معرفی و دانلود کتاب نیم طبقه
برای دانلود قانونی کتاب نیم طبقه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نیم طبقه
نیکلسون بیکر در کتاب نیم طبقه، با روایت موشکافانه و توصیفات بسیار دقیق، آغاز دنیای مصرف گرایانهی جهان سرمایهداری ایالات متحده آمریکا را نشانه رفته و در قالبی نوین دست به آفرینش رمانی پسامدرن زده که شخصیت اصلی آن انسانی است که گرفتار وانفسای مدرنیتهی روزگارش شده و از وسواس فکریِ عجیب و غریب رنج میبرد.
نیمطبقه (The Mezzanine) اولین رمان این نویسندۀ امریکایی است که در سال 1988 به چاپ رسید و بعد از آن به طور مکرر در ایالت متحده و بریتانیا تجدید چاپ و به زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و دانمارکی ترجمه شد. منتقدان ادبی این رمان را یکی از مهمترین آثار ادبیات پستمدرن آمریکا میدانند و نثر منحصر به فرد و روایت جزئینگر نیکلسون بیکر (Nicholson Baker) را ستایش میکنند. سبک خاص این نویسنده در استفاده از کلمات و مهمتر از آن، توجه افراطیاش به جزئیات باعث تمایزش از دیگر نویسندگان دهههای اخیر است.
نیم طبقه رمانی پسامدرن و روایت بیرنگ و غرق در جریان سیال ذهن فعالیتهای ساعات ناهار کارمندی به نام هاوی است که در ضمن چالش خرید ناهار و یک جفت بند کفش، درگیر خواندن تأملات مارکوس آئورلیوس نیز است. این رمان نوین بیکر، با یک دید جزئینگر و پسامدرنی ویژه به مفاهیم به ظاهر پیش پا افتاده و روزمرهای همچون چگونگی جایگزینی کارتنهای مقوایی شیر به جای بطریهای شیشهای، معجزهی چیزی همچون پرفراژ و یا چیستی هیجانبرانگیز نی نوشابه و در کنار ابزار روزمرهی زندگی مدرن مانند دستگاههای فروش خودکار، جادستمالی سرویسهای بهداشتی و ظروف طبخ ذرت بو داده میپردازد.
کتاب پیش رو ترکیبی است از داستان و ناداستان: با آغاز فرایند خواندنش، با دنیای شخصیتپردازی و داستانگونگی آن روبهرو میشوید، حال آن که با اندکی پیشرفت با انبوهی از گزارشگونههای گاه علمی و مستند و گاه داستانپیچ برخورد میکنید؛ گویی شما با آغاز خواندن رمان، سکهای به هوا پرتاب میکنید و تا پایان روایت، بارها روی داستان و ناداستان این سکه با هم جا عوض میکنند و در حین همین چرخ زدنهای سکه در هواست که مرز حساس بین این دو گونه به حرفهایترین شکل ممکن در این اثر حس میشود، هر چند زمانی هم که سکهی روایت کتاب از تب وتاب چرخشش در هوا بیفتد و کف دست شما فرود بیاید، هنوز هم یارای تشخیص روی حقیقی روایت را ندارد.
اوج تردید شما در طی فرایند خواندن پیچیده و ناآشنای کتاب نیم طبقه زمانی فرا میرسد که با تعداد قابل توجهی پانوشت عموماً بلند و گاه، به عمد موشکافانه و مستند روبهرو میشوید؛ ویژگیای که به ندرت در نگارش ادبیات داستانی به چشم میخورد ولی همین که دوباره در خلال خواندن تمام این پانوشتهای غریب و کمتر دیده شده گم میشوید، نیکلسون بیکر میکوشد تا همواره، با خودنمایی منِ راوی به شما تلنگری بزند و گاه با شرح احوال اطرافیان وی از آن روی دیگر سکه – داستانگونگی اثر – نیز غافل نماند.
دیدگاه دیگران پیرامون کتاب نیم طبقه:
- بیکر، درست مانند پروست، فردیت را به چالش میکشد. (هیئت علمی مجموعهی اینوتس)
- در این اثر، قدرت توصیفگری خیره کنندهی بیکر با شور بیمانند او نسبت به فناوریهای به ظاهر پیش پا افتاده ولی مهم روزمرهی ما در هم آمیخته است. (لورا میلر، منتقد ادبی نیویورکر)
در بخشی از کتاب نیم طبقه میخوانیم:
از سمت توالت مردانه صدای غرش سیفون میآمد، خیلی طولی نکشید که شنیدم یکی دارد با سرخوشی آهنگ "من یه سرباز فوکولیِ آمریکاییام" را با سوت میزند و کلی شگردهای عجیبوغریب پیاده میکند – چیزی که خیلی بیشتر از همه جلب توجه میکرد شگردهای آوازخوانی اهالی کوهستانهای سوئیس و آنورها بود، مثلاً وقتی میخواست صدای "ای" توی "فوکولی" را با سوت بزند، طبق شگرد آن آوازها آن بابایی که داشت سوت میزد میبایست صداها را همزمان و خیلی تروفرز بین صدای اصلی و صدابالای آواز حفظ کند که فکر کنم یک چیزی بین ریتم یکسوم و یکچهارم بود (ولی در عجبم چرا نه هماهنگی استانداردی دارد و نه حتی یک سر سوزن کوک است – حتماً لبهایش باید یک مشکلی داشته باشند): البته چنین خطاهایی فقط در نمایش تردستیهای داخل توالت عمومی مردانه قابل بخشش بود و نه مثلاً به خیال بعضی فروشندهها، در سکوت نسبی بعضی محیطهای کاری که آدم به محض شنیدن صدای سوتی این چنینی یکهو خشکش میزند و تنفرش را نشان این و آن میدهد.
گاهی اوقات کل روز این جور آهنگها از توی توالت مردانه به گوش میرسید، هر کس میرفت داخل، بقیه آهنگ را پیش میگرفت و دنبالهاش را میزد، و یا کلاً تا نگاهش به شادابی کاشیهای در و دیوار توالت میافتاد خودش بقیهاش را به صورت خودکار یادش میآمد. یک بار که یادم است چندتا فنجان قهوه زده بودم، شروع کردم آغاز آهنگ شادیبخش "تنها چیزی که میخواهم یک اتاق است و بس" را زدن، ولی بعدش مکث کردم و کلی هم خجالت کشیدم، چون حس کردم داشتم نادانسته با جیکجیک ناموزون و بم فضای توی توالت، سوت زدن استادانه و صدای لطیف و استاندارد یکی دیگر را خراب میکردم؛ اگرچه، چند ساعت بعد، همان روز، وقتی به خودم آمدم دیدم کنار دستگاه کپی ایستادهام و دارم بغل دست کسی سوت میزنم که حتم داشتم او هم همان روز و همان موقع که توی توالت داشتم آن سوت استادانه و لطیف آن بابا را خراب میکردم، او هم توی یکی از توالتها چپیده بود.
خیلی آرام خم شدم سمت درِ توالت تا بتوانم درش را باز کنم، با شگفتی چشمم افتاد به همان مَرده که داشت سرباز فوکولی را میخواند و حالا دیگر کمکم داشت میرفت بیرون؛ فهمیدم آن بابا کسی نیست جز آلن پیلنا، کارمند بخش بازاریابی خدمات بینالملل – وقتی در باز شد دیدم صورتش مثل صورت کسی که تا حالا داشته سوت میزده، خیلی باد کرده، به نظر نمیرسد، ولی خب خیلی هم عادی نبود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نیم طبقه |
نویسنده | نیکلسون بیکر |
مترجم | آرش خوش صفا |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 218 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-374-808-1 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات مدرن |