معرفی و دانلود کتاب صوتی یک روز دیگر
برای دانلود قانونی کتاب صوتی یک روز دیگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی یک روز دیگر
کتاب صوتی یک روز دیگر اثر میچ آلبوم، رمانی فلسفی و با موضوع اصلی فانی بودن انسان و همچنین زندگی پس از مرگ است. برای یک روز دیگر روایت عشق به خانواده و فرصتهایی است که از دست میروند، داستان مادر و پسری است که رابطهای فراتر از یک عمر را تجربه میکنند.
کتاب یک روز دیگر (For one more day) با استقبال شدید دوستداران این سبک از نوشتار مواجه شد. عدهای از صاحبنظران آن را فوقالعاده تأثیرگذار و استثنایی ارزیابی کردهاند.
آیا هرگز شده کسی را که دوست دارید از دست بدهید و آرزو کنید یک بار دیگر بتوانید با او حرف بزنید، یک فرصت دیگر داشته باشید تا جبران زمانهایی را که فکر میکردید تا ابد کنارتان خواهد بود، بکنید؟ در این صورت میدانید که اگر همۀ روزهای عمرتان را هم جمع کنید، هیچ کدام هموزن روزی که آرزوی بازگشتش را دارید، نخواهد بود. اگر آن روز برگردد چه؟
برای یک روز دیگر، داستانی دربارۀ یک خانواده است، و چون در آن یک روح هم وجود دارد، میشود به آن قصۀ اشباح هم گفت. اما هر خانوادهای برای خودش یک قصۀ اشباح است. مردهها تا مدتها بعد از مردنشان همچنان سر سفرۀ ما مینشینند.
چیک ده سال پیش مادرش را از دست داد و از آنجا که به شدت به او وابسته بود، زندگیاش دچار گسست میشود.
او کمکم در محیط کار و سپس خانه دچار بحران میشود، به الکل روی میآورد و از کار اخراج میشود و همسرش هم او را ترک میکند. چیک دائم به یاد مادر است و میداند که اگر او را داشت از منجلاب کنونی خلاصش میکرد. چیک حتی از جانب دختر جوانش هم طرد میشود تا جایی که بدون اطلاع پدر ازدواج میکند. تنهایی و نومیدی بر چیک چیره میشود و در نهایت تصمیم به خودکشی میگیرد. برای عملی ساختن این تصمیم عمداً در اتوبان تصادف مهیبی میکند، اما با وجود شدت تصادف، زنده میماند. او سپس در حالت مستی خود را از ارتفاعی بلند به پایین پرت میکند. این بار هم نه تنها جان سالم به در میبرد بلکه مادر مردهاش را هم ایستاده در برابرش میبیند.
این دیدار آغاز یک سفر نیمهخیالی و نیمهواقعی برای رو در رو شدن با هویت حقیقی خود و شناخت ریشههای ناکامیهای فردی اوست، سفری که او را به زندگی و زندگی را به او باز میگرداند. چیک با مادر همراه میشود و از این رهگذر فضای خانواده و اخلاقیات پدر و مادر را به مرور میبیند. آنچه چارلز از اینجا به بعد به صورت خردهروایت و مقطع تعریف میکند، لحظهها و صحنههایی است که همراه با مادر و پدر سپری کرده است.
یک روز دیگر، از آن دسته کتابهایی است که مخاطبان با شنیدن آن به عنوان اثری سهل و ساده، خوشریتم و با موضوعی خانوادگی، متوجه آن بخش از ادبیات روز جهان میشوند که مفاهیم بشری و دغدغههای اجتماعی انسان معاصر را بدون پیچیدگی و با لطافت و جذابیت میکند.
میچ آلبوم (Mitch Albom)، نویسنده آمریکایی و روزنامهنگار، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده است. او نویسنده چند کتاب پرفروش با شهرت جهانی است. کتاب سهشنبهها با موری میچ آلبوم بیش از 35 میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش رسیده است و به مدت چهار سال تمام در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز ماند. او بیشتر به خاطر داستانهای الهامبخش شناخته میشود.
جملات برگزیده کتاب یک روز دیگر:
- برگشتن به یک چیز سختتر از آن است که فکر میکنی.
- گذراندن یک روز با کسی که دوستش دارید میتواند همهچیز را عوض کند.
- قدر زمانهایی که میتوانید با مادرتان بگذرانید بدانید. خودش یک عمر است.
- کسانی که در دل تو جا دارند هرگز واقعا نمیمیرند. حتی در دور از ذهنترین اوقات میتوانند پیش تو برگردند.
- عاشق مادرم بودم، همانطور که همهی پسرها عاشق مادرانشان هستند. در حالی که قدر آنها را نمیدانند.
- زمانی که در چشمان مادرتان نگاه میکنید، متوجه میشوید که این خالصترین عشقی است که میتوانید در زمین پیدا کنید.
- وقتی با خودتان رفتار زنندهای داشتید، با هر کس دیگری هم به طرز زنندهای رفتار میکنید، حتی با کسانی که دوستشان دارید.
- شاید اوقاتی باشد که دعوا کنید، گاهی ممکن است تو و کاترین حتی از یکدیگر خوشتان نیاید. در آن اوقات است که باید عاشق ازدوجتان باشید.
در بخشی از کتاب صوتی یک روز دیگر میشنویم
مادرم کت توئید سفیدش را پوشید و در زیر آن شانههایش را تکان داد، گذاشت درست روی تنش جا بگیرد. سالهای آخر را به آرایش مو و صورت زنهای مسن خانهنشین گذرانده بود. از خانهای به خانه دیگر میرفت و آداب زیبایی آنها را زنده نگه میداشت. به ما گفته بود امروز با سه تا از آن قرارها، دارد. من که هنوز گیج بودم تا بیرون گاراژ دنبال او رفتم.
او گفت: «چارلی، میخواهی کنار دریاچه قدم بزنی؟ این وقت روز هوا خیلی خوب است.»
خاموش سر تکان دادم. از زمانی که خیره به اتومبیل تصادف کرده، روی آن چمن مرطوب دراز کشیده بودم چقدر گذشته بود؟ هنوز میتوانستم طعم خون را در دهانم احساس کنم، و پشت سر هم به درد شدیدی دچار میشدم؛ یک لحظه وضعم عادی بود، لحظه دیگر همه وجودم درد میکرد. اما حالا داشتم درحالیکه کیف وینیل بنفش و کهنه مادرم را، که وسایل آرایش موی او در آن بود، حمل میکردم، در محله قدیمیام قدم میزدم.
عاقبت زیر لب گفتم: «مامان. چطور...؟» «چطور چی، عزیزم؟» سینهام را صاف کردم. چطور امکان دارد تو اینجا باشی؟
گفت: «من اینجا زندگی میکنم.» سرم را تکان دادم. زمزمه کردم: «دیگر نه. او به آسمان نگاه کرد.»
بعد از مراسم تدفین چنان مست کردم که روی کاناپه خانهمان از هوش رفتم. آنوقت چیزی تغییر کرد. یک روز میتواند مسیر زندگی شما را عوض کند. و آن روز انگار زندگی مرا به طرز اجتنابناپذیری بهسوی سقوط کشاند. وقتی بچه بودم مادرم با تمام وجود مراقبم بود. نصیحت، انتقاد، همه رفتارهای خفهکننده مادرانه. گاهی آرزو میکردم مرا به حال خودم بگذارد....
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی یک روز دیگر |
نویسنده | میچ آلبوم |
مترجم | گیتا گرکانی |
راوی | میکائیل شهرستانی |
ناشر چاپی | نشر قطره |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۵ ساعت و ۱۶ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |
بینظیر
تازه فصل ۱۲ام... بینهایت دارم لذت میبرم.
سپاسگزارم... اول از نویسنده، و بعد از روایتگر، که عجیب دل آدمو حال میاره🙏
بالاخره تمومش کردم... کمتر از ۱ روز...!
و جالب اینجاست برخی فصلها رو بیش از ۳ بار گوش دادم. مدتی میشد که گریه نکرده بودم و این ویژگی رو نشان از بزرگی و پختگیم میدونستم. اما تاب نیاوردم. یهو به خودم اومدم دیدم بله، گویا ناخودآگاه دارم اشکامو پاک میکنم! دوست داشتم میتونستم این کتابو رایگانش کنم و به همهی خطوط موجود در دنیا (نه فقط ایران) تو واتساپشون بفرستم، شاید، شاید اگه همهی آدما اینو میشنیدن، دنیا جای بهتر و زیباتری میشد برای زندگی.