معرفی و دانلود رایگان کتاب به روایت بادهای دیرسال
برای دانلود قانونی کتاب به روایت بادهای دیرسال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به روایت بادهای دیرسال
کتاب به روایت بادهای دیرسال دربردارندهی پنج داستان کوتاه و جذاب به قلم فاطمه نژادنیلی است که با بیانی ساده و روان به رشتهی تحریر درآمدهاند.
در بخشی از کتاب به روایت بادهای دیرسال (Narration of Old Winds) میخوانیم:
دستها و پاهای دراز و شُل و ولی داشت. آدم را به یاد عروسکهای بزرگ نمایش میانداخت. با لباسهای یک دست قهوهای و موها و سبیلی که رنگ سیاهشان غیرطبیعی میزد. یک دماغ پهنِ گوشتالود و پوستی سرخ رنگ داشت و به خاطر همین خصوصیات ظاهریش بود که احساس میکردم بیشتر شبیه یک عروسک تئاتر است. از چنین عروسکهایی وحشت دارم. همیشه فکر میکنم سازندۀ آنها، احساسی شبیه ترس، خطر یا یک صفت ناخوشایند را به آنها منتقل میکند. وقتی آنها را میدیدم نوعی وحشت ناشناخته در من اوج میگرفت. انگار مرا در دنیایی از ارواحِ سرگردان رها میکردند.
اما وقتی او را دیدم بیشتر احساسی شبیه ترحم داشتم و بعد، یک هفتۀ تمام درست در همان نقطهای که برای اولین بار کشفش کردم، منتظرش میماندم تا شاید یک بار دیگر او را ببینم. میدانستم کار مسخرهای میکنم اما یک احساس یا فکر موذیانه مرا تحریک به دیدنِ دوبارۀ او میکرد و در عین حال فکر میکردم حالتی که حتی در لحظهای بسیار کوتاه سراغ آدم میآید، اتفاقی نیست. یک هفته گذشت و هیچ خبری از او نشد. من هم به مرور فراموشش میکردم.
دو ماه بعد، موقع عبور از همان خیابان ناگهان یک پوستر بزرگ و رنگارنگ توجهم را جلب کرد. ابتدا باورش سخت بود! اما بالاخره باور کردم. یک پوستر مربوط به یک نمایش عروسکی بود و عکس او وسط یک مشت عروسک عجیب و غریب دیگر. پنچ دقیقۀ تمام به عکسش زل زدم و حتی دچار این توهم شدم که آیا او یک انسان است یا یکی از آن عروسکها؟ دوباره همان احساس موذیانۀ دو ماه پیش شروع به جنبش کرده بود. واقعا دلم میخواست به دیدن نمایش بروم و در عین حال از دیدن عروسکهای روی صحنه وحشت دارم.
روزی که برای رفتن آماده میشدم دچار هیجان شدیدی شدم. دیدن دوبارۀ او را چنان در ذهنم ساخته و پرداخته بودم که حالا داشت تجسم پیدا میکرد. میدانستم قدرت تمرکز قوی و تخیلی قوی تر دارم. آن قدر به این مرد عجیب فکر کرده بودم که حالا دوباره در چرخۀ زندگیام خود را نشان دهد. قبل از رفتن مرتب خودم را در آینه وارسی میکردم. بعد یکبار دیگر به پوستری که از روی دیوار کنده بودم، نگاه کردم. آیا دخترِ احمقی هستم؟ با این حال دلم میخواهد به این حماقت ادامه بدهم. اما آیا لجبازی من قویتر است یا نیروی وسوسه کنندۀ او؟
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار ناشر
باران
مونس
آقای ک
سپیدان
ژِپتو
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به روایت بادهای دیرسال |
نویسنده | فاطمه نژادنیلی |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 76 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-251-884-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |