معرفی و دانلود کتاب من امیرارسلان داستان هستم
برای دانلود قانونی کتاب من امیرارسلان داستان هستم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من امیرارسلان داستان هستم
ماجرا از این قرار است که جوانکی خام، خاطرخواهی دختر خان را در خیالاتش آب و تاب میدهد! علی رشیدی در کتاب من امیرارسلان داستان هستم به گویش مردم فارس، داستان طنزی را روایت میکند که خندههای شیرینی را به شما هدیه میدهد. بیان گرم و قلم گیرای او داستان جذابی را ساخته و پرداخته کرده است.
درباره کتاب من امیر ارسلان داستان هستم:
اینکه کسی عاشق کسی دیگر شود، داستان جدیدی نیست اما اینکه شخصی فکر کند دیگری دلباخته او شده است، ماجرا را تغییر میدهد. آن هم چه کسی؟ دختر خان!
علی رشیدی از ماجرای این دلدادگی موقعیتی خندهدار خلق کرده که در قالب گفتگوهای شیرین و بامزه شکل گرفتهاند. استفاده از زبان عامه، ضربالمثل و انتخاب یک گویش خاص برای داستان، فرم روایت را سایر کتابها متمایز میکند.
این کتاب با رفت و آمد بین قالبهای طنز و فکاهی لحظات خوشی را برای خواننده به ارمغان میآورد و با اشارهای غیرمستقیم به مسائل فرهنگی و اجتماعی مردم میپردازد.
کتاب من امیرارسلان داستان هستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقمندان به رمان و داستانهای طنز فارسی از این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب من امیرارسلان داستان هستم میخوانیم:
آن شب ببرازخان شام مفصلی تدارک دیده بود. بوی کباب هر آدمی را به اشتها میآورد. بعد از شام، دوغ محلی زیادی خوردیم و چون خسته بودیم، خواب به چشمهایمان نشست. ببرازخان که متوجۀ خستگی و خوابآلودگی ما شده بود، دستور داد رختخواب آوردند و رو به سالارخان گفت: «عارضم خدمتتان که فیالحال برای شما خواب از هر چیزی اولیترست. انشاءالله فردا مجدداً شما را زیارت میکنم.»
هر سه نفر در سیاهچادر خوابیده بودیم و از کنار آن، آسمان پرستاره را نگاه میکردیم. موسیخان وقتی مطمئن شد کسی کنارمان نیست، رو به سالارخان گفت: «چرا نپرسیدی که تو رو از کجا میشناسه جانم؟»
- مگه ندیدی؟ اینجا جاش نبود. روم نشد جلو زن و بچهاش بپرسم.
- اینکه دیگه رو نمیخواد جانم.
- وقتی که داره اینهمه محبت میکنه، زشت نیس من بگم نمیشناسمش! ولی فردا دیگه حتماً از زیر زبونش میکشم. حالا دیگه مطمئن شدی که نگرانی و حرفات همش بیخود بود.
- الحق والانصاف که پذیرایی خوبی کردن جانم؛ اما یادمون نره که هنوز هم ما دلیلش رو نمیدونیم جانم.
موسیخان که شکمچرانی درست و حسابی کرده بود، دیگر از اینکه همۀ این کارها نقشه است، حرفی نمیزد و کاملاً آرام شده بود. حتی گاهگاهی هم از ببرازخان و اطرافیانش تعریف میکرد. علیرغم این لحظات خوش، چیزی که قدری ذهن مرا مشغول میکرد، پنچرگیری لاستیک ماشین و برگشتن به شیراز بود. از سالارخان خواستم که فردا برای حل این مشکل هم فکری بکند و از ببرازخان کمک بخواهد.
همهچیز به فردا موکول شد...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من امیرارسلان داستان هستم |
نویسنده | علی رشیدی |
ناشر چاپی | انتشارات چرخ فلک |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 152 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8714-00-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز ایرانی |