معرفی و دانلود کتاب نارگیلهای تلخ
برای دانلود قانونی کتاب نارگیلهای تلخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نارگیلهای تلخ
کتاب نارگیلهای تلخ، رمانی با بنمایههای عاشقانه است که توسط پانیذ ذاکر به رشته تحریر درآمده.
در بخشی از کتاب نارگیلهای تلخ میخوانیم:
فریاد زد: «روتو از من برنگردون، رویا! با من اینطوری رفتار نکن.»چرخیدم و یک بار دیگر نگاهش کردم. چهرهای که زمانی برایم بسیار زیبا و دوستداشتنی بود، اکنون کریه و ناآشنا به نظرم میرسید. گفتم: «برو؛ دیگه همهچی بین ما تموم شده. یادت نیست؟ خودت اینو به من گفتی.»
کلافه و عصبانی دستی به سر تراشیدهاش کشید و به تندی گفت: «غلط کردم. خوب شد؟ آره، گفته بودم، اما حالا همهچی فرق کرده، من عوض شدم. اگه تو از لجبازی دست برداری، همهچی درست میشه. وضعمون خوب میشه، میتونیم بازم با هم باشیم… اصلا برمیگردیم ایران، موافقی؟»
پوزخندی زدم و گفتم: «تو دیوونهای، نمیفهمی چی داری میگی. برو… برو و دست از سرم بردار.»
چند لحظهای با چشمهای بیحالتش نگاهم کرد و زیر لب غرید: «گفتم با من اینجوری رفتار نکن، رویا، وگرنه بد میبینی، بدجوری بد میبینی.»
نمیدانستم باید از تهدیدش بترسم یا نه، اما خوب میدانستم که دیگر به هیچ قیمتی حاضر نیستم مانند گذشته زندگی کنم. بدون اینکه کلمهی دیگری بگویم، برگشتم و به راهم ادامه دادم. صدایش را از پشت سر شنیدم: که صدایم زد. «رویا!»
اهمیتی ندادم. حرفی برای گفتن باقی نمانده بود. ناگهان صدای رعد شنیده شد و بهدنبالش قطرات درشت باران را روی سر و صورتم حس کردم. میبایست عجله میکردم. میبایست زودتر خودم را به محل کارم میرساندم. اما انگار او دستبردار نبود. اینبار صدایش را درست پشت سرم شنیدم. «رویا!»
در اوج عصبانیت برگشتم تا بگویم دست از سرم بردارد. اما بلافاصله سوزشی شدید را در پهلویم حس کردم. بیاختیار از درد جیغی کشیدم و دستم را روی پهلویم گذاشتم. نگاهم بهسوی او برگشت. چاقویی خونآلود در دست داشت و از سر نفرت به من خیره شده بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نارگیلهای تلخ |
نویسنده | پانیذ ذاکر |
ناشر چاپی | انتشارات نسل نواندیش |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 462 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-236-462-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |