معرفی و دانلود کتاب جویندگان عدالت
برای دانلود قانونی کتاب جویندگان عدالت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جویندگان عدالت
محمد قاضی زاده در کتاب جویندگان عدالت، داستان پنج قهرمان مردمی را که مجریان عدالت هستند به تصویر میکشد. این افراد که محبوبیت زیادی دارند، برای برچیدن ظلم و مبارزه با جرم و جنایت وارد شهر برلین میشوند در حالی که اتفاقات عجیبی انتظارشان را میکشد.
دربارهی کتاب جویندگان عدالت:
داستانی که پیش رو دارید در مورد پنج نفر است که شجاعت و شوکت بینظیری دارند. پنج نفری که مسئول و مأمور اجرای عدالت و آرامش در کشور آلمان بودند و از شهری به شهر دیگر، از خانهای به خانهی دیگر و از کوچهای به کوچهی دیگر میرفتند و عدالت و آرامش را به آنجا میبردند. نامشان بر سر زبانها افتاده بود، مشهورترین افرادی بودند که تا به حال آلمان به خود دیده بود، هر کجا قدم میگذاشتند برای آن شهر مایه افتخار و خوشی و سرور بود.
آنها کابوس ظلم و ظالمان بودند، بدی را به نیکی، دشمنی را به دوستی، ظلم را به عدالت، کینهتوزی را به محبت، عصبانیت و خشم را به سکوت و آرامش تبدیل میکردند. هر کدام در کشوری متفاوت به دنیا آمده بودند. با وجود جویندگان عدالت کسی جرأت نداشت ظلمی انجام دهد؛ اگر هم جرمی صورت میگرفت هر چه سریعتر توسط آنها دفع میشد.
در سال 2016 شقاوت و جرم و جنایت در برلین به شکل چشمگیری اوج گرفت، پلیس جنایی آلمان تا حدودی سعی کرد تا به این جرمها پایان دهد؛ اما علیرغم مبارزه و تلاش بسیار هنوز کاملاً موفق نشده بودند. اواسط سال 2017 جویندگان عدالت تصمیم گرفتند تا به جنایات و ظلمهای برلین پایان دهند و شهر را کاملاً پاکسازی کنند، به همین دلیل رهسپار آنجا شدند؛ اما آنها نمیدانستند که در این شهر چه چیزی انتظارشان را میکشد و با چه گروهها و جرمهایی باید دستوپنجه نرم کنند. در این داستان خواهید خواند که چه موانعی سر راهشان قرار دارد و آنها به چه شکلی به مبارزه با ظلم میپردازند.
کتاب جویندگان عدالت برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای اجتماعی علاقهمند هستید، این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب جویندگان عدالت میخوانیم:
عبدالرحمن نیز به خانه رسید، او با همسرش که دختری ایرانی بود زندگی میکرد. همسرش از اینکه عبدالرحمن دیر به خانه میرفت همیشه ناراضی بود و هر دفعه او را به شکلی اذیت میکرد. عبدالرحمن کلیدها را جلوی نور گرفت به سختی کلید در ورودی را پیدا کرد، وارد حیاط شد. همسرش متوجه آمدن عبدالرحمن شد. او چندین تلهموش را جلوی در گذاشته بود؛ تا شوهرش را اذیت کند. عبدالرحمن کلید را داخل در گذاشت، همسرش بدون معطلی چراغ سالن را خاموش کرد.
عبدالرحمن گفت: «مریم این بار چه تلهای برام گذاشتی!»
او در را باز کرد و پاورچین پاورچین چند گام برداشت چیزی نمانده بود که پایش را روی تلهموش بگذارد. لحظهای مکث کرد صدای مریم به گوشش خورد: «بفرما تو...»
عبدالرحمن نفس راحتی کشید و گام بعدی را برداشت، تلهموش انگشت شستش را گرفت. گام بعدی را که برداشت صدای تله بعدی بلند شد. نزدیک ده تا تلهموش در آن جا گذاشته شده بود. عبدالرحمن همه را که رد کرد روی زمین نشست و دستهایش را روی پاهای خودش کشید. در همین لحظه مریم لامپ را روشن کرد و بالای سرش ایستاد و سرفه کرد. عبدالرحمن متوجه او شد مریم قدی بلند و اندامی باریک داشت. موهای خرماییاش بلند بودند و صورتش مانند برف سفید بود. او کنار شوهرش نشست.
مریم مدتی انگشتهای او را ماساژ داد؛ سپس مکثی کرد و گفت: «تا تو باشی سر وقت بیای خونه.»
عبدالرحمن نیز هم زمان این جمله را با او تکرار کرد: «بس که این جمله رو گفتی از بر شدم.» بعد از آن مکثی کرد و گفت: «این چندمین باره که بهت میگم بعضی از شبها کار دارم نمیتونم سر وقت بیام خونه؛ ولی تو که حرف گوش نمیدی هر دفعه به یه شکلی سرمو زیر آب میکنی.»
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
فصل اول: به دنبال عدالت
فصل دوم: ماجراهای تازه
فصل سوم: مشکلات بیشتر
فصل چهارم: رویدادهای عجیب
فصل پنجم: غافلگیری
فصل ششم: آخرین اتفاقات
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جویندگان عدالت |
نویسنده | محمد قاضی زاده |
ناشر چاپی | انتشارات نوآوران سینا |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 188 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7312-83-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |