معرفی و دانلود کتاب نیمه شبی آرام
برای دانلود قانونی کتاب نیمه شبی آرام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نیمه شبی آرام
حماسهای قدرتمند اما لطیف و شاعرانه که از دل سربازان جنگ جهانی دوم برخاسته است. ویلیام وارتن در کتاب نیمه شبی آرام نمایشی متفاوت و خواندنی از جنگ جهانی دوم را پیش چشمان شما به تصویر میکشد.
درباره کتاب نیمه شبی آرام:
جنگ و ناملایمات اجتناب ناپذیری که در ادامه آن به جریان میافتد همیشه مورد نکوهش مردمان آسیب دیده بوده است اما در طول سالهای بسیاری که بشریت با جنگ و خونریزی دست و پنجه نرم کرده هیچکس همچون هنرمندان و ادیبان نتوانسته است به شیوهای ملموس و قابل باور ناخوشیها و ظلم و ستمهای ناشی از جنگ را به تصویر بکشد و اعتراض خود را به گوش کسانی که بر مسند قدرت نشستهاند، برساند. ویلیام وارتن هم از جمله کسانی است به دلیل پیشینه کوتاه نظامیاش تجربیاتی عینی از جنگ جهانی دوم دارد و به خودی خود تحت تاثیر پیامدهای مخرب آن قرار گرفته است. او پس از این که توانست از خدمت نظامی معاف شود، هنر و روانشناسی را به عنوان پناهگاهی برای خود برگزید و توانست مدرک کارشناسی و دکترای خود را در این رشتهها از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کند.
وارتن نخستین کتاب خود به نام «پرنده باز» را در سال 1978 منتشر نمود که توانست جایزه ملی کتاب آمریکا را به خاطر این اثر دریافت کند. سومین اثر وارتن کتاب نیمه شبی آرام است که همچون رمان اولش به وقایع جنگ جهانی دوم اشاره دارد و براساس تجربیات شخصی خود وارتن شکل گرفته است، در سال 1982 منتشر شد. این کتاب هفت فصل دارد، در روزهای پایانی جنگ میگذرد و اتفاقات آن در منطقهای ییلاقی میان بلژیک و آلمان رخ میدهد. رمان نیمه شبی آرام (A Midnight Clear) شش شخصیت محوری دارد که هرکدام از آنها جدا از این که سربازی جنگجو هستند، در زندگی خصوصیشان شخصیتی مستقل، باهوش و با استعداد دارند که برای آینده خود برنامهریزی کردهاند اما حالا موظف به پایان رساندن یک ماموریت جنگی هستند. این شش سرباز آمریکایی منتظرند آلمانها وارد منطقه تحت دیدبانی آنها شوند اما بعد از مدتی نشانههایی در منطقه مییابند که خبر از درخواست تسلیم شدن آلمانها میدهد. این سربازان آمریکایی که به نظرشان هم چیز عادی است به پیش میروند غافل از اینکه جنگ هر لحظه ممکن است در پی غافلگیری آنان برآید.
در سال 1992 بر اساس این رمان زیبا فیلمی با همین نام به کارگردانی کیث گوردن ساخته شد. این فیلم هم مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت و تحسین بسیاری از منتقدین را بر انگیخت. موفقیت فیلم بر محبوبیت و معروفیت بیشتر کتاب نیمه شبی آرام افزود.
نکوداشتهای کتاب نیمه شبی آرام:
- کتابی زیبا، با فضایی اندوهگین و همزمان آمیخته با طنز. (شرح وقایع سانفرانسیسکو)
- جستاری متعادل بر جنگ و جوانی و مرگ. کتابی شایسته توجه. (مجله نیویورک تایمز)
- به طرز شگفتانگیزی به تعداد انگشتشماری رمان کلاسیک درباره جنگ جهانی دوم وجود دارد، این کتاب یکی از آنها است. (The Village Voice)
- این کتاب از کیفیتی افسانهای برخوردار است. (Chicago Tribune)
کتاب نیمه شبی آرام مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این کتاب به کسانی که به رمانها و داستانهای جنگ جهانی دوم علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
با ویلیام وارتن بیشتر آشنا شویم:
آلبرت ویلیام دو ایمی (Albert William Du Aime) با نام هنری ویلیام وارتن (William Wharton) نویسندهی امریکایی کتاب موفق پرندهباز است. وارتن در دوران جوانی در جنگ جهانی دوم به عنوان داوطلب عازم خدمت شد؛ سپس به دانشگاه کالیفرنیا راه یافت و در رشتههای هنر و روانشناسی تحصیل کرد. در سال 1978 هنگامیکه وارتون بیش از 50 سال سن داشت، نخستین رمان خود یعنی پرندهباز را منتشر کرد. بعد از آن رمانهای به نام پدر، به نام زندگی و نیمه شبی آرام را نوشت. وارتن نگاه متفاوتی به جنگ دارد و این تفاوت را بهخوبی در آثارش نشان میدهد.
جملات برگزیده کتاب نیمه شبی آرام:
- نه، موفق نمیشم. هنوز به قدر کافی نترسیدهام. از اونها خیلی میترسم، اما از خودم به قدر کافی نمیترسم. نمیتونم کسی رو گول بزنم.
- یک نفر آن دو سرباز را که یکیشان آمریکایی و دیگری آلمانی است، برای آخرین بار در آغوش هم تکیه داده است. دستها و پاهایشان در حالتی قرار گرفتهاند که انگار رقاص والس یا اسکیتباز روی یخاند و آماده انجام یک حرکت آنچنانیاند. توقف میکنم. دوست ندارم نگاه کنم.
- من بهشخصه همیشه حس وهمآلودی درباره تجربه اولم داشتهام که در آن، خودم را بهجای پسرکی مرده به نام مت جا زده بودم. اما با این حال، تا همین امروز، این حس در من باقی مانده که با هرکسی که هستم، او فرد ایدئال دیگری را در ذهن و قلب دارد.
- مداد در جوخه ما حکم طلا دارد. اگر خانوادههایمان بهازای هر درخواست یک مداد برایمان فرستاده باشند، لاو حالا آنقدر مداد دارد که میتواند پس از جنگ یک فروشگاه لوازمالتحریر دایر کند؛ بهحتم آنقدر زیاد شدهاند که در هیچ کیف و ساکی جا نمیشوند.
- انگار هیچچیز روحیه مل را خراب نمیکند. بعضیها اینطوریاند، انگار نوعی انعطاف درونی دارند که همیشه آنها را به جوشوخروش وامیدارد.
- گلولهبرفی دیگری درست میکند. سرم را میدزدم، تفنگم را محکم کنارم میگیرم و به گوردن پشت میکنم. گلولهبرف بهآرامی به قنداق تفنگ میخورد و خرد میشود. گوردن چند کلمه ادای هانت را درمیآورد که خیلی شبیهش است.
- آن شب زود میگذرد. حس کریسمس و مخفی کردن هدیهها را داریم. وقتی سر پست نیستم، مثل جسد میخوابم و وقتی بیدار میشوم، حتی شکمم درست و مرتب کار میکند. حالم درکل بهتر شده است.
در بخشی از کتاب نیمه شبی آرام میخوانیم:
هوا ابری است. برف نمیبارد و ابرهای سنگین هرلحظه ممکن است ببارند. عجیب آرامم؛ شاید مثل خرگوشیام که سگها در گوشهای خفتش کردهاند و دست از مبارزه کشیده است. جنکینز هم چنین وضعی پیدا کرده بود. او هم خیلی به کارها اهمیت میداد، اما آن اواخر، روی تپهای در معرض تیررس راه میرفت و شکلات میخورد. خدا را شکر که ادواردز خیلی زود فهمید و او را عقب فرستاد. گمان نکنم او شوق شهادت یا چیزی داشت، فقط کم آورده بود؛ نمیدانست برای چه آنجاست.
میآیم داخل. دست میلر را میگیرم و به ساعتش نگاه میکنم. دیرتر از چیزی است که حدس زده بودم؛ نه و سیوپنج دقیقه است. شوتسر و میلر منتظرند. گوردن دارد میلر را شیکوپیک میکند. اگر وسایل آرایش داشتیم، احتمالاً گوردن یک زخم جنگی هم روی گونه میلر میکشید. میلر آنقدر شبیه سربازان پلید آلمانی داخل فیلمها شده که از او میترسم. سخت باورم میشود که او طرف ماست. بدجور توی نقشش فرورفته است؛ نکند او یک جاسوس نازی در میان ما باشد!
ظرف چند دقیقه، تمام وسایلم را میبندم. آماده شدن یک سرباز برای رفتن به گشت هم خودش صحنهای دیدنی است.
حالا که در پاریس یک نقاش خیابانیام، معمولاً وقتی وسایلم را جمع میکنم که برای نقاشی از خانه بیرون بروم، نوعی حس دژاوو به من دست میدهد. سهپایه را روی کمرم میگذارم، بطری تربانتین را توی دستم میگیرم، ورنیها را داخل جیبم میچپانم، و بوم نقاشی را به سهپایه میبندم؛ این وضعیت خیلی شبیه وقتی است که وسایل نظامی بر من سنگینی میکرد. من بهشخصه حتی از کلمه مشابهی برایشان استفاده میکنم؛ وقتی میخواهم یک کوچه یا یک حیاط را نقاشی کنم، بازهم میگویم «داخل میدان» هستم.
اما تفاوت زیادی وجود دارد؛ باوجوداینکه نقاشی دشوار و پرفشار است، اما درعینحال خیلی راحتتر است. شاید مردم کنارم جمع شوند و سؤالات احمقانه بکنند، اما هیچوقت حس نمیکنم کسی پشتسرم است که جانم در دست اوست. صدای تیکتیک دوربینها را میشنوم، اما نه تیکتیک تفنگی که از حالت ضامن خارج میشود.
فهرست مطالب کتاب
هراس
1- جلسۀ توجیهی
2- بلندترین شب
3- فو کیت لر
4- فضولیشه و اینا
5- به مادر نگو
6- گزارش تخلف
معرفی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نیمه شبی آرام |
نویسنده | ویلیام وارتن |
مترجم | علیرضا شفیعی نسب |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 264 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6983-71-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |