معرفی و دانلود کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 1: سه غریبه در شهر

معرفی کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 1: سه غریبه در شهر

کتاب اسرار خانواده‌ی گری استون 1: سه غریبه در شهر نوشته‌ی مارگرت پیترسن هدیکس که نامزد جایزه گودریدز در سال 2019 شده است، داستانی پر از رمز و راز دارد. سه خواهر و برادر درباره‌ی ربوده شدن بچه‌هایی باخبر می‌شوند که ویژگی‌های یکسانی با آن‌ها دارند و این موضوع قهرمانان داستان را به سمت دنیایی عجیب و معماگونه سوق می‌دهد.

موضوع کتاب سه غریبه در شهر:

داستان رمان جذاب و خواندنی سه غریبه در شهر (The Strangers) سه راوی به نام‌های اِما، چِس و فین گری دارد، آن‌ها فرزندان خانواده‌ی گری استون هستند و هر کدام ویژگی‌های مخصوص خود را دارند؛ چِس بزرگترین فرزند است و همیشه تلاش می‌کند تا از خواهر و برادر خود محافظت نماید، اِما به ریاضی علاقه دارد و فین هم همیشه به دنبال مسخره‌بازی است. آن‌ها در کنار مادرشان خانواده‌ی چهارنفره‌ی خوشبختی هستند، تا این‌که یک روز از گزارش دزدیده شدن سه کودک دیگر باخبر می‌شوند. سن، نام و تاریخ تولد ربوده شده‌ها با کودکان گری استون یکسان است!

در چنین شرایطی چِس، اِما و فین سردرگم می‌شوند، سوالات بسیاری برایشان به وجود می‌آید و تصمیم می‌گیرند از مادرشان درباره‌ی این موضوع بپرسند اما قبل از آن‌که بتوانند کاری کنند، مادر به طور ناگهانی راهی سفری کاری می‌شود. اکنون این کودکان باید خودشان دست به کار شوند و با کنار هم گذاشتن نشانه‌ها از این ماجرای پیچیده سردربیاورند، معماهای بسیاری را حل کنند تا بفهمد غریبه‌ها چه کسانی هستند.

کتاب سه غریبه در شهر مناسب چه کسانی است؟

مارگرت پیترسن هدیکس (Margaret Peterson Haddix) این داستان را برای کودکان سال‌های پایانی دبستان و نوجوانان نوشته است و به آن‌ها کمک می‌کند تا به درک بهتری نسبت به خانواده، خانه و هویت خود برسند.

مارگرت پیترسن هدیکس را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده‌ی آمریکایی که در سال 1964 به دنیا آمده است، پنجاه کتاب نوشته اما بیشتر به خاطر مجموعه‌های فرزندان تاریکی و گمشدگان شناخته می‌شود. مارگریت تاکنون جوایز بسیاری را به خاطر آثار خود به دست آورده است و در گروه پرفروش‌ترین نویسندگان نیویورک تایمز قرار دارد. وی هم‌اکنون با خانواده‌ی خود در کلمبوس اوهایو زندگی می‌کند. از میان سایر آثار این نویسنده می‌توان به دختری با 500 اسم دوم، فرازها و فرودها، قصر آینه‌ها، ادعای شهرت، به خاطر آنیا و... اشاره کرد.

افتخارات کتاب سه غریبه در یک شهر:

- منتخب فهرست کودکان و نوجوانان Indie در زمستان 2018 - 2019
- پرفروش‌ترین کتاب Indie
- یکی از 10 کتاب منتخب تایم برای مطالعه تابستانی کودکان
- بهترین کتاب PV در سال 2019
- نامزد جایزه گودریدز سال 2019

نکوداشت‌های کتاب سه غریبه در شهر:

- یک داستان خشنود کننده از زبان سوم شخص که اضطراب‌های پیچیده و درونی اعضای نزدیک خانواده را که با موقعیتی خارق العاده دست و پنجه نرم می‌کنند، جداگانه و در کنار هم به تصویر می‌کشد. شروعی مهیج برای یک مجموعه‌ی رازآلود درباره‌ی درک خاطرات شخصی و خصوصیات اخلاقی که هویت هر فرد را تشکیل می‌دهند. (Publishers Weekly)

- داستانی که از ابتدا تا پایان هیجان انگیزش، حالت تعلیق خود را حفظ می‌کند. ماجرایی پرمخاطره که سرشار از کار گروهی و رازهای چند چهره و فضاهای پیچیده است. (Kirkus Reviews)

- این نویسنده‌ی پرفروش، یک مجموعه‌ی جدید برای گروه سنی 8 تا 12 سال منتشر ساخته که ماجراجویی و عناصر دیگر را ترکیب کرده و یک معمای جذاب را ارائه داده است. کودک ربایی به تنهایی یک معمای متقاعد کننده ایجاد می‌کرد اما هدیکس با آوردن اتاق‌های مخفی و واقعیت‌های تناوبی و پایانی هیجانی، تصمیم دارد تا بر مخاطرات بیافزاید و هوادارانش را از قدیمی گرفته تا جدید، محظوظ بنماید. (Booklist)

- هدیکس با ترکیبی دیگر از رمز و راز، ماجراجویی، علمی - تخیلی به همراه داستانی پرپیچ‌ و خم بازمی‌گردد. کتاب اول این مجموعه نشان می‌دهد که این نویسنده، خوانندگان بیشتری را به دنبال خود خواهد کشاند. (Bulletin of the Center for Children’s Books)

در بخشی از کتاب سه غریبه در شهر می‌خوانیم:

چِس نصفه‌شب از درد پایش بیدار شد. با خودش فکر کرد: دارم قد می‌کشم. مامان پارسال برایش توضیح داده و کمکش کرده بود تا در اینترنت بگردد و درباره‌اش بخواند. فین پرسیده بود «هان؟ هم‌قد چِس شدن درد داره؟ پس شاید من بخوام قدکوتاه بمونم!»

فین هنوز آن‌قدر کوچک بود که فکر می‌کرد می‌توان چنین چیزی را کنترل کرد. چِس یادش نمی‌آمد که مغزش مثل فین کار کرده باشد و این به فکرش برسد که چیزی را انتخاب کند که خودش می‌خواهد. چون تا جایی که یادش می‌آمد، او همیشه مجبور بود برادر بزرگ‌تر مسئولیت‌پذیری باشد که لازم است به مامان و اِما و فین کمک کند؛ بزرگ‌مرد کوچک.

آیا فقط به این دلیل بود که وقتی بابا از دنیا رفت، آن‌ها خیلی کوچک بودند؟ یا آن یکی راچستر که دزدیده بودندش هم همین احساس را داشت؟

چِس در ذهنش آن یکی راچستر ‌راکی‌ را تصور می‌کرد که قوز کرده و کنار خواهر و برادر کوچک‌ترش نشسته است و در زیرزمینی بدون پنجره گیر افتاده‌اند.

بچه‌های کوچک‌تر گریه می‌کردند، ولی راکی مدام بهشان می‌گفت: همه‌چی درست می‌شه. من مواظبتون هستم. حتی اگر در دلش می‌گفت: هیچ راه فراری نیست. حالا چی‌کار کنیم؟

تصویری که چِس در ذهنش داشت، زیادی واضح بود.
به خودش گفت: دیگه تا الان اون بچه‌ها رو نجات دادن. احتمالاً یه عالمه بادکنک و پرچم براشون گرفتن که روش نوشته به خونه خوش اومدین با یه عالمه اسباب‌بازی و بستنی دقیقاً مثل همونی که فین چند ساعت پیش گفت.