معرفی و دانلود کتاب من قلب سالم می‌خواهم

معرفی کتاب من قلب سالم می‌خواهم

در کتاب من قلب سالم می‌خواهم نوشتۀ عبدالحمید عقدایی، مهم‌ترین عوامل بروز بیماری‌های قلبی در میان افراد توضیح داده شده و ضمن تشریح عملکرد قلب و آشنایی با انواع بیماری‌های قبلی، راه‌های پیشگیری و درمان این بیماری تشریح گردیده است.

کم‌تر کسی است که قلب سالم نخواهد و بگوید من دلم می‌خواهد قلب بیمار داشته باشم. اما جالب این جاست که کم‌تر کسی برای داشتن یک قلب سالم حرکت و زندگی می‌کند. اکنون می‌خواهیم به تحلیل این تضاد بپردازیم و ببینیم که چگونه است که همگی قلب سالم می‌خواهند، اما متأسفانه بر خلاف این خواسته عمل می‌کنند.

سالانه در سطح جهان میلیاردها دلار صرف درمان بیماری‌های قلبی، از بای‌پَس کرونری (پیوند رگ‌های قلب) و آنژیوپلاستی گرفته تا درمان‌های دارویی می‌شود. در حالی که اگر با صرف مقدار ناچیزی هزینه افراد جامعه کمی در رابطه با بیماری‌های قلبی و عوامل خطرزا آگاهی پیدا کنند، چندین برابر نتایج درمانی برای‌شان مفید خواهد بود. ما در پزشکی یک واژۀ «بهداشت» داریم و یک واژۀ «درمان». مقولۀ بهداشت شامل مطالبی است که به طور عام باید به افراد جامعه گفته شود. اما مبحث درمان یک مسئلۀ تخصصی است و فقط میان متخصصین آن رشته مورد بحث قرار می‌گیرد. متأسفانه گاهی در جامعه این اصول رعایت نمی‌شود. و مسائل کاملاً تخصصی در جراید عمومی و رادیو و تلویزیون عنوان می‌شوند و عواقب نامطلوبی به بار می‌آورد.

مثلاً اگر بگوییم مصرف سیگار و غذاهای چرب، یا ورزش نکردن باعث افزایش احتمال ابتلا به انفارکتوس قلبی می‌شود، راجع به بهداشت قلب و عروق صحبت کرده‌ایم و اشکالی ندارد. حتی اگر در این زمینه آمارهایی هم ارائه شود، یا نمونه‌هایی مطرح شود قابل پذیرش است. اما فرضاً اگر در جراید عمومی نوشته شود که قرص پلاویکس بهتر از آسپرین است، یا آدالات باعث سکتۀ قلبی می‌شود، یا با ظهور آنژیوپلاستی دیگر نیازی به جراحی قلب نیست و امثالهم، وارد مباحث تخصصی شده‌ایم و طرح این مطالب حداقل باید در مجلات معتبر پزشکی باشد، نه این که برای عموم مردم بازگو شود. یا مثلاً یک بروشور در داخل جعبۀ دارو گذاشته می‌شود و فرضاً برای یک داروی ضد فشار خون بیست عارضۀ جانبی ذکر می‌شود، که بسیاری از آن‌ها برای بیمار ناشناخته است، یا احتمال بروز آن عارضه درصد کمی است.

مواردی شبیه به این نه تنها آگاهی و فرهنگ پزشکی را در جامعه بالا نمی‌برد، بلکه روابط بیمار و پزشک را هم مخدوش می‌کند و بیمار با خواندن دو صفحه بروشور دارویی یا احساس می‌کند اطلاعات پزشکی‌اش از پزشک معالج بیشتر است، یا اعتمادش را نسبت به پزشک و دارو از دست می‌دهد.

در کتاب من قلب سالم می‌خواهم سعی شده تا حد امکان مرزهای میان «بهداشت» و «درمان» حفظ شود و اطلاعاتی به بیماران دهیم که بتوانند بهتر مراقب بهداشت و سلامت خودشان باشند و یک رابطۀ متعارف و معقول بین بیمار و پزشک برقرار شود‌. در مواردی هم که به شیوه‌های درمانی اشاره‌ شده، در حد آگاهی عمومی است. در مواردی که به مباحث تخصصی مربوط می‌شوند از توضیح بیشتر خودداری شده است.

در بخشی از کتاب من قلب سالم می‌خواهم می‌خوانیم:

انفارکتوس قلبی:
به دنبال مسدود شدن یکی از رگ‌های قلب، بخشی از عضلۀ قلب که توسط آن رگ تغذیه می‌شد به طور ناگهانی دچار مرگ سلولی می‌شود و شخص دچار درد شدیدی معمولاً در پشت جناغ سینه می‌شود، که ممکن است به پشت یا دست چپ هم انتشار یابد.

این درد ممکن است با تعریق، حالت تهوع، استفراغ، آروغ زدن، سکسکه و بیقراری همراه باشد. اغلب درد به قدری شدید است که بیمار احساس می‌کند یک تخته سنگ روی سینه‌اش گذاشته‌اند، یا یک گیره سینه‌اش را ‌فشار می‌دهد. بعضاً بیمار دچار حالت خفگی می‌شود. گاهی هم این اختلال به صورت سوزش و احساس حرارت در قفسۀ سینه احساس می‌شود. معمولاً در دفعۀ اول بیمار نمی‌داند که این درد به خاطر چیست و گاهاً به خاطر احساس حالت تهوع و استفراغ آن را به دستگاه گوارش ربط می‌دهد. درد معمولاً بیش از نیم ساعت طول می‌کشد و چنانچه بیمار در همان ساعات اولیه، یعنی پیش از گذشتن شش ساعت از شروع درد به بیمارستان منتقل شود، می‌توان با داروهای حلال لخته یا آنژیوپلاستی اورژانس، رگ مسدود‌ شده را باز کرد و جلوی مرگ سلول‌های عضلۀ قلب را گرفت. اما بعد از گذشت شش ساعت، معمولاً مرگ سلولی بازگشت‌ ناپذیر است و اقداماتی که انجام می‌گیرد در جهت کاهش درد، جلوگیری از پیشرفت انفارکتوس، کنترل آریتمی‌ها، کنترل فشار خون و در صورت ایست قلبی، اقدامات احیاء قلب و ریه است. بنابراین این نکته بسیار حائز اهمیت است که در ساعات اولیه بلافاصله بیمار را به بیمارستان منتقل کنیم و آن چند ساعتِ خطیر را از دست ندهیم.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
من قلب سالم می‌خواهم
من
قلب
سالم
می‌خواهم