نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی یادداشتهای یک پزشک جوان - میخائیل بولگاکف
4.7
144 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Marziyeh
۱۴۰۳/۲/۱۶
00
صدای آقای سلطان زاده عجیب غریبه واقعا که هرکسی را به هر کاری ساختند ایشون رو هم به هر صد برابر کردن جذابیت کتاب
این کتاب مربوط به خاطرات یک پزشک روسی، پس از فارغالتحصیلی و مشغول به کار شدن در یک منطقه دورافتاده و محروم هست.
این کتاب رو برای دانشجوهای رشته علوم پزشکی به شدت توصیه میکنم.
از زیباترین نکاتی که در این داستان به آن اشاره شده این است، تا زمانی که به صورت عملی و کیس محور آموزش داده نشه و مواجههی بالینی نداشته باشیم، یاد نمیگیریم و درک نمیکنیم.
از زیباترین بخشهای کتاب اونجایی بود که بعد از مواجهه با بیمار و درمانش، وقتی میرفت سراغ کتابهای رفرنس میگفت حالا میفهمم کتاب چی میگه.
به قول یکی از اساتیدمون، هیچ وقت یک دانشجو با صبح تا شب توی کتابخونه بودن، پزشک نمیشه. باید مواجهه بالینی داشته باشین...
نشر آوانامه و صدای آرمان سلطان زاده واقعا بینظیره. فضاسازی به همراه مهارت گوینده، به قدری عالی هست که اضطراب و احساس پزشک رو کاملا منتقل میکنه.
این کتاب رو برای دانشجوهای رشته علوم پزشکی به شدت توصیه میکنم.
از زیباترین نکاتی که در این داستان به آن اشاره شده این است، تا زمانی که به صورت عملی و کیس محور آموزش داده نشه و مواجههی بالینی نداشته باشیم، یاد نمیگیریم و درک نمیکنیم.
از زیباترین بخشهای کتاب اونجایی بود که بعد از مواجهه با بیمار و درمانش، وقتی میرفت سراغ کتابهای رفرنس میگفت حالا میفهمم کتاب چی میگه.
به قول یکی از اساتیدمون، هیچ وقت یک دانشجو با صبح تا شب توی کتابخونه بودن، پزشک نمیشه. باید مواجهه بالینی داشته باشین...
نشر آوانامه و صدای آرمان سلطان زاده واقعا بینظیره. فضاسازی به همراه مهارت گوینده، به قدری عالی هست که اضطراب و احساس پزشک رو کاملا منتقل میکنه.
از نظر من عالی بود، خاطراتش راجب جراحیها و بیماریها و دلهره و ترسش کاملا مخاطب رو میبرد به اون فضا، و منی که هیچ تجربهای راجب پزشکی و عملها نداشتم دید بازتری پیدا کردن نسبت به این فضا. خوب نوشته شده بود و آقای ارمان سلطانزاده طبق معمول عالی اجرا کردن، توصیه میکنم همه یکبار گوش بدن.
کتابی بسیار زیبا، جذاب، خاص و تکرار نشدنی هست
احساس میکردم در حال شنیدن نوعی مستند پزشکی با روایتی داستانی هستم, دیدگاههای نویسنده انقدر طبیعی و زنده بود که مطمئن شدم او پزشک بوده است و حدسم هم درست از آب درآمد، ۳ فصل آخر بسیار افسوس برانگیز بود، با روح و روانم همراه میشد
بی شک خوانش آقای سلطان زاده تاثیر بسیار زیادی در درک زیبایی کتاب داشت.
احساس میکردم در حال شنیدن نوعی مستند پزشکی با روایتی داستانی هستم, دیدگاههای نویسنده انقدر طبیعی و زنده بود که مطمئن شدم او پزشک بوده است و حدسم هم درست از آب درآمد، ۳ فصل آخر بسیار افسوس برانگیز بود، با روح و روانم همراه میشد
بی شک خوانش آقای سلطان زاده تاثیر بسیار زیادی در درک زیبایی کتاب داشت.
داستان کتاب حول محور پزشکیست که به روستایی کوچک برای طبابت فرستاده شده…
استرسهایی که این پزشک جوان برای کسب تجربه و یادگیری متحمل میشود برای من بسیار آشنا و ملموس است…
در طول داستان به خوبی میتوانستم خودم را جای او بگذارم و به این بیندیشم که وقتی بعد از مدتها درس خواندن و گذراندن دورههای تئوری نوبت کار عملی میرسد، آن هم تک و تنها و بدون هرگونه راهنما… کار چقدر سخت میشود… حالا در پزشکی فرد با جان آدمی سر و کار دارد و ما در روانشناسی با روان فرد…
و کلی پیش قضاوتیهایی که درباره این رشته همیشه وجود دارد کار مارا سختتر هم میکند…
باید اضافه کنم که داستان این کتاب بر اساس واقعیت بود و در کل داستان سرگرمکنندهای بود، اما برای من حامل پیام خاصی نبود، در حقیقت داستان بی شباهت به نامش نبود و از یک سری یادداشت و روزنوشت تشکیل میشد..
اگر به چنین داستانهایی علاقه دارید پیشنهاد من شنیدن نسخه صوتی کتاب است، با روایت خوب آرمان سلطان زاده
من این کتاب رو بر اساس معرفیهای زیاد و بهبه و چهچههای فراوانی که خونده بودم انتخاب کردم و مشتاق شدم به خوندنش، اما واقعا در حد اون همه تعریف و تمجید هم نبود.. 🌱
استرسهایی که این پزشک جوان برای کسب تجربه و یادگیری متحمل میشود برای من بسیار آشنا و ملموس است…
در طول داستان به خوبی میتوانستم خودم را جای او بگذارم و به این بیندیشم که وقتی بعد از مدتها درس خواندن و گذراندن دورههای تئوری نوبت کار عملی میرسد، آن هم تک و تنها و بدون هرگونه راهنما… کار چقدر سخت میشود… حالا در پزشکی فرد با جان آدمی سر و کار دارد و ما در روانشناسی با روان فرد…
و کلی پیش قضاوتیهایی که درباره این رشته همیشه وجود دارد کار مارا سختتر هم میکند…
باید اضافه کنم که داستان این کتاب بر اساس واقعیت بود و در کل داستان سرگرمکنندهای بود، اما برای من حامل پیام خاصی نبود، در حقیقت داستان بی شباهت به نامش نبود و از یک سری یادداشت و روزنوشت تشکیل میشد..
اگر به چنین داستانهایی علاقه دارید پیشنهاد من شنیدن نسخه صوتی کتاب است، با روایت خوب آرمان سلطان زاده
من این کتاب رو بر اساس معرفیهای زیاد و بهبه و چهچههای فراوانی که خونده بودم انتخاب کردم و مشتاق شدم به خوندنش، اما واقعا در حد اون همه تعریف و تمجید هم نبود.. 🌱
صدا و اجرای روای، بسیار خوب
از نظر ارزش ادبی و هنر نویسندگی، عالی است ولی از نظر موضوع بستگی به سلیقه خواننده دارد.
داستان پر کشش است ولی درعین حال روایت وقایع روزمره است و اتفاق خاصی در آن نمیافتد.
پایان بندی، غم انگیز بود.
این داستان برای کسانی که روحیه حساسی دارند و خون و جراحت و.... برایشان ناخوشایند باشد مناسب نیست.
به علاقمندان رشته پزشکی کمک میکند با واقعیتهای شغل پزشکی آشنا شوند.
از نظر ارزش ادبی و هنر نویسندگی، عالی است ولی از نظر موضوع بستگی به سلیقه خواننده دارد.
داستان پر کشش است ولی درعین حال روایت وقایع روزمره است و اتفاق خاصی در آن نمیافتد.
پایان بندی، غم انگیز بود.
این داستان برای کسانی که روحیه حساسی دارند و خون و جراحت و.... برایشان ناخوشایند باشد مناسب نیست.
به علاقمندان رشته پزشکی کمک میکند با واقعیتهای شغل پزشکی آشنا شوند.
کتاب بسیار زیبا و آموزندهای بود. برای من بشخصه از چند جهت جالب بود. اول اینکه آغاز کار برای یک پزشک بخصوص در نواحی دور افتاده که باید به تنهایی از پس همهی موارد مختلف بر بیاد و ناگهان از دل تئوریهای امن دانشگاهی، بیفته در رودخانه کارهای عملی و حیاتی برای نجات جان بیماران، چقدر دشواره. و همین موارد هم چقدر در افراد ایجاد تجربه و مهارت میکنه، چون تا اضطرار واقعی وجود نداشته باشه جرأت و جسارت انجام این کارها، پدید نمیاد و این موضوع خیلی عمیقی دربارهی ذات انسان هست..
نکته دوم اینکه خود امر "تنهایی" چه اثرات مختلفی بر شخصیتهای مختلف میتونه داشته باشه. اون روستای دورافتاده و ساعتها تنها بودن با کتابهای علمی، بجز اینکه موجب شکوفایی ذهنی انسان و عمیقتر شدن بینش او شده؛ اثرات مختلفی روی دو پزشک مختلف داشته و نشون میده چقدر شکستهای عاطفی میتونه به واکنش آدمها در شرایط سخت یا پر استرس، دامن بزنه..
سوم، کتاب، خرافات و ترس یا انکار بعضی بیماریها، که در بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان وجود داره رو بخوبی به تصویر میکشه و این نشون میده تا بوده همینطور بوده و باید برای روزی که اطلاعات عمومی مردم بالا بره و جهل و خرافات حذف بشن خیلی تلاش کنیم..
و چهارم درباره بخش آخر کتاب، که واقعا مفید بود. گویی دست نوشتهای فداکارانه از دکتری رو میخوندیم که اثرات مخدرها رو بر خودش آزمایش کرده و دگرگونیهای حسی و فکری انسان رو خارج از دایره لغات محدود پزشکی، بطرز شگفت انگیزی شرح داده باشه.. خوندنش واقعا توصیه میشه..
در آخر هم واقعا سپاسگزارم از آقای سلطان زاده که با گویندگی خوبشون، انگیزه شنیدن کتابهای ارزشمند رو برای من ایجاد کردن. بخصوص ادبیات روسیه که حس میکنم به فرهنگ ما بسیار نزدیک هست..
نکته دوم اینکه خود امر "تنهایی" چه اثرات مختلفی بر شخصیتهای مختلف میتونه داشته باشه. اون روستای دورافتاده و ساعتها تنها بودن با کتابهای علمی، بجز اینکه موجب شکوفایی ذهنی انسان و عمیقتر شدن بینش او شده؛ اثرات مختلفی روی دو پزشک مختلف داشته و نشون میده چقدر شکستهای عاطفی میتونه به واکنش آدمها در شرایط سخت یا پر استرس، دامن بزنه..
سوم، کتاب، خرافات و ترس یا انکار بعضی بیماریها، که در بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان وجود داره رو بخوبی به تصویر میکشه و این نشون میده تا بوده همینطور بوده و باید برای روزی که اطلاعات عمومی مردم بالا بره و جهل و خرافات حذف بشن خیلی تلاش کنیم..
و چهارم درباره بخش آخر کتاب، که واقعا مفید بود. گویی دست نوشتهای فداکارانه از دکتری رو میخوندیم که اثرات مخدرها رو بر خودش آزمایش کرده و دگرگونیهای حسی و فکری انسان رو خارج از دایره لغات محدود پزشکی، بطرز شگفت انگیزی شرح داده باشه.. خوندنش واقعا توصیه میشه..
در آخر هم واقعا سپاسگزارم از آقای سلطان زاده که با گویندگی خوبشون، انگیزه شنیدن کتابهای ارزشمند رو برای من ایجاد کردن. بخصوص ادبیات روسیه که حس میکنم به فرهنگ ما بسیار نزدیک هست..
یکی از آثار کمتر شناخته شدهی ادبیات بینظیر روسیه از میخاییل بولگاکف. معمولا بولگاکف را با کتاب مرشد و مارگاریتا میشناسند که شخصا ترجمهی آقای حمیدرضا آتش برآب را از این اثر بسیار میپسندم، اگرچه آثار متعدد و خواندنی بسیاری از ایشان به فارسی نیز موجود است. این اثر دربارهی تجربیات یک پزشک جوان و تازهکار است که در روستای کوچکی مشغول به کار میشود. صدای تکرار نشدنی، و مهارت مثال زدنی آقای آرمان سلطان زاده این اثر را دوچندان زیبا و لذتبخش کرده.
داستان یک پزشک در آغاز کار با حجم بالایی از بی تجربگی شروع بکار میکند.
احساسات متناقض و تلاش دکتر برای حل مشکل بسیار زیبا به تحریر درآمده.
گوینده داستان بسیار زیبا با بالا و پایین بردن صدا داستان را تعریف میکند و کار گوینده زیبا و فوق العاده است
تحریر داستان تقریبا ثقیل است اما از جذابیت داستان اصلا کم نمیکند
احساسات متناقض و تلاش دکتر برای حل مشکل بسیار زیبا به تحریر درآمده.
گوینده داستان بسیار زیبا با بالا و پایین بردن صدا داستان را تعریف میکند و کار گوینده زیبا و فوق العاده است
تحریر داستان تقریبا ثقیل است اما از جذابیت داستان اصلا کم نمیکند