لطف می‌کند وگرنه قحط معلم نیامده. قبل‌تر هم فروزنده حرف شاگرد تازه را پیش کشیده بود. گفته بود دختر یکی از آشناهایش است و می‌خواست بداند تدریس خصوصی ساعتی چند است. جدی نگرفته بود. زیاد پیش می‌آمد که از او قیمت تدریس می‌گرفتند و بعد می‌رفتند سروقت معلمی با همین قیمت ولی خوش‌رو. خودش هم بود پولی به معلمِ شبیه خودش نمی‌داد. چرا باید خودشان را گیر معلم بدعُنقی مثل او می‌انداختند؟ خیلی از شاگردهایش هم خوش‌وبش نکردنش را تاب نمی‌آوردند و بعد از چند جلسه چیزی را، که معمولاً هم سفر بود، بهانه می‌کردند و عذرش را می‌خواستند. سفرهای شاگردهایش همیشه خیلی ناگهانی، فوری و بدون بازگشت بود.

با یک هزار و هفده، درِ آسانسور باز شد. دستش را از روی صورت برداشت. صورتش سرد و روی دندان داغ بود. کف دست راستش را به پالتو کشید. زن لبویی‌رنگی بود که حالا با دست‌های عرق‌کرده حال‌به‌هم‌زن هم می‌شد. دست دادن عادت چندش‌آوری بود که نمی‌فهمید اصلاً چرا باب شده. اگر خانه‌ی خودش بود پیش از آن‌که در را باز کند دست‌هایش را زیر شیر آب می‌گرفت و خیسی دست را بهانه می‌کرد. کف دستش را به پالتو کشید. کاش قبول نکرده بود. بهانه می‌آورد سرش شلوغ است و وقت خالی برای شاگرد تازه ندارد. همیشه دلش می‌خواست همین را بگوید. می‌خواست بهانه‌ای بتراشد و سر جلسه‌ی بعدی نرود. همیشه هم می‌رفت. خیلی از شاگردهایش تنها زندگی می‌کردند. آدم‌های تنها بابت چنین چیزهایی بیشتر پول هدر می‌دادند.