معرفی و دانلود کتاب دژم
برای دانلود قانونی کتاب دژم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دژم
کتاب دژم نوشتهی ملیکا شمشیریان، داستانی جذاب از جدال میان شخصیت اول داستان با ضمیر ناخودآگاهش است که یک سری گفت و گوها و اتفاقاتی را از روزمرگیهای خودش به تصویر میکشد.
کلمهی دُژَم که بر روی اسم کتاب نیز گذاشته شده لغتیست فارسی اصیل که در حال حاضر متأسفانه کاربرد خودش را از دست داده است. این لغت یعنی کسی که همزمان خشمگین و غمگین است.
در بخشی از کتاب دژم میخوانیم:
دیدی وقتی ناخن انگشت کوچیکه پات میره تو در و دیوار، چه حسی داری؟ ته دلت ضعف میره. یه حس منزجر کنندهای بهت دست میده. گفتم: «خب؟» گفت: «من شب تا صب همون حالتُ دارم. تا وقتی خورشید چادرچاقچون میکنه و از پشت پنجره میاد تو خونه، ته دلم مالش میره؛ حس میکنم بیدیاساموار گلومُ گرفتن و هرچی سعی میکنم نفس بکشم، بیشتر فشار میدن. تنم لرز میکنه؛ مغزم تب. یهجور ناجوری شبا خیلی شب شدن؛ میدونی...؟» نگاش کردم. چشاش شبیه خون آشاما بود. گفتم: «استاد آب قندی چیزی بیارم؟» گفت: «نه.» دمپایی انداخت نوک پاش و کرتکرت کنان رفت سمت راهرو. صداش میومد که میخوند «صبح میخندد و من گریهکنان از غم دوست.»
خیلی وقته فندک نمیخرم. کبریت جذابتره. البته بگذریم از اینکه تو عاشق صدای فندک زدن بودی. بگذریم که میگفتی «سیگار بذار کنج لبت فندک بگیرم زیرش آقای جذاب». بگذریم که تنگ غروب و نزدیکای شب که سهمیه پاکتم بهم میدادی و من بیقرار و نسخ یه نخ دیگه از اون پاکت قرمز و سفید بهمن میشدم، میرفتی و یکیشونُ نصف میکردی و میآوردی برام. بگذریم که میگفتی «قلب من از این نیم وجبیهایی که دم به دیقه دود میکنی کوچیکتره»؛ کم اذیتم کن. بگذریم که الان ده تا پاکتم کفاف یه روزمُ نمیده...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دژم |
نویسنده | ملیکا شمشیریان |
ناشر چاپی | انتشارات متخصصان |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 64 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6237-84-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |