معرفی و دانلود کتاب عیار نامعلوم
برای دانلود قانونی کتاب عیار نامعلوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عیار نامعلوم
کتاب عیار نامعلوم به قلم فاطمه بهشتی آریا، داستان پستی و بلندی و سختیهای زندگی علی و همسرش بیبی ناز را به تصویر میکشد.
در بخشی از کتاب عیار نامعلوم میخوانیم:
در خانه غیر از زنها و سریدار فقط دو برادر کوچک سیمین حضور داشتند که با ترس از پنجره بیرون را نگاه میکردند. پسر بزرگتر اردلان که دوران بلوغ را میگذراند و احساس بزرگی میکرد به مادرش میگفت عزیز جان اگر اجازه بدهی میروم خدمتش میرسم که دیگر جرات نکند در نبود اقا جان بیاید در خانه عربده کشی کند اما با یک تشر مادر سر جایش ایستاد. او از تو بزرگتر است و احترامش واجب.
خودم میروم ببینم چه میگوید؟ تا آقا جانت برسد. بیبی ناز چادرش را به سر انداخت و بیرون آمد. بودن سلام گفت محمد آقا دیگه چی شده فیلت یاد هندوستان کرده؟ این چند ماه کجا بودی؟ او طبق معمول انگار سوزنش گیر کرده باشد با وقاحت میگفت آمدهام زن و بچهام را ببرم. حاج خانم گفت تو برای ما آبرو نگذاشتی بعد از یک عمر با عزت و آبرو زندگی کردن نمیدانم چه گناهی به درگاه خدا کرده بودیم که تو را قسمت ما کرده حالا هم بیا تو بنشین تا اقا بیاید یا برو بعداً بیا که خودش باشد.
محمد گفت من با کسی کار ندارم آمدهام زن و بچهام را ببرم سر خانه و زندگیشان. خوشبختانه در همین موقع صدای اتومبیل آقا از کوچه آمد. حاج خانم خوشحال شد که شوهرش رسید اما دلشوره هم داشت که درگیری بشود. همه اهل خانه پشت پنجرهها بودند.
سیمین که طفلش را بغل کرده بود و مثل بید میلرزید و از فکر اینکه محمد بخواهد او و بچهاش را ببرد رنگ به رو نداشت. چشمش که به پدرش افتاد کمی آسوده شد. حاج آقا و ارسلان و راننده از ماشین پیاده شدند. ارسلان که متوجه اوضاع شده بود پرید و یقه محمد را گرفت و گفت نامرد کثافت هر چند وقت یکبار میایی تن خانواده مرا میلرزانی و میری.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: خانواده (سیمیندخت)
بخش دو
فصل دوم: فروزان
بخش سه
کلام آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عیار نامعلوم |
نویسنده | فاطمه بهشتی آریا |
ناشر چاپی | انتشارات نظری |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 336 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-289-771-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |