معرفی و دانلود کتاب اتانازی
برای دانلود قانونی کتاب اتانازی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اتانازی
کتاب اتانازی دربردارندۀ داستانهایی عاشقانه و اجتماعی است که توسط نسترن لیاقتمند به رشته تحریر درآمده.
نسترن لیاقتمند در شهری زندگی میکرد که دمای هوا خیلی بالا بود و برای رهایی از این شرایط به خواندن و نوشتن و نقاشی کردن روی آورده بود.
او میگوید: چهارده ساله که بودم، در دفتر خاطراتم نوشتم: آرزویم این است روزی نویسنده شوم و کتاب خودم را چاپ کنم.
سالها آرزویم را فراموش کرده بودم، اما او هرگز چیزی را فراموش نمیکند.
در بخشی از کتاب اتانازی (euthanasia) میخوانیم:
مادربزرگ با چشمان عسلی رنگش، برای من همیشه نماد آرامش و زیبایی بود. اگر چه به خاطر سکتهی مغزی، قدرت راه رفتنش را از دست داده بود. اما وزنهی سنگین آرامش، در خانهی ما بود.
همه "مامان ناری" صدایش میکردند.
بخاطر شاغل بودن پدر و مادر، تقریباً تمام وقت من، با مامان ناری میگذشت.
تابستان بود و من که بخاطر تعطیلی مدارس، آزاد بودم، کلافه از بیکاری در خانه، داشتم به جان مامان ناری غر میزدم که حوصلهام سر رفته و من هیچ سرگرمی ندارم.
مامان ناری گفت: «برو کتاب داستان بخون»
با لحن بهانه جویانهای گفتم: «تمام کتابهامو خوندم. قرار بود مادر برایم کتاب داستان جدید بخرد، که هنوز نخریده.»
مادربزرگ برای اینکه من را سرگرم کند تا مادر از سر کار بیاید، گفت بیا بنشین تا خودم برایت یک داستان واقعی تعریف کنم.
من که عاشق داستان گویی او بودم با شوق آمدم و کنارش نشستم.
گفتم واقعیه؟ زندگی کیه؟؟
مادربزرگ گفت: من واست تعریف میکنم. بعد خودت حدس بزن که داستان زندگی کی بوده.
من که برایم جالب شده بود، قبول کردم و سراپا گوش، مقابلش نشستم.
مادربزرگم داستان زندگی یک زن را به شرح زیر برایم تعریف کرد:
پاییز بود. همه جا زرد و نارنجی پوش برگهای خزان زده شده بود.
فهرست مطالب کتاب
کلاغ
انار
زخم بابا
نهال
مجازی
هفت سین
اُتانازی
بسی
جوش
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اتانازی |
نویسنده | نسترن لیاقتمند |
ناشر چاپی | نشر عطران |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 136 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6201-43-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |