معرفی و دانلود کتاب مولف به مثابه‌ی تولید کننده‬، با دو مقاله‌ی انتقادی از بوریس بودن و هیتو استیرل

معرفی کتاب مولف به مثابه‌ی تولید کننده‬، با دو مقاله‌ی انتقادی از بوریس بودن و هیتو استیرل

کتاب مولف به مثابه‌ی تولید کننده‬، با دو مقاله‌ی انتقادی از بوریس بودن و هیتو استیرل نوشته‌ی والتر بنیامین، در سه فصل متفاوت، به بررسی افکار، دیدگاه‌ها و ایده‌های گاه نامتعارف اندیشمندان مختلف پرداخته و با بیانی فلسفی شما را با این مهم آشنا می‌کند.

اصولاً همه‌ی کتاب‌ها، حتی آن‌هایی که صرفاً در جهت سرگرم‌ و مفرح کردن افراد نوشته شده‌اند، قطعاً می‌توانند در حکم نقد ریشه‌ای هر فرهنگ ایدئولوژیک‌ شده، باشند؛ اما خود فرهنگ گاه به شکلی عمل می‌کند که حتی برنده‌ترین کتاب‌ها نیز در آن هضم می‌شوند. این روند با نام «سیاست و فرهنگ ترویج و تشویق کتابخوانی» نیز عمل دستکاری را انجام می‌دهد. از این ‌لحاظ، آثاری که هدفی جز تکرار مکررات ندارند، در انواع و اقسام قطع‌ها، مطابق با منطق بازار، توزیع می‌شوند.

والتر بنیامین (Walter Benjamin) در کتاب مولف به مثابه‌ی تولید کننده‬، به جای آن که در پی به تصویر کشیدن دوباره‌ی موضع‌گیری سیاسی درون یک اثر ادبی باشد، خود کتاب را به یک پدیده‌ی سیاسی مبدل کرده است. او به جای پرسیدن آن که «نگرش یک اثر نسبت به مناسبات تولید زمانه‌اش چه خواهد بود؟» اثر درون پیوندهای ادبی زمانه‌اش را مورد بازخواست قرار می‌دهد که همان پرسش از تکنیک ادبی است.

در نهایت لازم به ذکر است که بخش اعظم کتاب حاضر، ترجمه مقاله‌ای با عنوان «The author as producer» به همراه دو مقاله با عنوان re-reading benjamins author as producer in the post-communist East و the articulation of protest از بوریس بودن و هیتو استیرل است.

والتر بنیامین را بیشتر بشناسیم:

او از فیلسوفان، مترجمان و نویسندگان، آلمانی است. وی عضو مکتب فرانکفورت و یکی از منتقدین ادبی، قرن بیستم آلمان به شمار می‌آید. بنیامین ابزارها و نمودهای سرمایه‌داری را نقد می‌کرد و آنان را مسبب به وجود آمدن دگرگونی‌هایی خاص و اکثرا منفی در پروسه‌ی تحولات اجتماعی می‌دانست. از دیگر آثار او می‌توان به هنری در عصر بازتولید مکانیکی، خاستگاه نمایش سوگبار آلمانی، انگیزه‌های بودلر، پارک مرکزی و پروژه پاساژها اشاره کرد.

در بخشی از کتاب مولف به مثابه‌ی تولید کننده‬ می‌خوانیم:

اجازه دهید با اشاره به این احساس فراگیر آغاز کنیم که دورنماهای سیاستِ چپ‌گرا امروزه در شرق، بسیار بیشتر نسبت به غرب تحلیل رفته‌اند. اکنون آشکار شده است که تجربه‌ی عملی «سوسیالیسم واقعاً موجود» و متعاقباً سقوطِ تمام‌و‌کمال سیستم کمونیستی، نوعی «برهوت چپ» را پشت سر خود باقی نهاده است؛ یعنی نوعی فضای تاریخی، سیاسی و فرهنگی که شدیداً خصم هرجور ایده‌ی چپ‌گرایانه و نیز عملِ سیاسی یا فرهنگی‌یی است که از چپ الهام گرفته باشد.

البته، همچون هر کویری، بازمانده‌هایی هم از شکوفاییِ پیشین در این‌جا موجودند که تنها به سببِ آمادگی خوب‌شان برای انطباق با شرایط جدیدِ پساکمونیستی جان به‌ در برده‌اند. در ابتدای این صف احزاب کمونیستِ سابقاً حاکم قرار گرفته‌اند یا چیزی که از آن‌ها باقی مانده که در این مدت از نظر ایدئولوژیک با رفرمیسمِ سوسیال‌دموکراتیک این‌همان شده‌اند و اهمیتِ سیاسی خود را اغلب از خلال نوعی وصلت با برخی انواع ناسیونالیسم، دوباره به چنگ آورده‌اند.

البته، معدودی «عجیب‌الخلقه» هم وجود دارند چه به عنوان اشخاصِ منفرد و چه درون برخی انواع پروژه‌های عمومی که به صورت فردی تولید شده‌اند (پروژه‌هایی با خصیصه‌ی فرهنگی، هنری، اجتماعی و غیره) و هنوز آن‌چه را که به‌نظر اجتناب‌ناپذیر می‌آید، قبول نکرده‌اند: نوعی استقرارِ مجدد و / یا پیاده‌سازی و اجرایِ کامل کاپیتالیسم و دموکراسیِ پارلمانی غربی. در هر حال، این استثنا‌ها تنها اثباتی بر قاعده‌ی کلی‌اند: در برهوت نه آب گوارا و نه هیچ مایه‌ی حیات دیگری برای ابتکار عمل چپ‌ها وجود ندارد. و نتیجه این‌که گویا دیگر هیچ‌چیز سبزی در این دریای شن یافت نخواهد شد.

فهرست مطالب کتاب

یادداشت دبیر‌ مجموعه
یادداشت مترجمان
1/ مؤلف به مثابه‌ی تولید کننده
2/ مفهوم تکنیک
3/ ظهور روزنامه
4/ عینیت نو
5/ تئاتر اپیک
6/ یک اتحاد باواسطه
پیوست‌ها
1/ قرائت دوباره‌ی «مؤلف به مثابه‌ی تولید کننده» در شرقِ پساکمونیستی
2/ مفصل‌بندی اعتراض هیتو استیرل