معرفی و دانلود کتاب نوا
برای دانلود قانونی کتاب نوا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نوا
کتاب نوا نوشتهی شادی داورزنی، داستانی عاشقانه از سرگذشت زندگی دختری به نام «نوا» را به تصویر میکشد که در یک دفتر نشریه مشغول به کار است. این اثر شما را با خود به دنیایی میبرد که عواطف انسانها در آن رنگ و بویی دیگر دارد.
آرش، از همکاران نوا یک دل نه صد دل دلباخته او میشود. اما بعد از مدت کوتاهی به بهانههای گوناگون از ازدواج با نوا امتناع میکند. همین موضوع سبب میشود تا نوا کنجکاو شده و به بررسی زیر و بم زندگی آرش بپردازد، تا اینکه متوجه میشود آرش به او خیانت کرده است. نوا که از این اتفاق آسیبهایی روحی جبرانناپذیری میبیند تصمیم میگیرد هرگز ازدواج نکند. اما دست تقدیر زندگی را طور دیگری برای او رقم خواهد زد.
دز بخشی از کتاب نوا میخوانیم:
کلید رو توی قفل چرخوندم و درو باز کردم، همهی برقا خاموش بود و سکوت در همه جای خونه حکم فرما بود. تنها، نوری که از پنجره آشپزخونه به داخل میتابید، باعث روشنایی فضا شده بود. هیچکس خونه نبود. به سمت اتاقم رفتم؛ کیفمو روی تخت گذاشتم و مانتومو درآوردم. از اتاق به سمت آشپزخونه رفتم؛ سردرد بدی داشتم. توی کابینت دنبال کیف کمکهای اولیه میگشتم تا از توش مسکن بردارم. آخرین کپسولی رو که توی ورقه قرص باقی مونده بود رو باز کردم، از روی سینک یه لیوان برداشتم، همین که به طرف یخچال رفتم یه دفعه چشمام سیاهی رفت؛ برای اینکه از افتادنم جلوگیری کنم دستمو به در یخچال گرفتم. لیوان رو زیر آب سردکن گرفتم و پر کردم و لاجرعه همراه قرص سر کشیدم. چند ثانیه توی همون حالت ایستادم و چشمامو بستم. بعد لیوان خالی رو، روی میز گذاشتم و به سمت اتاقم رفتم. مستقیم خودمو روی تخت پرت کردم؛ چشمامو بستم و از خستگی بیهوش شدم.
وقتی بیدار شدم آفتاب هنوز غروب نکرده بود. اواخر فروردین ماه بود و روزها بلند شده بود. هنوزم خونه غرق سکوت بود، اما از ملحفهای که روی پاهام کشیده شده بود فهمیدم مامانم برگشته. به ساعتی که روی دیوار اتاق آویزون بود و تیک تاک عقربههاش تنها صدای شکنندهی سکوت بود نگاه کردم؛ نزدیک هفت بود. انگار خیلی خوابیده بودم؛ اونقدر عمیق که حتی متوجه اومدن مامان نشدم. سردردم بهتر شده بود اما احساس سنگینی توی سرم میکردم. از روی تخت بلند شدم و توی آینه نگاهی به خودم انداختم؛ چشمام پف کرده بود. دستی به موهام کشیدم و بیرون رفتم. مامان توی آشپزخونه مشغول خلال کردن سیب زمینی بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نوا |
نویسنده | شادی داورزنی |
ناشر چاپی | انتشارات نسل روشن |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 336 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-247-023-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |