معرفی و دانلود کتاب صوتی لمس بشر

معرفی کتاب صوتی لمس بشر

میچ آلبوم نویسنده‌ی محبوب آمریکایی، در کتاب صوتی لمس بشر، به تازه‌ترین بحران جمعی انسان، یعنی همه‌گیری ویروس کرونا پرداخته و آن را دستمایه‌ی نوشتن رمانی زیبا قرار داده است؛ این داستانی‌ست درباره‌ی انسان ماندن در عصر هراس و جدایی.

درباره کتاب صوتی لمس بشر:

کسی شک ندارد که همه‌گیری ویروس کرونا موجب بروز تغییراتی بنیادین در سبک زندگی مردم سرتاسر جهان شد؛ دست‌های آغشته به الکل و صورت‌های پنهان زیر ماسک، از آن دست تصاویری‌اند که تا سال‌های سال در خاطره‌ها باقی خواهند ماند­. حتی اگر روزی به طور کامل از شر این ویروس خلاص شده باشیم؛ با این حال، این بیماریِ مسری علاوه بر تحولاتی که در سبک زندگی ما ایجاد کرده، تغییرات عمیق‌تر و چه بسا مهم‌تری را نیز باعث شده است؛ تغییراتی بسیار اساسی در نوع نگرش انسان، و البته شکل روابطش با دیگران. کتاب لمس بشر (Human Touch) رمانی‌ست درباره‌ی این دست از تغییرات.

میچ آلبوم (Mitch Albom) در این اثر کوشیده تا عواقب روانی و اجتماعی پخش ویروسی مرگبار در سطح جامعه را به دقت بررسی و ارزیابی کند. داستان کتاب درباره‌ی چند خانواده در میشیگان آمریکاست که همزمان با شروع همه‌گیری، گسستی در ارتباطات خود با دیگری احساس می‌کنند. حالا که موقعیتی بحرانی به وجود آمده، حال که انسان‌ها بیش از هر زمانی نیازمند یاری و همدلی یکدیگر هستند، بله، درست در چنین موقعیتی‌ست که ضعف‌ها و سستی‌های اخلاقی بروز و ظهور بیشتری می‌یابند.

آلبوم راویِ ضعف‌های این‌چنینی‌ست؛ با این همه او، همچون قهرمان هشت ساله‌ی کتابش، در نهایت به انسان و ذات او خوشبین و امیدوار است. این قهرمان کوچک که موسی نام دارد، به دلایلی در برابر هر نوع بیماری مصون و مقاوم است. بنابراین، او که از دیدن فاصله‌های عاطفی و جسمانی شکل‌گرفته میان انسان‌ها دلگیر و پریشان‌خاطر گشته، بی‌هیچ هراسی به ملاقات بیماران عفونی و مبتلایان به ویروس می‌رود. اما آیا آغوش او برای نجات دنیا کافی خوهد بود...؟

در تحلیل نهایی باید اذعان کرد که آلبوم با خلق شخصیت‌هایی زنده در این اثر، توانسته تصویری به شدت واقعی از جهان پیرامونمان خلق کند.

خلاصه داستان کتاب صوتی لمس بشر:

پس از آنکه ویروس کرونا در سراسر ایالات متحده پخش شد و مردم درگیر آن شدند، چهار خانواده در یکی از خیابان‌های شهرهای آمریکا همسایه یکدیگر بودند اما به خاطر کرونا و مشکلات دیگر مدام باهم جدال و جنگ داشتند و حس بی‌اعتمادی و مراقبت از خود بر هر چیزی ارجحیت پیدا کرده بود.

در این بین پسر بچه‌ای هشت ساله به نام موسی گویی تنها فردی‌ست که نسبت به اطرافیان خود حساس و مهربان است و همچنان به خندیدن و بازی کردن ادامه می‌دهد.

سرانجام زمانی که تمامی همسایه‌ها و افراد محله بیمار می‌شوند و در خانه‌هایشان استراحت می‌کنند، موسی به طور مخفیانه به دیدارشان می‌رود و با عشق و دوستی آن‌ها را در آغوش می‌گیرد. اما در پی اتفاقی راز او بر همه عیان می‌شود و مادرش به تمام مردم شهر می‌گوید که خون موسی ویژگی خاصی دارد و می‌تواند در برابر همه بیماری‌ها مقاومت کند. این موضوع جنجال فراوانی در میان مردم ایجاد می‌کند و همه چیز عوض می‌شود...

کتاب صوتی لمس بشر مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به ادبیات داستانی از گوش سپردن به کتاب صوتی لمس بشر لذت خواهند برد.

با میچ آلبوم بیشتر آشنا شویم:

یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز میچ آلبوم (Mitch Albom) نام دارد که موفق شده به طور متوالی در پنج شماره نخست فهرست این سایت قرار بگیرد. او در سال 1958 میلادی در پاسائیک نیوجرسی در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد و تاکنون شغل‌های مختلفی را تجربه کرده است؛ از فیلمنامه نویسی، نمایشنامه نویسی گرفته تا روزنامه نگاری در حوزه ورزشی.

او با نوشتن کتاب پرفروش و مشهور سه‌شنبه‌ها با موری به شهرت رسید؛ کتابی که چهار سال متوالی در رتبه‌های نخستین لیست نیویورک تایمز قرار داشت. تمامی آثار این نویسنده آمریکایی تاکنون به بیش از چهل و دو زبان دنیا ترجمه شده و بیش از سی و سه میلیون نسخه از آن‌ها به فروش رفته است.

میچ آلبوم علاوه بر نویسندگی یک موسسه خیریه در شهر دیترویت ایالت میشیگان تاسیس کرده و یک کلینیک پزشکی بیست و چهار ساعته برای کودکان بی‌خانمان نیز دایر کرده است. درواقع او نویسنده‌ای اخلاق‌گرا به شمار می‌رود و دغدغه‌ی اصلاح عواطف و عقاید انسانی در آثارش قابل ملاحظه است.

مشهورترین کتاب او "سه شنبه‌ها با موری" نام دارد، که تاکنون به بیش از چهل زبان ترجمه شده و شهرت فراوانی برای خالقش به ارمغان آورده است. برخی دیگر از آثار وی عبارتند از: «نخستین تماس تلفنی از بهشت، کمی ایمان داشته باش، برای یک روز دیگر.»

در بخشی از کتاب صوتی لمس بشر می‌شنویم:

دوشنبه است. لی‌لی سبد خرید را در راهروی سوپرمارکت هل می‌دهد. مردم را می‌بیند که قفسه‌های نسبتاً خالی را زیرورو می‌کنند.

سرش را بالا می‌گیرد و می‌بیند در بخش «محصولات کاغذی/ دستمال‌کاغذی/ دستمال توالت» است.

مردی زیر لب می‌گوید: «یا عیسی مسیح.» روی دو زانو نشسته و ته قفسه دنبال چیزی می‌گردد. یک بسته‌ی نیمه‌باز دستمال توالت را برمی‌دارد. دو لوله مانده. آن‌ها را توی سبدش که از بسته‌های آب‌معدنی و کنسرو ماهی و لوبیا پر شده، می‌گذارد. توی سبدش ده تا چراغ‌قوه هم هست.

لی‌لی می‌پرسد: «ببخشید، شما اینجا کار می‌کنید؟»

با تشر می‌گوید: «نه.» کتش را تکان می‌دهد. «به قیافه‌ی من می‌خورد که اینجا کار کنم؟»

لی‌لی به برچسب اسم روی سینه‌ی مرد که رویش نوشته «آنتونی» اشاره می‌کند و می‌گوید: «خب برچسب اسم دارید».

مرد به سبد تقریباً خالی لی‌لی اشاره می‌کند: «بله، ولی خب این برچسب برای کار در فروشگاه نیست. اگر جای شما بودم، هر چیزی که دستم به آن می‌رسید را برمی‌داشتم. کسی نجاتتان نخواهد داد».

«منظورتان چیست؟»

مرد سرش را تکان می‌دهد و با بی‌صبری هوا را از بینی‌اش بیرون می‌دهد. سبدش را به سمت جلو هل می‌دهد و زیر لب می‌گوید: «خدا بهت رحم کند.»

فهرست مطالب کتاب صوتی