معرفی و دانلود کتاب حکایات حکیمانه 2
برای دانلود قانونی کتاب حکایات حکیمانه 2 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حکایات حکیمانه 2
کتاب حکایات حکیمانه 2 به قلم سید علیرضا شفیعی مطهر، شامل مجموعهای از داستانهای کوتاه زیبا، جملات قصار، سرودهها و قصههای شهر هرت است.
مطالب این کتاب در چهار بخش و به چهار صورت به رشتهی تحریر درآمده است. بخش اول حکایاتی کوتاه و خواندنی را دربردارد که هر کدام از آنها پیامی پویا را به همراه دارند. هر کدام از این حکایتهای کوتاه حکمتی گواه داشته و معرفتی را به نمایش میگذارد.
کتاب حکایات حکیمانه 2 آیههای ارزندهای را تفسیر کرده و سرمایههای مهم زندگی را معرفی میکند. بعضی از حکایتهای آن مانند «مثل سایر» در گذشته سینه به سینه و امروز در رسانههایی مختلف مانند اینترنت و صدا و سیما بدون اینکه نام مولف اصلی ذکر شود، منتشر میشوند. بنابراین پدیدآورنده اصلی بعضی از این حکایات شناخته نشدهاند.
در بخش دوم این کتاب قسمتی از سرودههای این نگارندگان و همچنین چکامههایی حکمتآمیز و دلانگیز از سخنسرایان ادب پارسی آمده است.
سومین بخش کتاب، شامل جملات قصار و سخنان گهربار عارفان و انسانهای برجستهی فلسفه و سیاست است. نام گویندگان سخنها نیز ذکر شده است.
بخش آخر کتاب یعنی «قصههای شهر هرت» شما را به فکر کردن در مورد جوامع هویتباخته و خودنشناخته دعوت میکند. سوژه بعضی از این داستانها سینه به سینه در فرهنگ عامیانه وجود داشته است. بعضی هم از منابع خارجی اقتباس شده و پارهای را نیز خود نویسنده خلق کرده است.
جملات برگزیدهی کتاب حکایات حکیمانه 2:
- تملق، خوراک ابلهان است.
- از گناه تنفر داشته باش، نه از گناهکار.
- تدبیر همیشه بر شمشیر غالب است.
- خنده شما، نمودار شخصیت شماست.
- مرگ مهم نیست، خوشبخت نبودن مهمترین چیزهاست.
- هر کس مرتکب اشتباهی نشده، اکتشافی هم نکرده است.
- مرور زمان به خودی خود بسیاری از نگرانیهای ما را از میان میبرد.
در بخشی از کتاب حکایات حکیمانه 2 میخوانیم:
ساعات اولیه صبح است که آقای رالستون، کوهنورد معروف امریکایی طبق معمول همیشه با دوچرخه و کولهپشتی مخصوص کوهنوردی خودش از خانه خارج میشود. مساحت زیادی را با دوچرخه طی میکند، تا به دره معروفی برسد، که همیشه برای کوهنوردی به آن جا میرفته است. این همان تقاطع بزرگ کوههای کولورادو است. محلی که هر کوهنوردی از شنیدن نام آن به خود میلرزد.
رالستون تا رسیدن به دامنه کوه فقط با دو خانم جوان که به قصد تفریح به دامنه کوه آمده بودند، برخورد میکند و سپس به مقصد همیشگیاش میرسد و برای کوهنوردی از دامنه کوه بالا میرود. چندین ساعت بعد که ورزش همیشگی رالستون به پایان میرسد، قصد بازگشت میکند، اما در حال برگشت به سطح زمین، سنگهای کوه بر اثر اتفاق کاملاً طبیعی جابهجا میشوند و یک سنگ بسیار بزرگ پرتاب شده و با سرعت تمام به طرف او میآید.
آرون تعریف میکند که در آن لحظه تنها کاری که توانستم انجام دهم، این بود که بدنم را با سرعت هر چه تمامتر از زیر سنگ بیرون کشیده و با سرعت حرکت کنم. اما در نهایت بازوی راستم به سنگ گرفت و آن تخته سنگ وحشتناک با وزنی در حدود 700 پوند (چیزی در حدود 350 کیلوگرم) بر روی بازوی راستم افتاد و تا کف دست راستم را گرفت. اینجا بود که دیگر از حرکت باز ماندم و نتوانستم بازو تا مچ دستم را از زیر سنگ ماندن نجات بدهم.
آرون که هنگام تعریف این واقعه، عرق سردی بر روی پیشانیاش نشسته است، ادامه میدهد که با تمام توان سعی کردم سنگ را حرکت بدهم، اما مگر سنگ حرکت میکرد؟ وزن سنگ بسیار بالا بود و من فقط با یک دست، نمیتوانستم آن را حرکت بدهم و دستم را بیرون بیاورم، تمام سعی من بر این بود، که آرام باشم و در خونسردی کامل به اوضاع فکر کنم.
فهرست مطالب کتاب
سخن آغازین
فصل اوّل: حکایات حکیمانه
بیا با مردم بنشین
روزی برای زندگی
دعا
پاره آجر
هدیهاى پر از محبت
هر وقت سواری آموختی اسبت را رم میدهم!
سرنوشت انسان را اراده او تعیین میکند
دوست با وفا
آنان که غنیترند محتاجترند
غفلت از اصول و تمسک به فروع!
ایستگاه خدا
در حوالی بساط شیطان
بلوغ انسانی!
عاشقی نه کار توست!
پروژه جالب یک دانشجو: ما چقدر زودباوریم؟!
زخمزبان بر دل
جلوههای عشق مادر
کار مفید آبدارچی!
مدارا و نرمخویی امام حسین (ع)
برنده سکه عمر
دروغی که از دروازه هم تو نمیآید...
انسان بودن بدون نمک و فلفل
ماجرای شگفتانگیز استقامت یک کوهنورد
دختر فراری و طلبه جوان!
داستانهای قشنگی که دیگه تو کتابا نیست
نمونههایی از حاضر جوابیهای ادیبان
عروس طبیعت
فرق دست و پا
همه جا با رفقا
فرق نویسنده و روزنامهنویس
نامههای کهنه
تسلیت مضحک
خمیازه
خودبینی
اشک غم و شمع خاموش
دعای فرشتگان
عاشقی کار هر بازیگری نیست
داستانی زیبا و تکاندهنده
شعلههای زیبای آتش را تماشا کن!
زندگی یا یک جرعه قهوه؟!
آرزوی کافی برای تو میکنم
صداقت؛ کمیابترین کالا
حکایتی از بیعدالتی آقا محمدخان قاجار
برخی گفتهها درباره آقامحمدخان
خدا و شیطان
فصل دوم: سرودههای حکیمانه
نگاه معلم
سحر آهسته میآید
فدا گردیم و فردا را بسازیم
چند دوبیتی
همت تو کردهای که ز عقبی گذشتهای!
درد عشق یار
چند رباعی
سیلی دوست!
دلدار من!
بی عشق نزی!
خدادیدن چه شیرین است!
به روی ناامیدی در بسته باز کردن
مست و هشیار
زمستان
فصل سوم: جرعههایی از زلال حکمت (سخنان کوتاه حکیمانه)
هر رنگی قشنگه جز دورنگی
چند سخن حکیمانه
چهل اصل شادی بخش
رویا
گفتگو با خدا
فصل چهارم: قصّههای شهر هرت
قصه چهارم: فریب
فریب
قصه پنجم: خر من از کُرّگی دم نداشت!
قصه ششم: حاکم شایسته
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حکایات حکیمانه 2 |
نویسنده | سید علیرضا شفیعی مطهر |
ناشر چاپی | انتشارات مرسل |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 127 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-972-125-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |