معرفی و دانلود کتاب صوتی یادت نرود که...
برای دانلود قانونی کتاب صوتی یادت نرود که... و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی یادت نرود که...
کتاب صوتی یادت نرود که... رمانی عاشقانه از یاسمن خلیلی فرد، نویسندهی جوان و آیندهدار کشورمان است. در این اثر قرار است شنوندهی داستانِ ملاقات دو دلباخته، به نامهای فروغ و کیوان، پس از سالها دوری از یکدیگر باشید. گفتنیست که خوانش کتاب حاضر بر عهدهی المیرا دهقانی، بازیگر خوش آتیه سینما و تلویزیون، بوده است.
درباره کتاب صوتی یادت نرود که:
«چمدان را از زیر دستگاه رد کرد. مرد باربر کمکش کرد که آن را دوباره روی چرخ دستی بگذارد. توی جیبش دنبال پول ایرانی گشت. یک هزار تومانی ته جیب پالتو پیدا شد. آن را گذاشت کف دست مرد باربر. مرد با نارضایتی به او نگاه کرد. "فقط همین؟" شرمنده شد. تا خواست توضیح دهد که پول ایرانی ندارد، مرد سر تکان داد و رفت...»
رمان یادت نرود که... با جملات فوق آغاز میشود. در ابتدا کیوان کامیاب را میبینیم که پس سالها دوری از وطن، پاریس را ترک گفته و به ایران آمده است. دوستی قدیمی در فرودگاه انتظار او را میکشد؛ دوستی که به محض دیدن کیوان، برای او از حال و روز آشنایان مشترکشان میگوید. کیوان که دلش مثل سیر و سرکه میجوشد چندان وقعی به صحبتهای دوستش نمینهد. او ظاهراً حال خوشی ندارد. راستی، چرا او پس از این همه سال، بیخبر به ایران برگشته؟ پاسخ ساده است: به هوای عشقی دیرین!
ماجرا از این قرار است که کیوان مبتلا به سرطان است و چیزی تا پایان عمرش باقی نمانده. حال که چنین است، قصد کرده به دیدن فروغ شکیبا برود و عشق دوران جوانیاش را برای آخرین بار در عمر ببیند و چه بسا که ناگفتههایش را با او درمیان گذارد. اما آیا این تصمیمی احساسی و به دور از عقل و منطق نیست؟ آیا کیوان با این کار داغهای از یادرفته را تازه نمیکند؟ آیا با این عمل به زندگی فعلی فروغ و حتی خودش ضربه نمیزند؟... با مطالعهی کتاب یادت نرود که پاسخ تمام این سوالها را خواهید گرفت.
یاسمن خلیلی فرد در این اثر ماجرای عاشقانهی غمانگیزی را روایت کرده که شنیدنش تأثیری بهسزا بر عمق احساساتتان خواهد گذاشت. زبان ساده، لحن صمیمی و شخصیتپردازی باورپذیر، سه عاملیاند که رمان یادت نرود که را بدل به اثری همهپسند و خوشخوان کردهاند.
در پایان بد نیست بار دیگر اشاره کنیم که خوانش کتاب صوتی یادت نرود که بر عهدهی المیرا دهقانی، بازیگر جوان کشورمان بوده است. امید داریم که از گوش سپردن به این اثر لذتی وافر ببرید.
کتاب صوتی یادت نرود که مناسب چه کسانی است؟
این رمان صوتی را به دوستداران ادبیات روز ایران پیشنهاد میکنیم.
با یاسمن خلیلی فرد بیشتر آشنا شویم:
این نویسنده و منتقد ادبی متولد سال 1370 است. خلیلی فرد نوشتن را از ایام نوجوانی و در مجلهی سروش کودکان آغاز کرد. او فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته کارگردانی سینما از دانشگاه تهران است. بهعلاوه خلیلیفرد عضو انجمن منتقدان و نویسندگان است و تاکنون علاوه بر فعالیت در عرصهی ادبیات داستانی، نقدهایی بر آثار سینمایی ایران نیز از خود منتشر ساخته است.
دو رمان «یادت نرود که...» و «انگار خودم نیستم» از جمله آثار شناختهشدهی وی به شمار میروند.
در بخشی از کتاب صوتی یادت نرود که میشنویم:
جمعیت زیادی مشغول رقص و پایکوبی بودند. دختر و پسران جوان وسط سالن میرقصیدند و مهمانهای مسنتر روی صندلیها نشسته بودند و سرگرم صحبت باهم بودند. کیوان آمد بپرسد «فروغ هم میآید یا نه؟»، اما حرفی نزد. فرامرزی دورتادور سالن را نگاه کرد. کیوان سرک کشید تا بلکه آشنایی پیدا کند. دوستان شیرین به وضوح از دیگران قابل تشخیص بودند. در یک کلام، از دماغ فیلافتادهها. آنها پا را روی پا انداخته بودند و با تکبر دوروبر را نگاه میکردند. بعضاً سیگار لای انگشت داشتند و انگشترهای الماس و برلیانشان در رقص نور میدرخشید. شیرین نقاش بود اما گاهی نویسنده میشد و گاهی رسیتال پیانو برگزار میکرد. آشپز قهاری بود. دوستان روشنفکر و نویسندهی بسیاری داشت. وقتی که با خسرو بذرافشان نامزد کرده بود وارد گروه آنها شده بود و همهشان را با دنیای روشنفکرانهاش آشنا کرده بود.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی یادت نرود که... |
نویسنده | یاسمن خلیلی فرد |
راوی | المیرا دهقانی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
ناشر صوتی | رادیو گوشه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۹ ساعت و ۵۳ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
داستان مربوط به گروهی از دوستان هستش که ١٠ یا ١٢ سال پیش اتفاق افتاده و اکثرا پزشک هستن
فروغ یه زن کاملا بی احساس و بیروح هست و خودشم نمیدونه از زندگی چی میخواد
باوجود تمام مزیتهایی که داره ولی بازم افسرده است.
البته یه دلیلش ریشه در نوجوانیش که داره پدرش به مادرش خیانت میکنه.
این باعث میشه که کل زندگیشو خراب کنه و درازدواج هایش شکست بخوره
کیوان هم یه شخصیت متزلزل و بی هدفی داره و دائم از این شاخه به اون شاخه میپره و تو تمام روابط عشقی و ازدواجیش ناموفقه
همه این دوستان رده سنی ٤٧ و ٤٨ هستند تا ٥٠ و ٦٠ سال
نویسنده با وجود سن کمش تونسته حال و هوای دههی شصت و ارتباط بین این دوستان رو خیلی خوب توصیف کنه.
فضا سازی و نوع داستان پردازی خیلی واقعی به نظر میاد.
از نظر حال و هوای بیمارستان و اطلاعات پزشکی هم تا درصد زیادی صحیح بنظر میومد، پایان داستان هم خوب بود.
سیروس با اینکه یه مرد تحصیلکرده و خوب و موفقه ولی چون عاشق فروغ شده زندگیش میبازه.
در نهایت هم میذاره و میره.
در کل داستان زندگی آدمایی هست که ممکنه نمونه هاشون اطراف خودمون زیاد باشن ولی قضیه نادیا و زندگی افسانهای مهشید یکم اغراق شده بود.