معرفی و دانلود کتاب میخوام آروم بگیرم
برای دانلود قانونی کتاب میخوام آروم بگیرم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب میخوام آروم بگیرم
حوریه رجبی در کتاب میخوام آروم بگیرم قصد دارد تا با بیانی ساده و روان، داستان زندگی پسری را به تصویر بکشد که هویت جنسیتی خود را متفاوت از چیزی که با آن متولد شده میداند.
در بخشی از کتاب میخوام آروم بگیرم میخوانیم:
من ترنسم. البته تا همین چند وقت پیش نمیدانستم اسم مرا میشود ترنس گذاشت. وقتی به سن بلوغ رسیدم و دیدم اصلاً نمیتونم مرد باشم، رفتم پیش پزشک. فکر میکردم علاقهام به لباسهای دخترانه و تیپهای دخترانه بیماری روحی است و برای درمان پیش روانپزشک رفتم. وقتی برای او تعریف کردم که هیچ علاقهای به لباسهای مردانه و کارهای مردانه ندارم پزشک معالج با چند سوال دربارۀ وضعیت جسمانیام حقیقت تلخی را برایم بازگو کرد: زنی در قالب مرد، زنی در زندان جسم دروغین خودش. نمیخواستم مرد باشم... نمیخواستم اینگونه باشم... اما شده بودم. پزشکم گفت که با عمل میتوانم تبدیل به زن شوم و آن هم رضایت مادر و پدر را میخواست و آشوب شد، بلوا شد، غوغایی در خانۀ ما به پا شد که پدرم تا سرحد مرگ رفت. سکتۀ خفیفی کرد و چند روز در ccu بستری شد.
پدرم نفهمید که من چه مرگم است. چه دردی دارم. فقط تف و لعنتم کرد و گفت: دورۀ آخرالزمان شده. هرکی از جنسیت خودش خوشش نیامد میتونه بره تغییر جنسیت بده. فریاد زد: توبه کن، برو توبه کن امیر که کفر گفتی. میخوای تو کار خدا دخالت کنی؟ من مطب اون دکتری که این راهها رو نشون جوونها میده به آتیش میکشم. از خدا بترس! از خدا بترس امیر! امیرخان بزرگزاده از خدا بترس و کفر نگو!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب میخوام آروم بگیرم |
نویسنده | حوریه رجبی |
ناشر چاپی | انتشارات نسل روشن |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 222 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-247-095-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |
چیزی که میتونم بگم اینکه تنها ایدهی اولیه داستان خوب بود. ترنسی که با خانوادش کنار نمیاد و فرار میکنه و راهی تهران میشه
قسمتهایی از داستان غیر واقعی هست. اینکه چطور به سرعت یه دوستی و رابطه عاطفی بین امیر و نیما شکل میگیره. محبتهایی که نیما در حق امیر میکنه غیر واقعی به نظر میرسه. تصمیم مهدی مبنی بر اینکه امیر رو به عنوان یک پرستار زن نشون بده، یعنی با مو رنگ کردن و ابرو برداشتن و یک دست لباس زنونه دیگه امیر کاملا شبیه یک زن میشه و چهرش هم اصلا قابل شناسایی نیست. صداش رو هم با نازک کردن شبیه صدای زنونه میکنه. خب اینجا یه تصویر اشتباه از مبدل پوشی یک مرد ترنس نشون داده میشه. از اتفاقات غیر منطقی توی قرار گاه پلیس و برخورد خیلی دوستانه مبالغه آمیز ماموران با مجرمین هم که بگذریم.
و اینکه نویسنده به عنوان کسی که داستانی درباره یک فرد ترنس مینویسه باید با مقولهی LGBT آشنایی داشته باشه و از واژهی همجنسباز که حالتی از توهین و تحقیر آمیز داره استفاده نکنه. حتی در جایی از داستان خود امیر که یک فرد ترنس هست از واژه همجنسباز استفاده میکنه. اگر نویسنده اطلاعی از این موضوع نداره پس چطور تونسته داستانی با محوریت LGBT بنویسه. و اگر عمدا از این واژه استفاده کرده پس قصد توهین و اهانت به افراد هوموسکشوآل داشته