معرفی و دانلود کتاب غبار غروب

عکس جلد کتاب غبار غروب
قیمت:
۳۶,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب غبار غروب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب غبار غروب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب غبار غروب

کتاب غبار غروب نوشتۀ مهدیه عشرتی، داستانی از سرکشی‌های دختری جوان است که به زورگویی‌های جامعه مردسالار نه می‌گوید. از شهر و خانواده‌اش جدا می‌شود و به روستای پدری می‌رود. اما هنوز نمی‌تواند به میل خودش زندگی کند.

غبار غروب، زندگی گیسو سخن می‌گوید. او گله به صحرا می‌برد، گاوها را می‌دوشد اما با ذهنی روشن برای خواسته‌هایش می‌جنگد.

در بخشی از کتاب غبار غروب می‌خوانیم:

از غلت زدن در جایم خسته شدم، نگاهی به ساعت انداختم سه صبح بود. احساس می‌کردم از داخل تهی هستم. مثل پری بودم که با هر نسیمی به این طرف و آن طرف پرتاب می‌شود. بی‌آنکه اختیاری از خود داشته باشم. از جا بلند شدم. موهایم را بافتم روسری را به سر انداخته و از پشت گره زدم چشام می‌سوخت و نفس‌هایم سنگین بود انگار یه کوه روی دلم بود.

گلرخ به زور چشماشو باز کرد و گفت: کجا میری گیسو؟
- هیچ‌جا تو بخواب، میرم تو ایوون

از اتاق بیرون آمدم، هوای تازه حالم را بهتر کرد نفس عمیقی کشیده و از پله‌ها پایین آمدم. برای لحظه‌ای احساس کردم که از پله‌ها به پایین سقوط می‌کنم. نرده چوبی را گرفته و چشمانم را بستم. به آرامی پله‌ها را طی کردم فانوسی که به نرده آویزان بود روشن کرده و به اتاقک کنار انباری بردم. تنور را روشن کردم. همان‌جا نشستم، نگاهم به آتش درون تنور خیره ماند. همه اتفاقات اخیر جلوی چشام رژه می‌رفت.

چقدر دلم می‌خواست یه روز از خواب بیدار بشم و دوباره همان گیسوی شاد و بیخیال باشم. که تمام فکرم همان عروسک پارچه‌ای باشد و تمام کارم دویدن دنبال گله. آه سردی کشیده و آتش درون تنور را به هم زدم. دست و پا زدنم در این برزخ مثل سوختن تکه‌های هیزم در آتش بود. آروم و بی‌صدا ولی پر از درد. لحظه‌ای صورت رضا از جلوب دیدگانم کنار نمی‌رفت. فکری که بعد از رفتن عباسعلی به جانم افتاده بود رهایم نمی‌کرد. تمام شب را بهش فکر کردم. نمی‌دونستم کار درستیه یا نه، ولی به نظرم بهترین راه بود. عملی کردن این تصمیم احتیاج به جرات و جسارت زیادی داشت که اگر خشم آقا جان را به جان می‌خریدم باز شرم و حیا مانعم می‌شد.

نمی‌دانم چه مدت تو خیالم بودم، وقتی به خود آمدم که آخرین تکه خمیر را به تن داغ تنور چسباندم.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب غبار غروب
نویسنده
ناشر چاپینشر روزگار
سال انتشار۱۳۹۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات192
زبانفارسی
شابک978-964-374-518-9
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب غبار غروب

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب غبار غروب

برای دریافت کتاب غبار غروب و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.