معرفی و دانلود کتاب پنج روز تا بازداشتگاه

معرفی کتاب پنج روز تا بازداشتگاه

کتاب پنج روز تا بازداشتگاه، به قلم هنری زایگر، یک نمایشنامه‌ی رادیویی است که داستان یک زندانی را روایت می‌کند که پس از اسیر شدن به دست ارتش دشمن، به دستور فرمانده به یکی از سربازها تحویل و به بازداشتگاه انتقال داده می‌شود. تا بازداشتگاه، حدود پنج روز پیاده راه مانده؛ ما در این مسیر با سرباز و زندانی همراه و با شخصیت هر دو -فارغ از جایگاه سیاسی و اجتماعی‌شان- آشنا می‌شویم.

درباره‌ی کتاب پنج روز تا بازداشتگاه

هنری زایگر (Henry A. Zeiger) نمایشنامه‌نویس و مستندساز معاصر است که در تمام آثارش ردپای علاقه و توجهش به روایات جنایی و جنگی مشخص است. از جمله آثار او می‌توان به پژوهش‌هایش در زمینه‌ی زندگی مافیاهای آمریکایی و روایت‌های الهام‌گرفته از شخصیت‌های مهم سیاسی تاریخ، مانند جان کندی و آدولف آیشمن اشاره کرد. درباره‌ی زندگی و شخصیت هنری زایگر اطلاعات زیادی در دست نداریم اما از مطالعه‌ی آثار او، از جمله نمایشنامه‌ی پیش رو می‌توان به دقت نگاه، خلاقیت نگارش و بدعت موضوعاتش پی برد.

هنری زایگر در نمایش رادیویی پنج روز تا بازداشتگاه (Five Days to the Detention Center) روایت اسیر شدن یکی از مأمورهای مخفی دشمن به وسیله‌ی ارتش مقابل را روایت می‌کند. داستان با مکالمه‌ی فرمانده‌ی ارتش دشمن با مأمور زندانی آغاز می‌شود؛ فرمانده در مواجهه با مقاومت مأمور در انتقال اطلاعات حیاتی ارتش دشمن به این نتیجه می‌رسد که برای قانع کردن مأمور به حرف زدن، او را زندانی کند، غافل از اینکه مأمور واقعاً اطلاعات لازم برای پاسخ دادن به سؤالات فرمانده را ندارد. مرد زندانی که متوجه شده در صورت پی بردن فرمانده به ناآگاهی‌اش تبدیل به مهره‌ی سوخته شده و جانش در خطر می‌افتد، تصمیم به سکوت و اطاعت از دستورات فرمانده می‌گیرد. زندانی به یکی از سربازهای قرارگاه تحویل داده شده و دستور انتقالش به بازداشتگاه داده می‌شود. فرمانده به سرباز هشدار می‌دهد که مرد اسیر، مأمور دشمن و یک جنایتکار است. او تأکید می‌کند که اعتماد کردن به او یک اشتباه بزرگ است و به سرباز یادآوری می‌کند که مرد را نه به چشم یک انسان و همسفر، بلکه به چشم یک امانت و بسته‌ی مهم ببیند که باید تحت هر شرایطی به بازداشتگاه تحویل داده شود.

در ادامه، جریان سفر پنج روزه‌ی این دو سرباز به سمت بازداشتگاه و تلاش این دو برای فراموش نکردن موقعیت حساس سیاسی‌شان را دنبال می‌کنیم. مأمور اسیر، در این چند روز تلاش می‌کند با سرباز نگهبان خود ارتباط برقرار کرده و مقاومت او را بشکند، در حالی که نگهبان، سعی می‌کند فریب صمیمیت زندانی را نخورد و توصیه‌های فرمانده‌ی خود را نادیده نگیرد. اما آیا خستگی، گشنگی، اضطراب، تنهایی و روبرویی با خطرات راه می‌تواند مقاومت این سربازهای جنگ‌زده را در هم بشکند؟

آیا انسانی که در سنگر مقابل اسلحه‌ی خود را به سمت سینه‌ی من نشانه می‌گیرد، یک ماشین کشتار است یا یک انسان دیگر مانند ما که قربانی تصمیمات سیاسی خارج از کنترلش شده؟ آیا دو سربازی که در جبهه‌ی مقابل هم می‌جنگند در سرنوشت سخت و خشونت‌بارشان با هم همدرد نیستند؟ چطور می‌توان یک انسان را فارغ از انسانیتش و تنها به چشم دشمن خونخوار دید؟ هنری زایگر در گزارش این داستان، با نگاه به پدیده‌ی جنگ و خشونت سیاسی از پشت ذره‌بین، مخاطب را با سوالات عمیقی در زمینه‌ی روابط سیاسی و تأثیر آن بر روابط انسانی درگیر می‌کند. این روایت جذاب و تکان‌دهنده از طرف نشر ویکتور هوگو و با ترجمه‌ی پوران فرخ‌زاد به دست شما می‌رسد.

کتاب پنج روز تا بازداشتگاه برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب پنج روز تا بازداشتگاه به تمام علاقه‌مندان ادبیات نمایشی و داستانی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب پنج روز تا بازداشتگاه می‌خوانیم

زندانی- صبر کن بزار من این سنگ رو از کفشم دربیارم، داره پامو سوراخ می‌کنه.
نگهبان- خیلی خب.
زندانی- آه بالاخره یه روز گذشت ولی هنوز چهار روز دیگه باید راه بریم.
نگهبان- آره راه زیادی مونده.
زندانی- ما باید هرچه زودتر چیزی بخوریم. اینطور نیست؟
نگهبان- چرا ولی نه به این زودی.
زندانی- من خیلی گرسنه هستم. البته نمی‌تونم ازت بخوام غذایی رو که به شخص تو دادن به من بدی اما به هر حال...
نگهبان- ناراحت نباش بالاخره یه چیزی می‌خوریم.
زندانی- من به حرفای تو اعتماد دارم ولی تو به هیچ وجه نمی‌تونی به من اعتماد پیدا کنی. دیشب انقدر منتظر موندی تا من خوابیدم. بعد خودتو توی پتو پیچیدی و خوابیدی. چرا این کار رو کردی؟ حتماً فکر می‌کردی اگر زودتر از من بخوابی، من فرار می‌کنم.
نگهبان- حق با توئه. من تا از طرف تو مطمئن نمی‌شدم، نمی‌تونستم بخوابم.