معرفی و دانلود کتاب تردید
برای دانلود قانونی کتاب تردید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تردید
کتاب تردید به قلم نویسندهی جوان و خوش آتیه غزل تقوی راد، روایتگر زندگی دو زن با سنی تقریباً یکسان اما شرایط زندگی کاملاً متفاوت است. قصهای که در آن هر دو شخصیت داستان در تلاش هستند تا با مشکلات مبارزه کرده و مستقل زندگی کنند.
غزل تقوی راد نگارش کتاب تردید را در سن 17 سالگی آغاز کرده است. به گفتهی او: اگر چه زنان در جامعه با شرایط نابرابر رو به رو هستند و کمتر در عرصههای مختلف حضور مییابند، اما باید تلاش کنند، از حریم امن خود خارج شده و بر ترسهای خود غلبه نمایند. وی خطاب به همسن و سالان خود نیز گفته است که: نوجوانان و جوانان بدانند که دیگر این سن تکرار نمیشود و لازم است در همین سن به دغدغههای ذهنی خود پاسخ داده و در مسیر دل مشغولیهای خود حرکت کنند.
به بیان نویسندهی کتاب، برای یک بار هم که شده چشمانتان را باز کنید. دقیقتر نگاه کنید؛ نه آن قدر عمیق که از اصل ماجرا دور شوید و نه آن قدر سطحی که نفهمید اصلاً چرا نگاه کردید. مورد دوم را همه تجربه کردند. از اول دبستان گرفته تا وقتی که برای ورودی دانشگاه خودتان را پشت میز هلاک میکنید.
چند بار به خودتان نگاه کردید؟ به خود واقعیتان! چند بار بدون وابستگی برای خودتان زندگی کردید؟ یک یا دو بار؟ برای خیلیها این عدد صفر است. چون موظف هستید خوب و مهربان بوده و خسته یا خشمگین نباشید. گاه کارهایی که با شک و تردید شروع میکنید به بهترین و اصلیترین بخش زندگیتان تبدیل میشوند. شاید ترس ترفندی برای جذاب و شیرینتر شدن مسیر پر پیچ و خم جلوی پاهایتان است. تردید شاید هیچگاه از بین نرود اما بدون شک قلبهایی تندتر میتپند که پر از تردیدند و کم نمیآورند.
در بخشی از کتاب غزل تردید میخوانیم:
شب پنجشنبه است و در خانه سپیده جمع شدهاند. همه درباره شغل جدید سامان صحبت میکنند. دور میز غذاخوری که مینشینند، رویا توجهاش به سامان جلب میشود. سپیده راست میگفت؛ او واقعا بابت کار جدیدش هیجانزده است. رویا چشم میگرداند و خانه را ورانداز میکند؛ تابلوهای نقاشی سپیده، مبلمان ظریف و شیک و دیوارهایی که سپیده و سامان باهم رنگ زدهاند. در این میان چشمش به قاب عکسی هم میخورد که در آن سپیده با تور سفیدی که بر سر دارد و آرایش نسبتاً غلیظ، چشمهایش را بسته و سرش را به سینه سامان تکیه داده است. از همین ژستهایی که عکاس میگوید و زوج جوان اطاعت میکنند.
سامان میگوید به عنوان مهندس سومی وارد کشتی میشود. تمام مردان سر میز شام زیرزیرکی پوزخند میزنند. سپیده؛ چشم از سامان برنمیدارد، سامان هر شغلی داشته باشد برای او دوست داشتنی است؛ یا دستکم فعلاً اینطور است.
رویا وارد کوچه میشود. دنبال ماه میگردد. پیدایش میکند و به زیبایی پر رمز و رازش خیره میشود. انگار ابرها آهسته به سوی ماه میآیند و در آغوشش میگیرند. چشمهایش را با آرامش از آسمان برمیگیرد. ماشینی پیش پای او ترمز میکند. رویا به راننده نگاه نمیکند؛ شالش را جلو میآورد و به دور دستها خیره میشود.
از همان نگاهها که دخترها خود را بیاعتنا نشان میدهند و گاهی چهره راننده را در ذهن مجسم میسازند. شاید جوان خوشتیپی پشت فرمان است. همچنان نگاه نمیکند چرا که ممکن است با دیدن مردی مسن و چاق رویاهایش خراب شود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تردید |
نویسنده | غزل تقوی راد |
ناشر چاپی | انتشارات متخصصان |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 114 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6237-62-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |