معرفی و دانلود کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود

معرفی کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود

اگر فرصتی پیش می‌آمد تا بتوانید به گذشته برگردید، چه کسی را ملاقات می‌کردید یا چه چیزی را تغییر می‌دادید؟ توشیکازو کاواگوچی در کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود، چنین فرصتی را پیش‌روی شخصیت‌های داستانش قرار داده و شما را با کافه‌ای عجیب و قدیمی در توکیو آشنا می‌کند که به شما اجازه رفتن به گذشته‌ها را می‌دهد. گفتنی‌ست این رمان پرفروش بین‌المللی توانسته برنده جایزه ژاپنی بوک استور شود.

درباره کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود

در کوچه پس کوچه‌های شهر توکیو، کافه‌ای سنتی و قدیمی وجود دارد که بیش از صد سال است بهترین قهوه‌های دمی را به مشتریانش می‌دهد. البته این کافه علاوه‌بر سرو خوراکی‌های خوشمزه، یک تجربه منحصربه‌فرد نیز به مشتریان خود ارائه می‌دهد و آن هم چیزی نیست جز سفر به گذشته!

البته این سفر حیرت‌انگیز بدون خطر هم نیست؛ مشتریان مجبورند که روی یک صندلی خاص بنشینند، نمی‌توانند کافه را ترک کنند و مهم‌تر از همه باید قبل از سرد شدن قهوه به زمان حال بازگردند. البته همیشه هم نمی‌توان از صندلی ویژه استفاده کرد. چراکه روحی آن را اشغال کرده و تنها زمانیکه می‌خواهد استراحت کند، فردی می‌تواند روی آن بنشیند.

کتاب پیش از آنکه قهوه سرد شود (Before the Coffee Gets Cold) شما را با چهار شخصیت متفاوت آشنا می‌کند که همگی خواهان بازگشت به گذشته هستند. البته شما با کارکنان کافه به ویژه باریستای آن با نام کازو نیز آشنا می‌شوید. اولین مشتری‌ای که می‌خواهد این تجربه جذاب را داشته باشد، تاجری به نام فومیکو است که قصد دارد رابطه‌ی خود با دوست‌ْپسرش را پس از ترک کشور برای کار در ایالات متحده ترمیم کند. دومی پرستاری به نام کوتاکه است که می‌خواهد نامه‌ای را پیدا کند که همسر بیمارش آن را نوشته. سومی مردی به نام هیرای است که می‌خواهد با خواهرش که رابطه‌ای خوبی باهم ندارند، صحبت کند و چهارمی یکی از مالکان کافه به نام کِی است که تلاش می‌کند به آینده برود تا با دختر متولد‌نشده‌اش صحبت کند.

در این داستان تکان‌دهنده و زیبا، ضمن شنیدن قصه‌ای سرگرم‌کننده سوالات مهمی نیز در ذهن‌تان نقش می‌بندند و ممکن است بارها در طول شنیدن رمان از خود بپرسید اگر من جای این افراد بودم، چه کاری انجام می‌دادم؟! پس اگر اهل کتاب‌های فانتزی و البته تأمل‌برانگیز هستید، به هیچ وجه این رمان محبوب و پرفروش را از دست ندهید و آن را وارد قفسه‌های کتابخانه‌تان کنید.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود

در سال 2018 فیلمی با اقتباس از این رمان به کارگردانی ایوکو تسوکاهارا در کشور ژاپن ساخته شد.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود

- برنده جایزه‌ی ژاپنی بوک استور در سال 2017
- کسب عنوان کتاب پرفروش بین‌الملل
- فروش بیش از یک میلیون نسخه

نکوداشت‌های کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود

- دلگرم‌کننده و هوس‌انگیز! (روزنامه هافینگتن پست)

- این داستان شگفت‌انگیز خوانندگان را به هیجان می‌آورد. (مجله پابلیشرز ویکلی)

- داستانی در مورد روابط انسانی، فرصت‌های ازدست‌رفته و قدرت پایدار عشق. (The Gryphon)

- کاواگوچی از صحنه‌ای به صحنه‌ی دیگر تعلیق ایجاد می‌کند و سرنخ‌های روایی خود را بادقت انتخاب می‌کند. (The Arts Fuse)

- این رمان جادویی جذاب در مورد یافتن شادی در گذشته‌هایی است که ما به‌شدت می‌خواهیم دوباره به آن‌ها بازگردیم. (روزنامه هاروارد کریمزن)

- یک داستان شیرین و افسانه‌وار درباره‌ی یک صندلی جادویی در کافه‌ای که در صورت تمایل با نشستن بر روی آن می‌توانید به گذشته برگردید… داستانی عجیب، اما جذاب. (روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد)

- رمانی جذاب درباره‌ی یک کافی‌شاپ اسرارآمیز ژاپنی که در آن مشتریانی که روی یک صندلی خاص می‌نشینند، می‌توانند به گذشته برگردند. اما درست تا قبل از وقتی که قهوه آن‌ها سرد شود. (روزنامه استار تریبون)

با توشیکازو کاواگوچی بیشتر آشنا شویم

توشیکازو کاواگوچی، نویسنده و کارگردان ژاپنی، به سال 1971 در اوزاکای ژاپن به دنیا آمد. او علاوه‌بر رمان، نمایشنامه‌های زیادی نیز نوشته و به روی صحنه برده است.

کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود برای چه کسانی مناسب است؟

اگر اهل شنیدن داستان‌های فانتزی هستید و می‌خواهید غرق در رویا و تخیلات خود شوید، کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود انتخابی جذاب برای شما خواهد بود.

در بخشی از کتاب صوتی پیش از آنکه قهوه سرد شود می‌شنویم

یک نفر وارد کافه شده بود. برای ورود به این کافه مشتری باید از پله‌های هم‌کف پایین می‌آمد و از یک در کاملاً چوبی بزرگ به ارتفاع دو متر می‌‌‌گذشت. در این لحظه در باز می‌شد و زنگوله به صدا در می‌آمد. اما مشتری بلافاصله در آستانه ورودی ظاهر نمی‌شد و ابتدا باید از یک قسمت کوچک عبور می‌کرد.

از زمانی که زنگوله به صدا درمی‌آمد، چند ثانیه‌ای طول می‌کشید تا مشتری یکی دو قدم بردارد و وارد کافه شود. برای همین وقتی که زنگوله به صدا درآمد، کوتاکه نمی‌دانست چه کسی وارد شده، ناگارا است یا کِی. متوجه شد که این تعلیق بسیار مضطربش می‌کند. قلبش از هیجان به تپش افتاده بود. خب درواقع این کاری نبود که همیشه انجامش دهد. یک بار در زندگی تجربه‌اش می‌کرد.

«اگه کِی باشه احتمالاً میاد ازم سوال کنه. از طرفی اگه کازو باشه، احتمالاً همون خدمات همیشگی به مشتری‌ها رو ارائه می‌ده که ناامیدکننده‌اس...» کوتاکه سناریوهای مختلفی را در ذهنش مرور کرد. اما کسی که وارد کافه شده بود، نه کِی بود نه کازو. فوساگی در آستانه ورودی ایستاد.

فهرست مطالب کتاب صوتی