معرفی و دانلود کتاب قطار هوایی
برای دانلود قانونی کتاب قطار هوایی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قطار هوایی
شیوا رومانی در کتاب قطار هوایی، رمانی عاشقانه و معمایی را خلق کرده است؛ داستان دربارهی سفر ناگهانی زوج جوان فرانسوی به جزیرهای دور افتاده در اقیانوس اطلس است که با رفتن به این سفر اتفاقات مهیجی برایشان رخ میدهد.
دربارهی کتاب قطار هوایی:
ژانت سیمون دختر جوان پاریسی است. او پس از فارغالتحصیلی در شرکت ساختمانسازی مشغول به کار میشود که نامزدش فیلیپ کرای سهامدار آنجاست. شرکت که با مشکلات مالی دست و پنجه گرم میکند برای رهایی از ورشکستگی، کورکورانه پروژهای را در جزیرهای دور افتاده در اقیانوس اطلس قبول میکند. گزارشات دروغین و اتفاقات عجیب و غیرمنتظره شرکت را مجبور میکند تا فیلیپ کرای را برای حل مشکلات و اتمام پروژه به جزیره بفرستد. ژانت که تاب و تحمل دوری فیلیپ را ندارد پس از برگزاری مراسم ازدواج ضربالعجلی همسرش را همراهی میکند ولی اتفاقات آنطور که میخواستند پیش نمیرود و سلسله اتفاقاتی آنها را با دو باند مافیای جزیره روبهرو میکند.
کتاب قطار هوایی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای عاشقانه - معمایی علاقهمند هستید، این کتاب برای شما لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب قطار هوایی میخوانیم:
صبح روز بعد ژانت در حالت خواب و بیدار، تلفن همراهش را چک کرد تا پیام صبح به خیری که فیلیپ طبق عادت هر روز برای او میفرستاد را ببیند. ولی پیامی در کار نبود. در واقع او از شب قبل هیچ تماسی با ژانت نگرفته بود. این بیخبری تبدیل به اصلیترین نگرانی او شد و در نیمههای روز به اوج خودش رسید. ژانت سردرگم و کلافهتر از همیشه. ولی غرور به او این اجازه را نمیداد که با فیلیپ تماس بگیرد. تا اینکه بالاخره حوالی عصر فیلیپ با تماس تلفنی کوتاهی برای آن شب قرار شام گذاشت.
فیلیپ با توجه به حجم کاری زیادی که داشت، نمیتوانست زمان زیادی را به رفتوآمدهای خانوادگی اختصاص بدهد. به همین دلیل زمانهایی که به دنبال ژانت میرفت، برای دیدن خانواده همسر خود، زودتر از موعد سر قرار حاضر میشد. ولی آن شب بر خلاف دفعات قبل، به دیدن خانم و آقای سیمون نرفت. زمانی که ژانت به سمت اتومبیل فیلیپ که روبهروی خانه پارک شده بود رفت، او پیاده شد و به سمت او رفت. مثل همیشه چشمانش برق میزد. ولی دستپاچه شده بود و هنگام احوالپرسی، کمتر به چشمان ژانت نگاه میکرد. از نظر ژانت، فیلیپ عجیب و غریب به نظر میرسید.
در طول راه، فیلیپ سعی داشت با پیش کشیدن بحثهای تکراری و سؤالهایی که شاید پاسخ آنها را بهتر از ژانت میدانست همهچیز را عادی جلوه دهد. ولی در واقع هیچچیز شبیه قبل نبود. حتی رستوران هم رستوران همیشگی نبود. رستورانی شناور بر روی رودخانه سِن. یک انتخاب هوشمندانه که فیلیپ میتوانست توسط آن تا حدی رضایت ژانت را به دست بیاورد. با شنیدن نام رستوران شناور، ژانت به یاد روزهایی افتاد که با فیلیپ بر روی پل لِنا قدم میزدند و ژانت با هیجان، قایقها و رستورانهای شناور بر روی رود سِن را به فیلیپ نشان میداد. ولی فیلیپ هیچگاه به این تجربه علاقه نشان نمیداد. شاید تا آن روزها ژانت بیشتر از هر جهانگردی که به پاریس میآمد، برای این تجربه علاقه نشان میداد. او هر چه بیشتر به خاطرات خود با فیلیپ سرک میکشید، به عقب و عقبتر میرفت. به دوران دانشجویی، زمانی که تازه با فیلیپ آشنا شده بود. زمانی که جرأت پیدا کرده بود این موضوع را با دوستانش در میان بگذارد. دوستانی که هر کدام در گوشهای از فرانسه سرگرم تحقق بخشیدن به رؤیاهایشان بودند. به یاد روزی که به همراه دوستانش به پل عشاق رفتند و همگی قفلی به هزاران قفل آن اضافه کردند. به یاد تمام خاطرات شیرینی که تنها دلیل بازگشت او به گذشته بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قطار هوایی |
نویسنده | شیوا رومانی |
ناشر چاپی | انتشارات ماهواره |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 298 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-266-193-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |