معرفی و دانلود کتاب صوتی استخوان

معرفی کتاب صوتی استخوان

کتاب صوتی استخوان نوشته علی‌اکبر حیدری به افشای راز نسلی می‌پردازد که در زیرزمینی تاریک و مخوف مدفون شده و بوی خون و وحشت می‌دهد. افرادی فرار می‌کنند تا از این حقیقت تلخ در امان باشند، گروهی هم آن را پنهان می‌کنند و عده‌ای نیز سر در پی حقیقت می‌گذارنند و از پا می‌افتند.

خلاصه‌ی کتاب صوتی استخوان:

شخصیت اصلی این رمان، سرباز جوانی است که کاوه نام دارد. او از تهران به روستایی دوردست در سیستان و بلوچستان می‌رود تا در آن‌جا پیش اقوامش که در این روستای مرزی زندگی می‌کنند پناهنده شود تا در فرصتی مناسب از کشور خارج شود. کاوه همراه با مرجان، پس از مدتی اقامت در آن روستا درگیر داستان‌هایی گنگ و مبهم می‌شوند. همه چیز از زیرزمینی ترسناک و تاریک آغاز می‌شود. آن‌ها راه فراری ندارند، باید بمانند و راز بزرگ انسان‌ها و خانه‌ای که در آن اسیر شده‌اند را کشف کنند.

درباره‌ی کتاب صوتی استخوان:

این رمان از ریتم تندی برخوردار است که با کشش بسیار شما را جذب داستان و روایت می‌کند همانند یک فیلم سینمایی پرکشش. علی اکبر حیدری این کتاب را در ژانر وحشت و معمایی به نگارش درآورده و روایت‌گر رازی است که در زیرزمینی مخوف و تاریک دفن شده و بوی مرگ، خون و وحشت می‌دهد. این رمان در قالب داستان‌های مدرن آپارتمانی و شهری نیست، بلکه ماجرا در روستایی دورافتاده و در زیرزمینی تاریک رخ می‌دهد که توانسته حال‌وهوای جدیدی به ادبیات معاصر ایران ارائه بدهد.

علی اکبر حیدری در این کتاب صوتی کوشیده داستانی تاریک و ترسناک را در فضایی گوتیک به نگارش دربیاورد که در این زمینه هم بسیار موفق بوده است. وجود ترس و خشونت، زیرزمینی مخوف و تاریک، قبرستانی خاموش، رازها و سخنان سربسته‌ی شخصیت‌ها در این اثر موجب شده که فضایی هیجان‌انگیز و دلهره‌آور به وجود بیاید و شنونده تا انتهای داستان همراه شود.

در این رمان، از عناصری هم‌چون زبان‌ خاص منطقه، جغرافیای کشف نشده و حتی زیست‌بوم متفاوت، چندان استفاده‌ای نشده است. هر چند که خود علی اکبر حیدری در مصاحبه‌ای ذکر کرده که باآگاهی کامل سعی کرده در چنین مواردی احتیاط کند، زیرا امکان داشت با بهره‌گیری بیش از حد از زبان و فرهنگ خاص منطقه، مخاطبان گیج و سردرگم بشوند و ماجرای داستان را به خوبی درک نکنند. منطقه‌ی مرزی سیستان و بلوچستان در این رمان فقط نقش پناهگاهی امن و آرام را دارد که سربازی فراری به آن پناه برده است. اما این امنیت دوام چندانی ندارد و حالا شخصیت اصلی داستان اسیر افکار و موجوداتی شده که تا انتهای رمان رهایش نمی‌کنند.

علی اکبر حیدری را بیشتر بشناسیم:

علی اکبر حیدری در زمینه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی و داستان‌نویسی فعالیت می‌کند. او قبل از انتشار کتاب استخوان، در کتاب‌های «تپه خرگوش» و «بوی قیر داغ» ثابت کرده که نویسنده‌‌ای قدرتمند و خوش‌فکر است. در مراسم جایزه‌ی هفت اقلیم، رمان او به نام تپه خرگوش مورد توجه و ستایش قرار گرفت، هم‌چنین این کتاب توانست به مرحله‌ی نهایی جایزه‌ی جلال آل احمد هم راه پیدا کند. حیدری با نگارش داستان‌های منحصر به فرد و خلق فضاهای تازه، توانسته یکی از تاثیرگذارترین و درخشان‌ترین چهره‌های ادبیات ایران شود.

شنیدن کتاب صوتی استخوان به چه کسانی پیشنهاد می‌شود:

شنیدن این کتاب صوتی به تمام علاقه‌مندان ادبیات داستانی معاصر و داستان‌های هیجان‌انگیز، ترسناک و معمایی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب صوتی استخوان می‌شنویم:

کاوه رفت بالا سر قبر ایستاد و دست کشید به لبه‌ی شکسته‌ی سنگ قبر. از ردِ کهنگی و شیارهای خاک گرفته معلوم بود که مدت‌هاست شکسته. هنوز شروع نکرده بود به خواندن فاتحه که صدای ناله‌ی مرتضی را شنید. « کاوه، ولم نکن... نگذار حیوان‌ها ببرندم...». مورمورش شد. بلند شد رفت تا کناره‌ی قبرستان و نشست روی تخته سنگی کنارِ تنها سنگ قبرِ سالم و به نظر نوی قبرستان. دستش را سایه‌بان چشم‌ها کرد. می‌توانست قبرهای کنار به کنارِ هم را ببیند که هر کدام کسی را در خود داشتند. مرتضی هم قبری داشت، اما در ناکجا. حتی کاوه هم یادش نبود کجا. به پنجه‌هاش نگاه کرد، پنجه‌های خونی سرمازده‌اش و چاله‌ای که خیالِ اندازه شدن نداشت. اگر مرتضی می‌خواست برای کاوه قبر بکند، چه می کرد با این هیکل گنده و سنگین؟ غیرممکن بود مرتضی توانش را داشته باشد آن همه راه که کاوه او را روی شانه آورده بود او را به دوش بکشد... کسی دست گذاشت روی شانه‌اش. کاوه جاخالی داد و هراسان برگشت.

فهرست مطالب کتاب صوتی