معرفی و دانلود کتاب تاریکی روشن
برای دانلود قانونی کتاب تاریکی روشن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تاریکی روشن
کتاب تاریکی روشن نوشته مسعود کوه زاده، یک داستان بلند اجتماعی است که قلم و روایت جذابی دارد.
در بخشی از کتاب تاریکی روشن میخوانیم:
مادر فرهاد و زن کدخدا شروع به گریه کردند. کمکم گرگها به روستا نزدیک میشدند و مردم آنها را بهتر میدیدند. آنها فرهاد را در میان گرگها دیدند که چیزی را حمل میکند. همه تعجب کردند. گرگها سر جای خود ماندند و فقط فرهاد و برون حرکت میکردند. دیگر چیزی به روستا نمانده بود که برون ایستاد و به گلهی خود نگاه کرد. فرهاد احساس و منظورش را فهمید. بند را از کمر برون آزاد کرد و او را در آغوش گرفت و گفت: «تو دین خودت را به من ادا کردی و جان مرا نجات دادی. همانطوری که من جان تو را در گذشته نجات دادم. حالا پیش خانوادهات برو.»
کدخدا دستی بر سر برون کشید و گفت: «مرا ببخش که باعث جدایی شما شدم. من غرق در خودخواهی خود بودم.» برون را در آغوش گرفت و برون خود را برای رفتن آماده کرد و بهطرف گله رفت. اهالی ده، کدخدا را بهطرف روستا کشیدند. جان کدخدا بهوسیلهی سگی که بهدنبال کشتنش بود نجات پیدا کرد. اهالی روستا، شجاعت فرهاد را روستا به روستا نقل کردند تا دیگران درس وفاداری و مردانگی را از یک انسان و یک سگ بیاموزند. اسماعیل داستان خود را تمام کرد و به پرستو گفت: «بگو چه نتیجهای از این داستان گرفتی؟» پرستو همینطور اسماعیل را نگاه میکرد و چیزی نمیگفت. اسماعیل گفت: «فرشتهی تنبل، ما از این داستان درس وفاداری گرفتیم.»
اسماعیل فشفشهها را روشن کرد و نور زیبایی در روی میز ایجاد شد. موج شادی در چهرهی پرستو دیده میشد. تمام حواس اسماعیل به پرستو بود و تمام عکسالعملهای او را زیر نظر داشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تاریکی روشن |
نویسنده | مسعود کوه زاده |
ناشر چاپی | انتشارات آریا دانش |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 114 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6524-72-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |