معرفی و دانلود کتاب صد و هشتاد ثانیه

معرفی کتاب صد و هشتاد ثانیه

جسیکا پارک در کتاب صد و هشتاد ثانیه، به روایت عشق فرا انسانی، عمیق و لطیف دو دانشجوى رشته روان‌شناسى با نام‌های الیسون و اسبن می‌پردازد. آن‌ها خیلی سریع و به گفته الیسون در 180 ثانیه عاشق یکدیگر می‌شوند اما عشقشان پایدار می‌ماند و رشد می‌کند. در این میان اتفاقاتی رخ می‌دهد که رابطه آن‌ها را پخته‌تر می‌کند.

جاى خرسندى است که بخش وسیعى از نسل امروز دریغ ندارد که بگوید همسرش را با تمناى عشق برگزیده است و شرمى ندارد که بگوید این ازدواج و این پیوند مقدس با قدرت عشق، بنیان و بنیاد گرفته و جاى امتنان است که این نسل را انکار نمى‌کند و به همسر خویش که به واقع همتاى اوست، عاشقانه مى‌نگرد و عاشقانه او را مى‌ستاید.

جسیکا پارک (Jessica Conant Park) در کتاب صد و هشتاد ثانیه (180second) به عشق اسبن و الیسون می‌پدازد. این عشق سخن از یک نیاز درونى است و پاسخ گفتن به آن گوهر به ودیعت نهاده شده و اگرچه سرانجام پس از مدت‌هاى طولانى به مباشرت و نزدیکى مى‌انجامد، اما این مباشرت به جهت نزدیکى دو روح است و این روح‌هاست که درهم مى‌آمیزد و یکى مى‌شود و بدن‌ها را یکى مى‌گرداند، اگرچه باز هم همان تجربیات سال‌هاى نخست زیستن در یتیم‌خانه عوارضى را در پى مى‌آورد که خود طعم شیرین عشق را دلنشین‌تر مى‌گرداند. تمام سخن این رمان شورانگیز، سخن عشق است، عشقى انسانى و فراانسانى.

عشقِ دیگر از نوع فرا انسانى آن، عشق میان الیسون و استفى است. دو دختر یتیم‌خانه‌اى که به یکدیگر پناه مى‌آورند و هریک در مقاطعى نقش مادر را براى آن دیگرى ایفا مى‌کند.

و در این میان نیز سایمون به استفى مهر مى‌ورزد چرا که دوست و یار صمیمى دخترش، الیسون است و همچنین شاهد مهر ورزیدن اسبن به آن دیگر دختر یتیم‌خانه‌اى یعنى استفى هستیم که صادقانه‌ترین و پاک‌ترین تلاش‌ها را در جهت برآورده گردانیدن خواسته‌هاى او به عمل مى‌آورد، تلاشى که دیدنى و ستودنى است. سایمون به رغم پاره‌اى مسائل فردى که نزد ما مشرق‌زمینى‌ها و بالاخص ایرانیان ناپسند است و هضم آن نیز براى این قلم دشوار مى‌نماید، مردى است یک‌پارچه عشق و مهرورزى و هرچندگاه با ارسال هدایاى گرانبها براى الیسون و نیز استفى سرشت پاک و مهرورز خویش را به نمایش مى‌گذارد.

اما شاخص‌ترین وجه این رمان دلنشین و شکوهمند و گاه تراژیک حضور همدلانه مردمى است که یارى‌بخش و مقوّم این عشق‌ها مى‌شوند، آنگاه که استفى در ساعات پایانى زندگى خویش است و آرزوى دیدار الیسون، صمیمى‌ترین دوستش را پیش از چشم فروبستن بر این جهان دارد؛ جهانى از مردمان مهرورز دست به دست هم مى‌دهند تا الیسون بر همه مشکلات فائق آمده، به دیدار صمیمى‌ترین دوستش پیش از مرگ او نایل آید و آن‌گاه است که مى‌توان گفت رسانه‌هاى اجتماعى چه نقش شاخصى را مى‌توانند در انتشار و گسترش عشق به لطف آگاهى‌ بخشى بر عهده گیرند.

در بخشی از کتاب صد و هشتاد ثانیه می‌خوانیم:

بیست و پنج ثانیه گذشت. چیز زیادى از اسبن نمى‌دانم، فقط آنقدر مى‌دانم ما هیچ شباهتى به هم نداریم. مى‌دانم هر چه من ندارم او دارد. این را هم مى‌دانم که من وارد یک بازى مضحک با کسى شده‌ام که برایم غریبه است. چند ثانیه دیگر مى‌گذرد از او و از هر چیزى که به او مربوط باشد متنفر مى‌شوم. چشمانش که در چشمانم قفل مى‌شود احساس مى‌کنم چیزى بیشتر از عنبیه‌هاى آبى‌ام را مى‌بیند و همین مرا عصبانى مى‌کند. آسیب پذیر و خشمگین شده‌ام. اسبن از سپر حفاظتى من رد شده. براى تلافى سعى مى‌کنم، نگاهم را در چشمانش سخت‌تر از قبل گره بزنم.

سى و سه ثانیه. انگار دیگر نمى‌توانم خشمم را کنترل کنم. چطور جرات کرده، مرا وارد چنین موقعیتى کند؟ بین این همه آدم، چرا من؟ بوى آزادى و سخاوت و بى‌خیالى از او به مشامم مى‌رسد. از او متنفرم. احتمالا متوجه حسم شده چون سرش را کمى عقب مى‌کشد.

پنجاه ثانیه. نگاهم را محکم‌تر کرده‌ام. خسته شده‌ام. این ماجرا چیزى بسیار فراتر از یک بازى تنفرآمیز بین من و اوست. نگاه اسبن سبک است و حتى جاندار. کم‌ رمق شده‌ام چرا که مى‌دانم آنچه بیش از نگاهش مرا تخریب مى‌کند، همین حس و حالش است. تردید ندارم هر قدر من از او متنفرم؛ او به همان اندازه، انرژى و روحیه‌ى مثبت به سویم مى‌فرستد و همین مى‌تواند آرامم کند. ناحیه‌ى اطراف چشمش کمى جا به‌ جا مى‌شود. انگار مى‌خواهد لبخند بزند ولى جلوى خودش را مى‌گیرد. ظاهرا احساس خوبى دارد. نمایشى که با این آزمایش چشم در چشم به راه افتاده، حالش را خوب مى‌کند. سعى مى‌کنم کمى جابه‌جا شوم تا به او بفهمانم تحت تاثیرش قرار نگرفته‌ام. نفس عمیقى از بینى مى‌کشم و سپس بازدمم را از لب‌هایم بیرون مى‌دهم که اندکى از هم باز شده‌اند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ى ویراستار
1: پرنده کوچولو
2: یکى مى‌شویم
3: انگیزه
4: سندروم بینى سفید
5: صد و هشتاد ثانیه
6: کنجکاوى، همیشه هم بد نیست!
7: فقط نفس بکش!
8: تکیلا و باقى چیزها!
9: فیلم با ماکارونى و پنیر!
10: رابین هود
11: شجاعت
12: خرس
13: کبودچه
14: خواستنى
15: رویایت را دنبال کن
16: کینه
17: طیف
18: بشکن مرا!
19: زندگى دوباره
20: صبحانه مخلوط
21: شگفتانه‌ى کریسمس
22: رقص
23: قلب من از آن تو
24: خفگى
25: نجات
26: نابودى اجتماعى
27: هشتگ الیسون و استفى
28: موتورسوارى و یک دنیا اضطراب
29: در قلب من تا ابد
30: جهان تغییر کرده است
31: تا پخته شود خامى...
32: دوباره عشق