نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پاستیل‌های بنفش - کاترین اپلگیت

سلام به نظرم این کتاب، کتابی عالی در وصف زندگی کودکان و دوستان خیالیشان استاین کتاب برای گروه سنی نوجوان است ولی میتواند یک کتاب برای بزرگسالان و پدرها و مادران هم باشد در طول داستان با کودکی همراه میشویم که زندگی دارای فراز و نشیبی را تجربه میکند و در مراحل پرفشار زندگی با دوست خیالی خود ‹کرنشا› هم نشین میشود این کتاب از این جهت برای والدین خوب است که آنان را درباره دوست خیالی آگاه میکند و میگوید که دوستان خیالی برای چه و چگونه به وجود می‌آیند و نباید از آنان ترسید چونکه خیلی از آدما از این دوستان خیالی داشتند همچین میگوید که کودکان شرایط زندگی را میفهمند و گاهی حتی بیش از یک بزرگسال درک میکنند نکته مثبتی که در طول داستان بود این بود که با وجود شرایط سختی که خانواده جکسون داشتند باز هم پدر و مادر جکسون سعی میکردند فضای گرم خانواده و شادی را تا حدی در آن حفظ کنند و سعی میکردند که با مثبت اندیشی به قضایا آن‌ها را باهم حل کنند در کل کتاب روان و خوبی بود که شنونده را با خودش همراه میکرد.

داستان در مورد پسر ۱۱ ساله‌ای به نام جکسون بود که با پدر و مادر خواهر ۵ ساله‌اش رابین در شهری زندگی می‌کردند آن‌ها یک خرگوش به نام آرتا داشتند. در واقع اوپسری باهوش و عاقل بود او حیوانات را بسیار دوست می‌داشت و در مورد آن‌ها تحقیق می‌کرد به خصوص خفاش‌ها؛ او دوست داشت که در آینده دانشمند شود و در مورد خفاش‌ها اطلاعات بیشتری کسب کند. او پسر خیال پردرداز نبود و دوست داشت حقیقت را بداند همچنین می‌گفت که دانشمندان حقیقت را می‌گویند. پدر مادر او همیشه جنبه مثبت زندگی را می‌دیدند ولی او اینگونه نبود، پدر مادر اون مشکل مالی داشتند در واقع آن‌ها از پس رهن خانه‌شان بر نمی‌آمدند و وسایل خانه‌شان را حراج کرده بودنداما چیزی به جکسون رابین نمی‌گفتند و تظاهر به خوشبختی می‌کردند جکسون عصبانی بود و پچ پچ‌های آنان را می‌دید او از اینکه او را بچه می‌دانستند ناراحت بود دوست داشت که در مورد مشکلات با او صحبت کند او تحمل شنیدن حقیقت را داشت جکسون یک دوست خیالی به نام کرنشا داشت اویک گربه سیاه و بزرگ بود آخرین باری که کرنشا را دید اول ابتدایی بود در گذشته در مینیوند زندگی می‌کردند و وضعشان خوب نبودوحال کرنشاه برگشته تا به او کمک کند همکلاسی جکسون ماریسا نیز در گذشته یک دوست خیالی داشت و جکسون را درک می‌کرد سرانجام جکسون به کمک کرنشا به پدر و مادرش گفت که از این همه پنهانکاری به ستوه آمده پدر و مادرش متوجه اشتباه خود شدند تصمیم گرفتند که در مورد مشکلات با او صحبت کنند او دیگر بزرگ شده بود و حق داشت بداند او مسائل را درک می‌کرد.

کتاب خوبی بود خیلی ساده زندگی یه خانواده‌ای رو توصیف می‌کرد که دچار یک شرایط سخت شده بودن و در این بین نمی‌خواستن بچه‌های خانواده از موضوع بویی ببرن برای همین سعی داشتن که موضوع رو بی اهمیت و حل شده جلوه بدن. در این بین بچه بزرگ خانواده یا همون پسر داستان ما با بچه‌های دیگه فرق داشت اون یه دوست خیالی داشت اما با این شرایط نیز دوست داشت که واقعیت رو ببینه و بشنوه اون ذهنی بالغ تر از اون چیزی که بود و سنی که توش بود داشت. توی اون شرایط به جای اینکه مانند بچه‌های معمولی گله و شکایت کنه از وضعیت طوری رفتار می‌کرد که حامی و کمک کننده والدینش باشه که شرمنده نباشن ولی با این حال طوری با اون رفتار میشد که دوست نداشت والدینش جوری رفتار می‌کردن که جک بچه‌س ولی برخلاف اون چیزی که فکر می‌کردن ذهن بالغی داشت. و در نهایت هم جک تونست به خانوادش ثابت کنه که می‌تونه پابه پای اونا تا حل مشکل همراهی کنه ولی به شرط اینکه دست از پنهان کردن حقیقت بردارن و با چیزی که واقعن روبه‌رو هستن و اتفاق میفته رو با اونها درمیون بزارن.
در آخر ناگفته نماند که گوینده کتاب صد التبه گوش دادن به کتاب رو دلنشین کرده بود

اول از نوشتن نظرم، از کتابراه ممنونم برای انتشار این کتاب. چون برای من به عنوان یک مادر که اتفاقا فرزندم ۱۱ سالشه و هم سن پسرک داستان هست، خیلی کمک کننده و آموزنده بود.
مرسی کتابراه و ممنون برای ترجمه و خوانش خوب.
به نظرم اگر میخواین کتابی روانشناختی گوش بدین که اتفاقا در ژانر فانتزی و تخیلی باشه، این کتاب خوبیه. ضمن اینکه سرگرم کننده هست، با ورود به دنیای کودکان، از دغدغه هاشون باخبر میشیم.
نویسنده میخواد این نکته رو به ما گوشزد کنه که هرچقدر تلاش کنید تا شرایط بد زندگی رو بچه‌ها متوجه نشن، باز اونها اونقدر باهوش هستند و درک عمیقی دارند که می‌فهمن جریان از چه قراره و چی به چیه!
میخواد به ما بگه بهتره برای داشتن فرزندانی قوی در شرایط سخت، ما والدین رفتارمون با هم خوب باشه. درگیری ایجاد نکنیم. حتی توشرایط سخت مالی و... به هم محبت کنیم. چون‌بچه‌ها همه چیز رو درک میکنن
میخواد بگه از رفتار ما بچه‌ها الگو می‌گیرند و نتیجش میشه محبتی که به خواهر یا برادرشون میکنن.
اینکه دوست خیالی بچه‌ها چیزی ترسناک یا مضحک نیست. و در شرایط روحی یا جسمی نه چندان نرمال ممکنه بیشتر ظاهر بشه و بهتره درک کنیم‌این موضوع رو و تا جایی که به جسم و روح بچه‌ها آسیب نمیزنه، سخت نگیریم بهشون تا یه جورایی بتونن خودشون رو تخلیه روانی کنن، درددل کنن، بازی کنن و هر رفتار دیگه‌ای که با نمیتونن انجام بدن.
برای من خوب بود و پسندیدم.
بازم ممنون از کتابراه دوست داشتنی

بسیار زیبا و ظریف نکات تربیتی مثبت را در قالب روایت از زبان پسر نوجوانی روایت کرده بود.
نخست تشکر می‌کنم از ترجمه بسیار روان و بازخوانی ماهرانه داستان که لذت شنیدن را دوچندان کرده بود.
و اما بعد: ظاهراً داستان روایت گفتگوی پسر نوجوان با دوست خیالی‌اش بود که در اینجا گربه‌ای بود سخنگو که از دوران طفولیت تا سالهای بعد هر زمان که مشکل روحی و عاطفی برای قهرمان داستان پیش می‌آمد ظاهر می‌شد و ضمن دلداری دادن راهنمایی‌اش هم می‌کرد به پذیرش و بیان حقیقت و دوری از خطا اما آنچه که بر جذابیت داستان می‌افزود رفتار مهربان و مسئولانه پسر با خواهر کوچکتر؛ پدر و مادر با یکدیگر و نیز با فرزندان؛ همسایگان و اطرافیان و کلیه کسانی که در مراکز مختلف (خرید. مدرسه. فروشگاه. پارکینگ مخصوص کمپ. چهارراه در خیابان و....) و جای‌جایِ داستان لذت همراهی و همدلی را در جان خواننده می‌نشاند و ترویج بسیار ماهرانه و زیبای اخلاق نیکو در قالب داستان بود و البته هرکز غلو نکرده بود و واقعیات موجود در اجتماع را هم چه تلخ و چه شیرین بیان کرده بود.
همه این نکات در کنار موضوع اصلی که خیال‌پردازی و داشتن یک محرم اسرار به صورت یک دوست خیالی که برای هر فردی به شکل خاصی وجود دارد موجب می‌شد شما ساعاتی خوش از شنیدن این کتاب صوتی داشته باشید و با خود پیمان ببندید در آموزش و بکارگیری نکات مثبت داستان.
ممنون از انتخاب مثل همیشه عالی مسئولان کتابراه در ارائه کتاب‌های رایگان و کمک به ارتقا فرهنگ عمومی جامعه. پرتوان باشید.

کتاب جالبی بود. من از چند سال پیش که اسم این کتاب رو شنیده بودم دوست داشتم که بخونمش و بالاخره فرصت شد تا کتاب رو بخونم و کلّی لذت بردم. من برعکس همه که کتابهای صوتی رو دوست دارند اصلا کتاب صوتی دوست ندارم. چون وسطش حواسم پرت میشه باید کتاب رو خودم بخونم تا بفهمم چی به چیه. و اینکه بهتر بود دونفر این کتاب رو میخوندن یا صداپیشه برای شخصیت‌های مختلف یکم صداش رو عوض می‌کرد چون فقط یک نفر میخوند من گاهی وقتا نمی‌تونستم شخصیتی که صحبت میکنه رو تشخیص بدم. کلا کتابهای صوتی خیلی مشکل زیادی برای شنونده ایجاد میکنن. نمیدونم نظر همه مثل منه یا نه. فقط نمی‌دونم چرا خانواده جکسون انقدر بی پول بودند در حالیکه مادر و پدرش اون همه شغل داشتن و تازه نوازندگی هم بلد بودند. شخصیت ماریسول دوست داشتنی بود. خود کتاب و نویسنده ایرادی نداشتن عالی بود یعنی! توصیه میشه که شما هم بخونین.

بنظرم این کتاب برای مطالعه روانشناسی کودکان خیلی مناسبه، با نگارشی ساده و داستان نویسی کودکانه نوشته شده، اما بسیار عمیق به مشکل استرس در کودکان و نحوه مبارزه انها با مشکلات محیط و خانواده، داشتن دوستان خیالی پرداخته شده است. از زبان کودکی که بیشتر از سنش درک میکنه داستان روایت میشه و میخواد بگه به کودکان باید واقعیت رو گفت چون اونها هم میتوانن تشخیص بدهند مشکلاتی وجود داره اخر کتاب یطورایی نویسنده میگه ما همه دوستان خیالی داریم یا داشتیم فراموش کردیم. بنظرم به پدر مادرهایی که کودکشان دوست خیالی داره میتونه کمک کنه تا بتوانن درک کنن چرا فرزندشون با خودش یا کسی حرف میزنه! و اینکه اگه واقعیت هارو در میان بزارن احتمال خیلی زیادی وجود داره بچه‌ها ترد شدن از مسائل رو تجربه نکنن و بتوانن بهتر با مشکلات پیرامون و خانواده کنار بیان

داستان در مورد پسریه که دوست خیالی داره، به نظرم این داستان بیشتر به درد پدرو مادر بچه‌ها میخوره تا خود بچه‌ها، به علت اینکه بدونن چرا بچه‌ها دچار دوست خیالی میشن و در عین اینکه از این موضوع وحشت نکنن، دنبال راه حل باشن. اینکه بچه‌ها شرایط خانواده بد را می‌فهمند و حرف نزدن در موردش بیشتر به بچه‌ها آسیب می‌زنه شاید از این جهت برای بچه‌ها هم مفید باشه که بدونن خیلی هم عجیب نیست که دوست خیالی دارن. اما باید متوجه باشند که چی خیالیه و چی واقعیت و بهترین کار اینه که احساسات خودشون رو با پدر و مادرشون در میان بگذارن. به نظرم، هم ترجمه و هم صدای راوی مناسب بود. در کل کتاب خوبیه و اون رو بیشتر از بچه‌ها به پدر و مادرها توصیه میکنم که گوش کنن

کتاب خوبی بود به خصوص که ما رو میبرد به دنیای کودکانه. این جمله رو در کتاب خیلی دوست داشتم: "همیشه یه چیز منطقی وجود داره" و واقعا هم همینطوره برای هر چیزی دلیلی وجود داره. کودکان در ذهن خود دوست‌های خیالی پرورش می‌دن که از عهده ی اضطراب ناشی از اولین تجربه‌ها بر بیان که این طبیعیه. همچنین اونها با کمک این دوستان خیالی می‌تونن مهارت‌های اجتماعی خودشون رو تمرین کنن. پدر و مادر نباید نگران باشن و باید علاقه به دوست خیالی نشون بدن و در عین حال زندگی واقعی رو جذاب کنن تا کودک کم کم دوست خیالی رو فراموش کنه، چون تو کتاب گفته شده دوست خیالی زمان اضطراب بچه‌ها و توی سن حدود شش هفت سالگی شکل میگیره. ممنون از گوینده کتاب و تیم کتابراه

کتاب خیلی خوبی بود. من از چند وقت پیش در مدرسه تعریف کتاب رو زیاد شنیدم. اگر از داستان‌های خیالی خوشتون میاد پیشنهاد میکنم کتابش رو بخونید. کتاب گفتگوی خیالی پسر و گربه را روایت میکند و خیلی خوبه که نوجوانان و کودکان این کتاب رو بخونن و بزرگترها هم با خوندن این کتاب میتونن از مشکلاتی که برای فرزندانشان در هیاهوی زندگی پیش میاد جلوگیری کنن تا فرزند دچار گوشه گیری نشود و اینکه کتاب صوتی باشه خیلی خوبه البته نه همه کتاب‌ها گاهی وقت‌ها دوست داری کتاب رو ورق بزنی و در دستت بگیری اما خوب کتاب‌های صوتی این مزیت رو دارن که شما در مواقعی مثل در ماشین، هنگام ظرف شستن و... میتونی ازشون استفاده کنی و از وقت خودت استفاده مفیدتری ببری.

با درود فراوان خدمت دوستان کتابخوان و گرامی، کتاب در مورد کودکی ست که ازبان خودش داستان را توصیف می‌کند و با داشتن خانواده‌ای تهی دس با رنج و مشکلاتی که در پیش رو دارند همچنان بر این اساس پیش می‌ره که حقیقت را بگوید و وجدان بیدار او که دوست خیالی او هم محسوب میشه به نوعی اینجا خود وجدان است که وادار می‌کنه او را که هر چقدر تلخ ولی حقیقت را بازگو کند ‌. نویسنده با قلمی ساده و اندیشه‌های توانمند به خوبی قدرا تخیلات خودشان را در اینجا در قالب کتاب به نمایش گذاشته و داستان به خوبی پیش می‌ره. ترجمه‌ی خوب و خوانش مطلوب هم داره این کتاب. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب خوب

کتاب پاستیلهای بنفش، برخلاف ظاهرش که شبیه کتاب کودکان و نوجوانان هست به نظرمن درسهای عمیق و جدی برای بزرگسالان داره. این کتاب از زبان پسربچه درونگرایی و دوست دار علم و واقعیتی روایت میشه که در بحرانهای عمیق مالی خونوادگی سعی میکنه خوددار باشه و همه چیز رو با منطق خودش هضم کنه و باهاش کنار بیاد. اونقدر این کار رو انجام میده تا استرس و فشار روحی باعث میشه گربه‌ای رو به عنوان دوست خیالی ش ببینه که باهاش حرف میزنه و اون رو با خودش و نقطه ضعف‌های شخصیتیش روبرو میکنه و کمکش میکنه بتونه احساساتش رو ببینه و بیان کنه. ایده کتاب بسیار جالب و نو بود و پیشنهاد میکنم بخونیدش. خوانش کتاب هم بد نبود.

گاه شرایط دشوار و مشکلات زندگی نشان می‌دهند که انسان چه موجود پیچیده‌ای است. شرایطی که ممکن است زنها و حتی بچه‌ها را وادار می‌کند فراتر از سن و توان ظاهری خود در نقش سنگ زیرین آسیاب در زندگی ظاهر شوند. اما این انسانها همیشه نقش خود را با تن دادن به ناملایمات زندگی انجام نمی‌دهند بلکه گاه قوه خیال و فرشته نگهبان آن‌ها به کمکشان آمده و راه برون رفت از مشکل را بر آن‌ها پدیدار می‌سازد. کتاب پاستیل‌های بنفش، سعی دارد در چنین فضای فانتری و لطیف پیام خود را به مخاطب متتقل کند که اگر انسانها یکدیگر را دوست بدارند و داشته هایشان را با هم به اشتراک بگذارند بسباری از ناملایمات فرصت بروز نمی‌یابند.

برای کودکان کتاب خوب و سرگرم کننده و آموزنده‌ای است. چرا که در قالب داستان، درستکاری و صداقت و همدلی فرزند با والدین را یادآوری میکند. داستان از زبان جکسون بیان میشود که خواهری کوچک دارد، آن‌ها خانواده‌ای فقیر هستند و پدر و مادر به شدت درگیر مسایل مالی خانواده هستند. در قسمتی از داستان که تاثیرگذار است میشنویم که دختر کوچولو بخاطر پدر خود چگونه فداکاری میکند تا پدرش گیتار عزیزش را نفروشد. جکسون نیز یک دوست خیالی دارد که یک گربه است و در واقع یه جورایی این گربه مثل وجدان او عمل میکند و او را راهنمایی میکند که همیشه حقیقت را بگوید و کار درست را انجام دهد.

چشم هامو بستم تا ده شمردم تا دیونه نشم می‌خواستم اون بره ولی من دوباره دچار مشکل شده بودم من به یه دوست نیاز داشتم به یکی که به من قدرت بده تا تغییر بدم تا تلاش کنم تا خودم رو بیان کنم پس
دوباره چشم هامو بستم تا ده شمردم تا بدونم اون وسط این مشکلات کنارمه و اون کنارم بود من ساختمش پس دوستش دارم.
این کتاب یک نکته مهم داشت اونم اینکه کودکان بیش از چیزی که فکر میکنیم می‌فهمن و حق دارن حقیقت رو بدونن ولی با زبان خودشون
در نهایت ممنون که این کتاب رو برامون گذاشتید همیشه دلم می‌خواست این کتاب رو بخونم

کتاب زیبایی بود راجع به پسر بچه‌ای هستش که شرایط خانوادگی شون بهم ریخته و یکسری مشکلاتی با دوست خیالیش داره. بیشتر به درد پدر و مادر‌ها میخوره اینکه باید بدونن بعضی بچه‌ها شرایط بد خونه رو متوجه میشن و پنهان کردنش باعث ناراحت شدن شون میشه. پدر و مادر‌ها باید بتونن بچه‌هاشون بشناسن و بدونن با هر کدوم از بچه‌ها شون چطور رفتار کنن و اینکه دوست خیالی داشتن باعث عجیب و غریب بودن بچه نمیشه و کاملا طبیعیه به خصوص وقتی شرایط روحی بدی داره اون دوست میتونه تا حدی بهش کمک کنه اما باید مراقب شرایط روحی بچه باشیم

این کتاب نثر روانی دارد و به خوبی میتواند مخاطب را با داستان همراه کند. داستان از زبان یک پسر بچه دبستانی گفته میشود و نویسنده به زیبایی توانسته از دریچه نگاه این کودک، مشکلات زندگی در دنیای آدم بزرگها را به تصویر بکشد. نه تنها در طول داستان میتوانید از تصویرسازی‌های عالی، روانی قلم نویسنده و جو ساده و صمیمی داستان لذت ببرید، مطمین باشید پایانی دوست داشتنی نیز در انتظار شماست. مخاطب این داستان میتواند قشر کودک و نوجوان باشد و در عین حال حرفهای زیادی برای خواننده بزرگسال دارد.

سلام و عرض خسته نباشید به تیم کتابراه
من این داستان رابا خواهرم گوش دادم و لذت بردیم.
اولای داستان ممکنه شما فکر کنین که فقط روزمرگی‌های جکسون شخصیت اصلی داره بیان میشه و هیچ چیز جالب توجهی نداره ولی اگه یکم ادامه بدین متوجه میشین که حس‌های مختلفی رو در کتاب به چالش کشیده و هر چی به آخر کتاب نزدیکتر بشین بیشتر ازش لذت می‌برین.
من آخر کتاب را خیلی دوست داشتم چون جملات خیلی احساسی و قشنگی رو مطرح می‌کرد.
امیدوارم لذت ببرین
و ممنون از تیم کتابراه

کتاب قشنگی بود اگه به کودک درونت اهمیت میدی خوندن این کتاب کودک درونت رو سرحال میاره کتاب درباره یک پسر باهوشه که درک خوبی از مسائل و شرایط داره و خانواده‌اش دچار یک بحران مالی میشن و قراره خونه و همه وسایلشون رو از دست بدن پسر بچه قبل همچین مسئله‌ای رو تجربه کرده بود و چیزی که اونو آزار میداد جدا شدن از دوستاش بود در این موقعیت دوست خیالی پسر که یه گربه اس برمیگرده و تصمیم داره تا به اون کمک کنه

داستان کتاب برای رده سنی نوجوان خوبه ولی چون کتاب طرفدار‌های زیادی داشت تصمیم گرفتم که مطالعه بکنم، فکر میکردم که در ژانر ماجراجویی باشه ولی نبود روایت داستان خوب و روانه و اگه بخوام مختصر در مورد داستان بگم در مورد بچه ایه ک دوست خیالی داره و با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنه چیزی که برای من جالب بود در داستان رفتار والدین با فرزندشون بود. در خصوص روایت صوتی هم باید به صدای گرم روای اشاره کنم که روایت خوبی هم از داستان دارند.

با تشکر از پدیدآورندگان و  کتابراه عزیز کتاب شنیداری «پاستیل‌های بنفش " نوشته کاترین اپل گیت" کتاب بسیار خوبی برای نوجوانان است اجرای خانم مبینا چیت سازان،   عالی ست. سال انتشار میلادی کتاب 2015 و در کالیفرنیا اتفاق می‌افتد نگارش زیبایی دارد و با وجود نشان دادن روی سخت زندگی، گاه لبخند برلب می‌آورد‌ و در نهایت می‌آموزد که زندگی بالا و پایین زیاد دارد و ولی هرگز نباید امید را از دست داد.

این کتاب فوق العاده مخصوص سن خاصی نیست. من کتاب متنی اونو خوندم و حالا صوتی رو گوش میدم. بسیار آرامش بخشه و داستان دوست داشتنی داره. نکات اموزنده در اون فراون هست و برای کسانی که نوجوان دارن توصیه میکنم هم خودشون هم برای فرزندشون بخونن. مفهوم خانواده، دوست داشتن، و اهمیت ایجاد محیط امن و ارام برای بچه‌ها در خانه و خانواده داره. عجیب نیست که پرفروش تایمز بوده. چون هیچ نقصی در کتاب نمیبینید.

کتااب رو دوست داشتم میشد در حین شنیدن داستان لذت بخش بود و میشد برداشت‌های خوبی از اون کرد اینکه پدر مادر‌هایی هستند که در برخورد با مشکلات سخت نمیگیرن وبه دنبال مقصر نیستن واینکه اولیا می‌تونن در مقابل اشتباهات خودشون خیلی راحت عذر خواهی وجبران می‌کنند ودر فرزندشون احساس گناه ایجاد نکنند وبه احساسات فرزندانشون احترام بذارن نکات برجسته این داستان از نظر من بود

یه کتاب قشنگ که راجب پسریه که دوست خیالی داره و برای روانشناسی کودکان بسیار مفیده، همچنین پدر و ماور‌ها هم میتونن ازین کتاب استفاده کنن تا اشنایی بیشتری با دنیای خیالی بچهاشون داشته باشن و از تصورات اونا وحشت زده نشن و بهتر درک کنن و دنبال بهتر کردن شرایط به نحو درستی باشن. ترجمه روانی داشت و کاملا برای کودکان قابل فهمه. بهتون پیشنهاد میکنمش. ممنون از کتابراه.

یه کتاب آموزنده است که داستانش با لطافت و نرمی خاصی پیش می‌ره... از داستان پر از هیجان در داستان خبری نیست، اما ماجرای خیره کننده‌ای داره که مارو به خوندن اون ترغیب می‌کنه.
ماجرایی که درس‌های خوبی برای هر انسانی میده؛ اما من به نوجوان‌ها بیشتر پیشنهاد میکنم چون برای حس و حال اون دوره از زندگی مناسبتره.
تنها نقدی هم که می‌تونم وارد کنم، کوتاه بودن داستان به این زیباییه:)

۳۰ سال از خدا عمر گرفتم ولی هنوز انیمشن ها و کتاب کودکان برام جذابتره! حتی دکتر کودکان هم میرم! خیلی خیلی ممنونم کتابراه عزیز

کتاب خوبی بود. هرچند برای گروه‌های خاصی بود زندگی را همراه با فراز و نشیبها و تلاش پدر و مادر برای عبور از لحظات سخت را از دیدگاه یک کودک یازده ساله بتصویر میکشد و این کار را نویسنده که در کار کوکان بنظر من خیلی خوب است با ظرافت انجام میدهد، برای نوجوانان و کسانی که با نو جوانان سرو کار دارند خیلی خوب است
ممنون از شما

کتاب بسیار خوبی است. این کتاب برای بزرگسالان نیز مناسب است چرا که می‌تواند نکات ریز تربیتی را به کمک داستان آموزش دهد. خاطرات یک کودک ودوست خیالیش را به خوبی توصیف کرده، دوست خیالی که در مراحل سخت زندگی همراهیش می‌کند و به او کمک می‌کند تا از آن به آسانی عبور کند. دوستی که او را با احساساتش آشنا می‌کند وچگونگی برخوردش با آن.

کتاب برای رده نوجوان هستش، ولی برای بزرگسال هم جذابه. قصه یه پسر نوجوان که به خاطر شرایط مالی هر چند وقت مجبور میشه با خونواده‌اش (پدر و مادر و خواهر کوچکش) توی ماشین زندگی کنن و نیازهاشونو به عنوان بی خانمان تامین کنن، انتظار داره که پدر و مادرش مثل بچه باهاش رفتار نکنن و واقعیت بهش بگن و یه دوست خیالی (گربه) هم داره و.......

سلام این یک کتاب فوق العاده در مورد روانشناسی کودکان است که با خواندن کتاب متوجه میشوید که نیاز‌های کودکتان در چه زمینه هاییست. دوست خیالی کودک که در این کتاب داستانی یه گربه معرفی شده است روایتگر این موضوع و دلیل داشتن دوست خیالی کودکان است. اگر کودکی دارید یا کسی را که کودکی دارد میشناسید حتما از این کتاب استفاده کنید.

اینکه یه جورایی از دید روانشناسانه به زندگی کودکان در معرض فقر پرداخته برام جالبه. و بطور کلی به مسئله فقر و تاثیرش روی خونواده، خوب پرداخته شده. اما میشه گفت وقتی از دو سوم قصه گذشتم، دیگه چیزخاصی نداشت که بگه و خسته کننده شده بود. داستان می‌تونست کوتاه تر باشه و زودتر تموم بشه.. ممنون از کتابراه عزیز

این کتاب به همه آدم‌ها در هر سن و سالی نشان می‌دهد که داشتن دوست و همراه خوب، چقدر ارزشمند است، حتی اگر یک دوست خیالی باشد. زندگی در شرایط سخت و بحرانی، برای آدم‌های بزرگ هم خیلی مشکل است و هر کسی نمی‌تواند از پس آن بربیاید، اما قطعا برای کودکان و نوجوانان بسیار مشکل تر خواهد بود. ممنونم از کتابراه

راوی عالی بود. کتاب به درستی در دسته کودک و نوجوان قرار گرفته و خیلی مناسب بزرگسالان نیست (مگر اینکه کسی به کتاب و برنامه کودکان علاقه مند باشه) بنظرم حتی مناسب کودکان هم نیست بخاطر سیر غیرخطی داستان. شاید مناسب نوجوان‌ها باشه به هرحال گوش دادنش خالی از لطف نبود ممنون از کتابراه

سلام دوستان کتابخوان. از نظر من کتاب بد نیست، بچه‌ای که همه چیز رو خوب می‌فهمید و درک می‌کرد و در عین واقیت زندگی، تخیلاتی هم داشت مثل همه‌ی بچه‌های دیگه. اما در کل قدری برای بچه‌ها کسل کننده هست و شاید برا بزرگترها مناسب تر باشه. این داستان دنیای تکراری و معمول مردم کم بضاعت هست.

کتاب خیلی خوبی هست و آدمو به فکر میندازه، خیلیا فکر میکنن یه کودک یا نوجوون هیچی از مشکلات خانواده رو نمیفهمه ولی این کتاب نظرش چیز دیگه‌ای هست. طرز برخورد و دید یه نوجوون با مشکلات خانواده‌اش رو نشون میده. به هر حال پیشنهاد میکنم حتما بخونید، من با اینکه قبلا خونده بودمش دوباره خوندمش، کتاب جالبیه

یادمه در کتاب، کتابخانه نیمه شب نظر داده بودم که اگه از یه کتاب صوتی با راوی‌های مختلف وجود داره شما گرونترین رو بخر چون کتاب صوتی ارزونتره صدای راوی خوب نیست وخسته میشید باید اینجا حرفم رو پس بگیرم همیشه اینطور نیست کتاب بسیار خوب وخوانش هم خوبتر بود موفق باشید

به نظر من کتاب بسیار زیبایی بود به خصوص برای نوجوانان که دچار مشکلاتی ذهنی میشوند. این کتاب به دلیل ساده و بدون هیاهو بودن باعث ارامش و احساس خوب داشتن میشود. با تشکر از نویسنده با احساس کاترین. اپلگیت که با قلم زیبایش دنیا را برای ما نوجوانان ساخت

سلام. به نظر من کتاب جالبی بود با اینکه در عالم کودکی روایت شده. سختیهای زندگی از دید یک کودک فهیم واقعا زیبا بود. تمام مشکلات بزرگترها با نوشتار یک کودک دنیای متفاوتی بود. ودراخر این بود که تحت هرشرایطی حقیقت گفتن را گوشتزد میکرد. مرسی از کتابراه

کتابی جذاب در مورد پسربچه‌ای که در ذهن خود یک دوست خیالی را پرورش داده و همراه خود بزرگ کرده است. در مورد مشکلات و دغدغه‌های یک کودک و درک او از محیط پیرامون. به نظرم بهتره والدین این کتاب رو بشنون تا بیشتر با دنیای بچه‌ها آشنا بشن. عالی بود.

راوی، کتاب رو بسیار زیبا و دلنشین می‌خوند قشنگ اشک آدم رو در میاره این کتاب دقیقه دقیقه با جکسون هم زاد پنداری داشتم... با این که علی الظاهر کتاب کودکانه بود ولی خیلی حرف‌ها برای آدم بزرگ‌ها داشت. کاش دنیا جای قشنگتری بود

با سلام خدمت عزیزان کتابراهی و انتشاراتی یکی از بهترین کتاب هایی بود که به عمرم شنیدمهم روانشناختی و هم انسانی عالی عالی عالی حتما به عزیزان بالای پانزده سال توصیه میکنم حداقل یکبار این کتاب دوست داشتنی با این صدای دوست داشتنی رو گوش کنند.

به نظرم ترغیب کردن بچه‌ها به داشتن دوست خیالی بود. ولی نکات آموزنده‌ای هم داشت. اینکه بچه‌ها هم همه چیز رو می‌فهمن. بهترِ نپیچونیمشون. با زبان ساده واقعیت رو براشون توضیح بدیم که گیج نشن از اتفاقات پیش آمده مثل فقر و شکست و...

خیلی خوب است دلم میخواست یک بار هم شده داستانشو صوتی گوش بدم ولی به لطف کتابراه توانستم کتاب پاستیل بنفش را پیدا کنم به هر حال کتاب خیلی منابع مفید داشت لطفا نوشتاری کتاب پاستیل بنفش هم بزارید

شاید شاهکار نباشه ولی کتاب خیلی خوبیه می‌تونه باعث شه یکم با خودتون روراست تر باشین جمله‌ای که خیلی دوست داشتم از کتاب این بود که: حقیقت رو به مهمترین فرد زندگیت بگو یعنی به خودت

کتابی عالی و پر از ماجراهای خواندنی و شنیدنیمن قبلا این کتاب رو امانت گرفتم و خوندم ولی تجربه جالبی بود شنیدن کتاب داستان رو به صورت تخیلی و خیلی جالبی جلو برده بود و خسته کننده نبوداگه موافقین نظرتون رو به من بگید

من دوسش داشتم کودکانه بود اما خیلی زیبا و واقع بینانه بود، حسی که در کودکی باهاش مواجه میشی ولی اطرافیان فکر میکنن به خاطر سن به همچین درکی نرسیدی. حسی که تو رو با خود واقعی بچگیت رو به رو کنه رو داشت

داستان حاوی نکات آموزنده‌ای مخصوصا برای کودکان بود، هرچند که فکر نمی‌کنم مطالعه یا شنیدن اون مناسب سن کودکان باشه، تقریبا می‌شه گفت نیمی از داستان حرف خاصی برای گفتن نداشت و حوصله سر بر بود.
با تشکر از کتابراه

کتاب خوبی بود درکل. میشه گفت نه خیلی عالی و نه خیلی بد بود. میشه گفت آموزنده بود و موضوعاتی مثل فقر و مقاوم در برابر مشکلات و روراست بودن با خود بود. گوینده بسیار زیبا کتاب رو خوند و احساسات رو وصف کرد

به نظرم این کتاب برای نوجوان‌هایی که از دوستان خود ضربه دیده‌اند یا اینکه نمی‌توانند دوستی پیدا کنند بسیار مناسب است چون اینطوری در معرض خطر قرار نمی‌گیرند نمی‌گیرند یاد می‌گیرند چطوری احساسات درونی خودشون رو ابراز کنند

با سلام واقعا مجموعه کتاب‌های کاترین اپلگیت دنیای دیگه‌ای دارند، نمونه‌اش هم همین کتاب "پاستیل‌های بنفش" من خودم این کتاب رو دارم اما به خاطر علاقه‌ام به این داستان فانتزی تخیلی باز هم از این نسخه آنلاین استفاده کردم