معرفی و دانلود کتاب انزجار
برای دانلود قانونی کتاب انزجار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب انزجار
عاشقانهای از جنس فلسفۀ بدبینی! کتاب انزجار به قلم آلبرتو موراویا، نویسندۀ ایتالیایی، روایتگر زندگی یک فیلمنامهنویس به نام ریکاردو است. او در زندگی عاشقانۀ خود به پوچی محض میرسد و احساساتش در سایه حسادت، هوس و جاه طلبی رنگ میبازند.
درباره کتاب انزجار:
این رمان کلاسیک عشقی آتشین را به تصویر میکشد که با صداقت و خلوص نیت تمام شروع شد و سپس به یک فاجعۀ تمامعیار بدل شد. کتاب انزجار (Disprezzo) در حقیقت نمایندۀ واقعگرایی در مقابل تفکر سانتیمانتالیسم (احساساتگرایی) است. شخصیتهای داستان رفتهرفته خود را محبوس در قفس تنهایی میبینند. زندگیشان رو به آشفتگی و پریشانحالیِ همهگیری که در قرن بیست و یکم گریبان تمام انسانها را گرفته میرود.
در رمان انزجار شاهد قصۀ زندگی ریکاردو هستیم. او یک فیلمنامهنویس باسواد است که تصمیم میگیرد برای فیلمهای رده پایین فیلمنامه بنویسد! ریکاردو باور دارد که در زندگیاش، به ویژه زندگی عاطفیاش بسیار موفق و خوشبخت است تا زمانی که کمکم عشق و هیجان او فروکش میکند و به عمق پوچی زندگی پی میبرد.
دو عنصر بدبینى و تلخنگرى بنمایههای اصلی آثار داستانی آلبرتو موراویا هستند. این دو عنصر در رمان انزجار نیز به خوبی قابل مشاهدهاند. زندگى ماشینى و به دور از طبیعت، دائما بشر را با غرایز ویرانگرش روبهرو میکند؛ غرایزی همچون جاهطلبی، حسادت و هوس که غباری از کینه و کدورت بر جان انسان باقی میگذارند.
اگر چه کتاب پیش رو یک داستان ایتالیایی است، اما پرویز شهدی، مترجم چیرهدست و نامآشنای ایرانی، این اثر را بر اساس نسخۀ فرانسوی آن ترجمه نموده است. وی در پیشگفتار این اثر، شرحی درباره سبک داستاننویسی آلبرتو موراویا میدهد. نویسنده این اثر را با الهام از اودیسهی هومر و ترکیبش با جهانبینی منفیگرایانه خود خلق کرده است.
خواندن کتاب انزجار به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به ادبیات ایتالیایی علاقمندید و از خواندن رمانهای اجتماعی لذت میبرید، خواندن کتاب انزجار را به شما توصیه میکنیم.
با آلبرتو موراویا بیشتر آشنا شویم:
آلبرتو موراویا (Alberto Moravia) با نام اصلی آلبرتو پینچرله روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی در 28 نوامبر 1907 در خانوادهای نسبتاً ثروتمند در رم به دنیا آمد. پدرش به کار معماری و نقاشی مشغول بود. او به دلیل ابتلا به بیماری سل استخوانی در 9 سالگی نتوانست به شکل رسمی مدرسهاش را به پایان برساند و مجبور شد 5 سال از دوران کودکیاش را در بیمارستان بگذارند.
آلبرتو پسر بسیار باهوشی بود و در این مدت مشغول کتاب خواندن شد. نویسندگان مورد علاقهاش شکسپیر، داستایوفسکی و گوگول بودند. او در مدت حضورش در بیمارستان موفق به یادگیری زبانهای آلمانی و فرانسوی شد و شعرهایی نیز به زبان ایتالیایی و فرانسوی سرود.
موراویا در 18 سالگی به شهر برسانون ایتالیا رفت و در 3 سال، اولین رمانش به نام بیتفاوتها را نگاشت و در سال 1929 با هزینه شخصیاش منتشر کرد. دو سال پیش از آن یعنی در سال 1927 کارش را به عنوان روزنامهنگار شروع کرد. اولین داستانهای کوتاه او در این دوره در روزنامه منتشر شد.
سالهای ابتدایی جنگ جهانی دوم برای او بسیار سخت گذشت، رژیم فاشیست وقت ایتالیا آثار او را ممنوع و یا سانسور میکرد. به همین دلیل در سال 1935 به آمریکا رفت و تا زمان آزادی رم و برگشت به کشورش، برای جلوگیری از سانسور، کتابهایش را به صورت سورئال و تمثیلی نوشت.
موراویا در سالهای 1959 تا 1962، رئیس انجمن بینالمللی نویسندگان بود. در سال 1984 به عضویت حزب کمونیست ایتالیا در مجلس اروپا درآمد. در سال 1985 عنوان شخصیت اروپایی را به دست آورد و در سالهای 1949 تا 1965، 13 بار نامزد جایزه نوبل ادبیات شد.
در سال 1944 بعد از آزادی رم، به ایتالیا برگشت و همزمان با نویسندگی، برای روزنامههای مهم آن زمان مطلب مینوشت. آلبرتو موراویا در سپتامبر سال 1990 در سن 83 سالگی درگذشت. از دیگر آثار او میتوان به دنبالهرو، زن رمی، سرکشی، بیتفاوتها، عشق و زناشویی لیندا، دستفروش، دو زن، دلتنگی، داستانهای ماقبل تاریخ و... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب انزجار میخوانیم:
این اندیشهى خودکشى واقعى بود و بدون تردید زندگىام براى یک لحظه هم که شده در معرض خطر قرار گرفت. سپس بهطور غریزى، به یاد امیلى افتادم و نحوهى برخوردش با شنیدن خبر مرگ من و ناگهان به خودم گفتم: «به علت خسته شدن از زندگى نیست که مىخواهى خودت را بکشى، به خاطر امیلى است.» این فکر هیجانم را آرام کرد و حالت بىتفاوتىام را نسبت به زندگى از بین برد. از خودم پرسیدم: «به خاطر امیلى یا براى امیلى؟ تفاوت میان این دو اهمیتى نداشت...» پاسخ خود به خود در ذهنم ایجاد شد: «براى امیلى، براى باز یافتن علاقه و احترام او، حتا اگر پس از مرگم باشد... براى باقى گذاشتن احساس پشیمانى در او به سبب اینکه چنان بىانصافانه از من منزجر شده بود.»
به محض اینکه این پاسخ از ذهنم گذشت، مثل بازى تصویرى بچهها، که با کنار هم چیدن صحیح قطعات در هم ریخته باید تصویر را بازسازى کنند، تابلو موقعیت من نیز با فکر جدیدى که از خاطرم گذشت تکمیل شد: «اگر تو چنان واکنش شدیدى نسبت به تعبیر و تفسیر رینگولد از ماجراى اودیسه از خود نشان دادى، به این علت بود که او با تشریح روابط اولیس و پنهلوپه، بدون هیچ قصد خاصى، اشارهاى صریح کرده است به وضعى که اکنون میان تو و امیلى وجود دارد. وقتى رینگولد از انزجار پنهلوپه نسبت به اولیس سخن مىگفت، تو به فکر انزجار امیلى نسبت به خودت افتادى... حقیقت به نظرت تحملناپذیر آمد و بهطور خلاصه، اعتراض تو علیه همین حقیقت بود...»
اما تصویر هنوز کاملاً بازسازى نشده بود؛ و افکار دیگرى از ذهنم گذشت که اینبار آن را بهطور کامل و قطعى بازسازى کرد: «تو آرزوى مردن کردى، به این علت که با خودت روراست نیستى... براى بازیافتن احترام امیلى، هیچ احتیاجى نیست خودت را بکشى... چیزى خیلى کمتر از این لازم است... رینگولد به تو توضیح داد که چه باید بکنى: اولیس براى باز یافتن عشق پنهلوپه، خواستگاران را قتل عام کرد... درنتیجه تو هم باید باتیستا را بکشى... اما دنیایى که امروزه ما در آن زندگى مىکنیم به کلى با دنیاى اولیس متفاوت است... کافى است بهجاى کشتن باتیستا، از نوشتن فیلمنامهاى که قراردادش را امضا کردهاى چشم بپوشى، روابطت را با او قطع کنى و همین فردا صبح به رم برگردى... امیلى به این علت به تو توصیه کرد به نوشتن فیلمنامه اقدام کنى که احتمالاً مىخواهد همچنان از تو متنفر باشد و میل دارد رفتار تو چنین حقى را به او بدهد... بنابراین به نظر او توجهى نکن... برعکس، تو باید به همان شکل که اولیس بنا به روایت رینگولد عمل کرد، اقدام کنى.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب انزجار |
نویسنده | آلبرتو موراویا |
مترجم | پرویز شهدی |
ناشر چاپی | نشر به سخن |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 240 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-93940-1-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |