معرفی و دانلود کتاب صوتی نفر هفتم
برای دانلود قانونی کتاب صوتی نفر هفتم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی نفر هفتم
کتاب صوتی نفر هفتم اثر مرسده کسروی، شما را به دنیایی رازآلود و عجیب با اتفاقاتی غیر منتظره میبرد، این اثر داستانی معمایی و جنایی، دربارهی جسدی است که در بندر انزلی کشف میشود.
در طی این دو سال گذشته در ایران ژانرنویسی و گرایش برای ایجاد داستانهای بلند و کوتاه در قالب و ژانر منحصر به فرد داستانی که تجربه قابل اعتنای ادبی داستاننویسان غربی را پشت سر خود دارد، در میان تعدادی از نویسندگان ایران اهمیت پیدا کرده است و آثار ارزشمندی نیز در این زمینه به نگارش درآمده است.
کتاب صوتی نفر هفتم تجربهای تازه و مبتدی در داستاننویسی معمایی پلیسی ایران است و این اثر را میتوان یک تجربه موفق در این حیطه و یک اتفاق تجربی قابل ملاحظه در آن به شمار آورد. زیرا در ادبیات داستانی 50 سال اخیر ایران به ندرت میتوان به رمانی کارگاهی و پلیسی برخورد کرد که مقتضیات این ژانر ادبی را کاملاً رعایت کرده باشد.
در این اثر داستان از زبان چند راوی روایت میشود و با ثابت نگاه داشتن لوکیشن و فضای روایت، از هر کدام از راویان خواسته میشود که خود یک روایت از داستانی که کتاب به دنبال بازگویی و کشف گرههای آن است بگویند تا مختصات مکانی و بیانی تازه و قابل اعتنایی در داستان ظهور و بروز پیدا کند.
داستان این کتاب با پیدا شدن جسدی در ساحل شهرستان بندرانزلی آغاز میشود، شخصیتهایی که میتوانند بازگشای راز حضور این جسد در ساحل باشند نیز به ماجرا اضافه میشوند. یک بازجوی آگاهی که نویسنده تمایلی نیز به معرفی او ندارد در لوکیشن اتاق بازجویی از شاهدان و مطلعان درباره این قتل و مقتولش سوال و جواب میکند و در این سوال و جواب است که هر یک از این شخصیتها با زبانی خاص و از زاویه دید خود به بازگویی داستانی آنچه بر مقتول رفته و یا میتواند رفته باشد میپردازند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که این داستان بلند را به اثری شیرین و جذاب و در عین حال پرکشش و تعلیق برای ادامه دادن تا انتها تبدیل کرده است، استفاده از چند زبان روایی برای بازگشایی گرههای داستان و سفر به دل شخصیتهای قصه و تمرکز بر روابط انسانی است.
در قسمتی از کتاب صوتی نفر هفتم میشنویم:
«بازپرس: از ازدواجت بگو.
پری: ترم آخر دانشگاه بودم. هنوز بیست و یک سالم نشده بود که ازدواج کردم. شوهرم آن موقع هنوز دانشجوی فوق لیسانس بود. بعداً دکترا گرفت. الان مدیر عامل یک شرکت سازنده لوازم خانگی است. یک پسر نه ساله داریم؛ کلاس چهارم.
بازپرس: سابقه نقل مکان داری. قبلاً کجا بودی؟
پری: ما اصالتاً اهل رودبار هستیم. توی خانههای سازمانی زندگی میکردیم. بیرون رودبار. پدرم پیمانکار سد بود. تمام خانواده پدری من توی همان زلزله بزرگ رودبار مردند. بعد پدرم ما را کوچ داد رشت. از غصه خانوادهاش مریض شد. زود از دست دادیمش. بعد از ازدواجم برای شروع زندگی رفتیم انزلی. تا همین سه چهار سال پیش آنجا بودیم. بعد نقل مکان کردیم.
بازپرس: چرا نقل مکان کردید به رشت؟
پری: انزلی برای شروع زندگی انتخاب من بود. ضمناً محل کارم هم آنجا بود. شوهرم آن موقع هنوز دانشجو بود. اوضاع مالی خوبی نداشتیم. زندگی توی یک شهر کوچکتر مقرون به صرفهتر بود. ضمناً من انزلی را خیلی دوست داشتم.
بازپرس: چرا؟ تو که بچه انزلی نیستی. دلیل خاصی داشت؟
پری: به خاطر دریا. آن موقع مسئول فنی یک شرکت بستهبندی ادویهجات بودم. بچههای بستهبندی توی سولهی چسبیده به اتاق من که ضمناً تنها اتاق اداری شرکت هم بود، کار میکردند. تمام روز بوی جوز هندی و دارچین و لیمو عمانی و آویشن و گلپر زیر دماغم بود. پنجره بود. پنجره آزمایشگاه مستقیم رو به اسکله باز میشد. با بوی دریا و ماهی اخت شده بودم. خلوت خوبی هم داشتم. خیلی شانس آورده بودم. تمام بچههای کارگرِ قسمت بستهبندی لیسانسیههای علوم انسانی بودند: ادبیات...، معارف...، حقوق...؛ من توی اتاقم تنها بودم.
بازپرس: جواب سوالم را ندادی؟!
پری: ببخشید؟ متوجه نشدم....»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی نفر هفتم |
نویسنده | مرسده کسروی |
راوی | شیما مسیبی |
ناشر صوتی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۵ ساعت و ۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |