معرفی و دانلود کتاب فصل چیدن گیلاس
برای دانلود قانونی کتاب فصل چیدن گیلاس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فصل چیدن گیلاس
در کتاب فصل چیدن گیلاس، تالیف هومن هویدا، اتفاقهای جالبی رخ میدهد که تا این کتاب را نخوانید از آن مطلع نخواهید شد.
در بخشی از کتاب فصل چیدن گیلاس میخوانیم:
آدمیزاد وقتی عاشق میشود فراموش میکند که در همین آبادی دخترهای دیگری هم هستند که به او نزدیکترند و درکش میکنند. یادشان میرود که چه دخترهایی چشم به راه خواستگار او هستند و خودش چقدر معشوق است. فریدون در کلاس درس دکتر فشارکی در نگاه و زل اول به مرجان دل داد و دین هیچ مانعی ایجاد نکرد. فاصله فقر و ثروت کارگر نیفتاد. اقلیم جغرافیایی موثر نشد. تفاوت رشتهی درسی اثر نگذاشت مرجان به غایت زیبا و متمول بود و شیوهی دلبری را میدانست.
یادمان باشد ما هر چقدر خوشبخت باشیم، دقت کنیم، مته لای خشخاش بگذاریم، به تقدیر پشت پا بزنیم، نظر دیگران را لحاظ نکنیم، فقط عشقمان را پی بگیریم، باز هم بهترین دختر دنیا را انتخاب نکردهایم. چون خودمان هم بهترین شوهر دنیا نخواهیم بود. یادمان باشد رضایت از زندگی به هیچ وجه به معنای خوشبختی نیست و زوجهایی که از هم جدا میشوند الزامن آدمهای بدبخت، سیاه روزگار مفلوکی نیستند. فقط به ما اجازه دادهاند از تجارب تلخ دیگران درس بگیریم. هرگز کسی ما را در خوشبختیاش شریک نمیکند.
درنگی در سکوت و حیرت گذشت. باران نم نمی میبارید. دانشجویان از برابر آنها میگذشتند و نیم نگاهی به آنها میانداختند. مرجان دراز کشید. دست راستش را زیر سرش ستون کرد. فریدون هم روبروی او و مثل او دراز کشید. طوری که هر کس آن دو را میدید ظن بد نمیبرد. گویی شطرنج بازی میکردند. لحظههای سنگین گذر بر قلب مرجان فشار میآوردند. مرجان به ساعتش نگاهی انداخت و گفت:
- اوووهه! وقت ناهاره. باید ساعت دو هم چهار راه رزمندگان دکتر سالاخانیان را سوار کنم و به دانشگاه بیارم.
مرجان از فریدون اجازه خواست تا برود. مرجان که رفت فریدون در این جمله غرق شد که برخی آدمها وقتی میروند حس میشوند. وقتی هستند وجودشان بر سرت سنگینی میکند. فریدون راحت و آرام روی چمنها دراز کشید و به رویای مرجان رفت. فریدون در این اندیشه بود که چگونه دست رد به سینه مرجان بزند. پدر و مادر فریدون دو مسلمان متعصب بودند. عروس ارمنی را بر نمیتابیدند. او در گوشهای از کلاسورش یادداشت کرد تا از مرجان بپرسد که چرا اصالتا اهل شمال هست. چگونه پایش به اصفهان کشیده شده. فریدون داشت به سمت سلف سرویس ناهار میرفت که مرجان دکتر سالاخانیان را مقابل ساختمان ارمنی لژی پیاده کرد و به پارکینگ رفت. او از پشت درختها آهسته آهسته رفت و مرجان متوجه او نشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فصل چیدن گیلاس |
نویسنده | هومن هویدا |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 79 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-374-588-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |