معرفی و دانلود کتاب هنر بینش و انگیزه فردی

معرفی کتاب هنر بینش و انگیزه فردی

ریچارد بلیس بروک در کتاب هنر بینش و انگیزه فردی، به ما می‌آموزد که چگونه از راه قدرت بینش فردی، سرنوشت و رسالت خود را رقم بزنیم. هنگامی که خواندن این کتاب را به اتمام برسانید، بدون توجه به اینکه چه کسی هستید و چه می‌کنید، بی‌شک یک هنرمند شده‌اید و شاهکاری که خلق خواهید کرد، زندگی خودتان است.

کتاب هنر بینش و انگیزه فردی (Mach II with Your Hair on Fire)، کتابی است که لزوماً باید خوانده شود. هرگاه که احساس کردید به‌ سوی بدبختی سوق داده می‌شوید، از این کتاب بهره ببرید.

در اقتصاد پرشتاب امروزی باید که با سرعت 2 ماک حرکت کنیم. کتاب هنر بینش و انگیزه فردی، چنین کاری را با لذت و تأثیر همه جانبه آموزش می‌دهد. ریچارد بروک در این کتاب، هدیه‌ای مؤثر و مفید به ما می‌دهد: چالشی الهام‌ بخش برای تغییر طرز تفکر ما درباره‌ی خودمان، زندگیمان و آنچه که ممکن است. یک شاهکار بی‌نظیر.

اندازه‌ی بینش یک فرد، اندازه‌ی شهامت او را تعیین می‌کند. اگر می‌خواهید با شجاعت به جایی بروید که قبلاً نرفته‌اید از کتاب ریچارد بروک استفاده کنید تا شما را به آنجا برساند. اگر با خودتان عهد بسته‌اید که به موفقیت های فوق‌العاده برسید، کتاب هنر بینش و انگیزه فردی یکی از منابعی است که حتماً باید در کنار شما باشد. اطلاعات مربوط به بینش و انگیزه‌ی شخصی، بهترین اطلاعاتی است که می‌توان یافت. 

ریچارد بلیس بروک (Richard Bliss Brooke) رئیس شرکت آکسی فرِش (Oxyfresh) بیش از بیست سال به آموزش و تعلیم و تربیت راهبران بسیاری -از محصلین دبیرستانی تا مولتی‌میلیونرهای صاحب‌کار- مشغول بوده است.

ریچارد، کارگاه‌ها و دوره‌های راهبری و رشد فردی بسیاری برگزار کرده است. از طریق آموزه‌های ریچارد، صدها تن از «راهبران نوین» توانسته‌اند فواید جدیدی در گوش دادن، راهبری، داشتن شهامت، برقراری روابط با دیگران، سخنرانی در ملاء عام و روح کار گروهی کشف کنند.

در بخشی از کتاب ۲ ماک (هنر بینش و انگیزه‌ی فردی) می‌خوانیم:

شخصیت همه‌ی ما در طول دوران رشد، شکل می‌گیرد. شروع این دوران به پیش از تولد باز می‌گردد و معمولاً تا 5 سالگی ادامه پیدا می‌کند و در کودکانی که رشد آن ها از نظر احساسی کندتر است کمی بیشتر طول می‌کشد. در این دوران تمایل داریم به جای آنکه اتفاقات پیش‌ آمده را تحلیل کنیم، «به این نتیجه برسیم» که چه شخصیتی داریم. من نیز مانند میلیون ها بچه‌ی هم سن و سال خود، شخصیت خود را طوری شکل داده بودم تا از پس زندگی‌ای که درک کرده بودم برآیم.

من نظام باورهای خود را براساس شرایط احمقانه و روزمره‌ای که به‌ندرت هم پیش می‌آمد بنا نهاده و رفتار خود را منطبق با آن در پیش گرفته بودم. براساس نظام باورهایم، برنده بودن، کار سختی بود؛ -خودباوری من ضعیف بود و به عدم پذیرش خود توسط دیگران باور داشتم.- و به‌خاطر آن عینک های آفتابی، یک دروغگوی تمام‌ عیار شناخته شده بودم. نمی‌دانم از کجا تصمیم گرفته بودم که آن کارها را انجام دهم. نکته اینجا بود که تفسیر خلاق دوران کودکی من درباره‌ی آن شرایط، برای من به واقعیت تبدیل شده بود. واقعیتی که می‌توانست تا آخر عمرم ادامه داشته باشد.

من معمولاً منفی‌ باف بودم. با اینکه والدین من ثروتمند، تحصیل‌کرده و صاحب مزرعه بودند ولی رفتار رقت‌ باور و مغموم من، دست‌یابی به موفقیت را به کاری سخت و ناممکن بدل کرده بود.

وقتی هفده ساله بودم، والدینم از یکدیگر جدا شدند.

من از مدرسه، بیزار بودم. زیاد اهل درس نبودم و از سرِ کلاس، جیم می‌زدم. معمولاً نمره‌های ناپلئونی می‌گرفتم و به‌ همین دلیل برای رفتن به دانشگاه هیچ تلاشی نکردم.

مدتی به این فکر می‌کردم که نگهبان جنگل بشوم. تا اینکه روزی یک نگهبان جنگل به من گفت که برای این کار باید مدرک دانشگاهی داشته باشم. نگهبان در ادامه گفت که در صورت داشتن مدرک هم از هر 3000 نفر، تنها 300 نفر را استخدام می‌کنند...

فهرست مطالب کتاب

نظرات بزرگان درباره‌ی این کتاب
درباره‌ی نویسنده
پیشگفتار
داستان من
راز شماره‌ی یک موفقیت: انگیزه‌ی فردی
مرور فیلمنامه
رویاها
فیلم زندگی شما، واقعی است
هنر نتیجه‌گیری: آسایش یا تعهد
فیلمنامه‌ی جدید
شما کیستید؟ یک بازیگر با نقشی کوچک؟
شروع فیلمبرداری
فیلم زندگی شما
موفقیت
نکات الهام‌بخش
از همین مترجم