معرفی و دانلود کتاب از پشت شیشههای مات
برای دانلود قانونی کتاب از پشت شیشههای مات و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب از پشت شیشههای مات
کتاب از پشت شیشههای مات نوشتهی مریم محمدبیگی، داستان عاشقانهی دختری است که گذر ایام و تغییر جغرافیا در احساسات و عشق او خللی ایجاد نمیکند و ما در این کتاب شاهد تجدید دیدار دو عاشق قدیمی خواهیم بود.
شخصیت اصلی این داستان دختر جوانی به نام بیتا است که در نقاشی استعداد بسیاری دارد. او برای ارائهی آثار خود در نمایشگاه نیاز به یک مدل زنده دارد و درست در روزهایی که او در جست وجوی یک چهرهی مناسب است با پسری به نام کیوان آشنا میشود. بیتا از همان نگاه نخست نه تنها کیوان را مناسب طراحی خود میداند بلکه او را به دل خود هم راه میدهد.
مریم محمدبیگی در این کتاب، احساسات پاک و خالصانهی دختری جوان را به زیبایی به تصویر میکشد. بیتا دل به کیوان میبندد اما نمیداند که کیوان مردی متاهل است و این موضوع بیتا را از درون نابود میکند. قهرمان داستان ما برای فراموش کردن این شکست احساسی تصمیم به مهاجرت میگیرد اما دست سرنوشت پس از سالها این دو شخصیت را بار دیگر روبروی هم قرار میدهد.
در بخشی از کتاب از پشت شیشههای مات میخوانیم:
روزها همچنان از پی هم میگذشتند و روزبه روز در زمینهی هنر نقاشی پیشرفت میکردم. کیوان از این بابت بینهایت راضی و خوشحال بود و در واقع او هم یکی ازمشوقین اصلی من به غیر از اعضای خانوادهام محسوب میشد.
بهزاد روزهای پایانی ترم ِآخر دانشگاهش را میگذراند و مادر و پدر همچنان در تدارک انجام کارهای او بودند تا پس ازاتمام تحصیلات بلافاصله جذب بازار کار شود.
او چهار سال از من بزرگتر بود و همیشه توجه و مهربانیش نسبت به دیگران در لفافه بود و ابراز مستقیم علاقه را نمیپسندید. معتقد بود که باید در عمل محبت را اثبات کرد، نَه در حرف و کلام. در درس بسیار زیرک و باهوش بود و پس از اتمام دورۀ کارشناسی، عزمی راسخ برای ادامۀ تحصیل تا مقاطع بالاتر پیدا کرده بود. سرگرم شدن پدر و مادر و مسافرتهای پی درپی آنها به تهران به خاطر انجام کارهای بهزاد، موقعیت مناسبی برای ارتباط تلفنی من و کیوان فراهم میکرد.
اوایل آذر ماه بود و شهر غمگین و خزان زده اما از همیشه زیباتر!
پاییز را به خاطر زیبایی و هارمونی رنگهایش دوست داشتم.
فصلی که میشد ازتمامی برگهای لِه شده زیر پای عابران بی تفاوت، تابلویی زیبا به عظمت یک جهان آفرید...
با آغاز دی ماه و شروع فصلِ سَرما، طراحی جدیدی با همین موضوع شروع کردم با این نیّت که آن را درسالروز تولّد کیوان به او هدیه کنم. جمعه بود و ساعت 9 صبح. پدر پس از کمی صحبت و شوخی در مورد بازیگوشیهای بنیامین، برای شستن ماشین به حیاط رفت و مادر هم مشغول جمع کردن بساط صبحانه شد. بنیامین هم روی کاناپه بزرگ اتاق نشیمن لَم داده بود و از تلویزیون مسابقه موتورسواری را نگاه میکرد. به اتاقم رفتم و کمی آن جا را مرتب کردم. آن روز، شاداب و سرحال بودم. برای کمک به پدر به حیاط رفتم. از کودکی شستن ماشین را دوست داشتم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب از پشت شیشههای مات |
نویسنده | مریم محمدبیگی |
ناشر چاپی | انتشارات ماهابه |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 231 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5981-80-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |