معرفی و دانلود کتاب بهشت خاردار و چند داستان دیگر
برای دانلود قانونی کتاب بهشت خاردار و چند داستان دیگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بهشت خاردار و چند داستان دیگر
کتاب بهشت خاردار و چند داستان دیگر ترجمهی حیدر شجاعی، مجموعه چند داستان از نویسندگان جهان عرب از جمله می زیاده، چوارچی مقاری و یوسف الخال است.
در داستان بهشت خاردار به نوعی محاوره میان یک استاد پیر با شاگردی جوان نشان داده میشود. طه حسین در مقدمهی این کتاب به نقد ادبی میپردازد؛ و ضمن این که به برخی از سبکهای ادبی اشاره میکند، در شرح و بیان «مقطوعه» آن را به سرِ تیرى باریک و سبک تشبیه میکند که چون از کمان بیرون پرتاب شود، در همان لحظه به هدف اصابت میکند، به گونهاى که کسى احساسش نمیکند.
طه حسین، ادیب و منتقد بزرگ مصر و نویسندهی بهشت خاردار، میگوید: من این کتاب را دربارۀ فرد خاصّى ننوشتهام. غایت من در اینجا نقد و نقّادى است که در این روزها آن را بىگناه مىنامند. نقدى که منظورش خود زندگى است! و در ادامه اضافه میکند: به خدا سوگند مىخورم که غرض من از نوشتن این کتاب چیزى جز این نیست تا جوانان را تشویق دهم که آگاه شوند و آگاهى دهند و تولید کنند و بیافرینند و برایشان فرصتهایى پیش آید، بیش از فرصتهایى که براى من پیش آمده است و پیروز و موفّق شوند!
در بخشی از کتاب بهشت خاردار و چند داستان دیگر میخوانیم:
وقتی که یکى از جوانان نقاش که براى صومعه کار مىکرد پیشنهاد کار دولتى داده شد، صومعه او را از این کار منصرف نمود و از وى خواستند در صومعه بماند. هفده سال بعد مرد نقاش بیمار شد و از کار افتاده گشت. صومعه به مدت دو ماه مقدار اندکى به او حقوق مستمرى داد اما سه ماه بعد حقوق او را قطع کرد. مرد گریست و گفت: جوانىام را براى خدمت در معبد صرف کردم.
مگر قول تأمین معاش نداده بودید؟ کشیشان به پلیس خبر دادند تا او را از صومعه اخراج کنند. آنچه با مرد نقاش انجام دادند با نجّار نیز انجام دادند! پس از یک سال و اندى کار کردن در کارگاه نانوایى، یک روز پدر مقدس ازآن جا گذشت و به سوى من اشاره کرد و به یکى از کشیشان گفت: این کشیش جوان با اخلاص کار مىکند! این جمله مرا بسیار خوشحال و امیدوارم کرد و یقین داشتم او از عالم غیب آگاه است. مگر نمىگویند به مردان مقدّس وحى مىشود؟!
چند ماه بعد دوباره نزد من آمد و سلام گرمى کرد و گفت: اى کشیش جوان! من به خاطر کارهایت از تو متشکرم. تو واقعاً یک شیر هستى. به زودى مأموریت مهمّى را به تو خواهم داد. این نخستین مأموریتى بود که براى انجام آن به بیرون از معبد مىروم. معبد براى گسترش زمینهاى زراعتىاش چند هکتار کنار ساحل رود نیل خریدارى کرد. اما خاک این زمینها نیاز به تقویت داشت. از این رو به همراه یک کشیش به استان مجاور رفتیم تا از آن جا چند کامیون خاک بیاوریم. این مأموریت دو ماه به طول انجامید.
اما در طول این مدت، من شاهد بودم کشیش مزبور مرتکب چه خیانتهاى بزرگى شده است! او خاک وطن را مىدزدید و دستور مىداد کامیونها از زمینهاى زراعتىمردم بگذرد تا معبد را آباد کند! گویى مىخواست از مردم بیچاره انتقام بگیرد.
فهرست مطالب کتاب
سخنی با خواننده
اسرار: احمد عیثان
بهشت خاردار: طه حسین
سندبادنامه: میزیاده
اعترافات یک راهب مصرى: چوارچی مقاری
زندگی روزانۀ یک سگ: یوسف الخال
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بهشت خاردار و چند داستان دیگر |
مترجم | حیدر شجاعی |
ناشر چاپی | انتشارات شهر پدرام |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 293 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7811-59-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |