معرفی و دانلود کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست
برای دانلود قانونی کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست
زندگی یکی از جسورترین و مشهورترین گاوبازان اسپانیایی را در کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست اثر خارقالعاده دومینک لاپیر و لاری کالینز دنبال کنید. مردی یتیم و فقیر که جادوهای مسیر زندگیاش او را به فردی ثروتمند و محبوب تبدیل کرد.
درباره کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست:
«گریه نکن آنجلیتا، امشب، یا برایت یک خانه خواهم خرید، یا به عزایم خواهى نشست.» حرفى که مانوئل بنیتز الکوردوبس روز نخستین نبردش با گاوهاى وحشى به خواهرش گفت.
در قلب کوهستانى که دامنههاى دندانهدار آن به دریاى مدیترانه ختم مىشوند، در جنوب اسپانیا و در این سرزمین مغرور و قحطىزده که اندلس نام دارد، شهرى کوچک و بسیار قدیمى دیوارهاى سرخرنگش را روى تختگاه صخرهى بزرگى که درهاى عمیق و سرگیجهآور آن را به دو نیم کرده برافراشته است. این شهر روندا نام دارد. خلقوخوى خشن ساکنان و حالت بدوى محیط دور و برش باعث شده آن را «آشیانهى عقاب» بنامند.
در این شهر، فرداى «دوران طلایى»اى که کشتىهاى پیروزمند اسپانیایى دریاهاى دنیا را درنوردیدند و حدود دو قرن پیش، در پس دیوارهایى قدیمى که میدانگاه وسیعى را در احاطهى خود گرفته بودند، بازىهاى شگفتآورى توسط رآل مائسترانزا دو کابالِریا (مجمع سلطنتى سوارکارى) برگزار کرد که پیش از همهچیز مکتبى بود براى شهامت و دلاورى. نجیبزادگان ثروتمند روندا سوار بر اسبهاشان، روى شنهاى «مائسترانزا» به ورزشى مىپرداختند که سرمستىها و خطرهاى جنگ را براىشان فراهم مىآورد. آنها با گاوهاى وحشى دست و پنجه نرم مىکردند.
در پایان قرن هجدهم، در یکی از مبارزات، یک گاو وحشی، سوار و مرکب خود را به زمین انداخت. حیوان میخواست شاخهای تیزش را در تن نجیبزادهی بیچاره فرو کند که یک داربستساز به کمکش رفت. این مرد، کلاه لبهپهن اندلسی خود را به حرکت درآورد تا از این طریق توجه گاو خشمگین را به خود جلب و کاری کند که او از طعمهاش فاصله بگیرد.
در همین حین با فریادهای هلهله و تشویق تماشاچیها که به دیدن این نمایش آمده بودند، داربستساز که با کار خود و تشویق مردم هیجانزده شده بود، دوباره خودش را مقابل شاخهای حیوان قرار داد و با به حرکت درآوردن کلاهش، او را به مبارزه دعوت کرد. نام این مرد شجاع و گستاخ، فرانسیسکو رومرو بود. این عمل جسورانه وی، هنر مبارزه با گاو وحشی بدون سوار بودن بر اسب را ایجاد کرد، هنری که سالیان دراز زمان برده بود تا در زیر آفتاب براق روندا متولد و در آینده به یکی از هیجانانگیزترین و شورانگیزترین نمایشهایی تبدیل شود که تا آن زمان انسان به وجود آورده.
بعد از سی سال از وقوع این حادثه، فرانسیسکو رومرو، اولین گاوباز تاریخ بشر، چندین و چند بار بر روی شنهای میدان و بدون اسب با گاوهای وحشی و خشمگین به مبارزه پرداخت. زمانی که او با شهرت و ثروت فراوان از دنیا رفت، کوریدا یا همان گاوبازی به طور کامل از هدف اصلی و نخستین خود دور شده و از یک ابزار سرگرمی و تفریح ویژه افراد ثروتمند، به صورت یک هنر مردمی درآمده بود. با این حال با زندگی داربست اهل روندا، مسیر جدیدی به سمت کسب افتخارات و ثروت باز شد. این مسیر را که از مقابل شاخهای تیز و کشنده گاو وحشی عبور میکرد، هزاران اسپانیایی در طول یک قرن و نیم ادامه دادند، با این امید که نجاتدهنده آنها از فقر و گرسنگی باشد. برای تعداد کمی از مردم این مسیر موجب کسب افتخار و ثروت و برای بیش از چهارصد نفر از مردم اسپانیا به مرگ ختم شد.
کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست (Où tu porteras mon deuil)، روایتگر سفر دراز و سخت یکی از مردمان گاوباز اسپانیایی است.
کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست برای چه کسانی مناسب است؟
اگر رسم گاوبازی اسپانیایی و زندگی گاوبازان برایتان جذاب و هیجانانگیز است و نسبت به آن کنجکاو هستید، این رمان را از دست ندهید.
با نویسندگان کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست بیشتر آشنا شویم:
دومینک لاپیر (Dominique Lapierre) در بیستم جولای سال 1931 در فرانسه به دنیا آمد. او به یکی از زنانی که در عرصه مد فعالیت داشت علاقهمند شد و پس از ازدواج با وی و گذراندن ماه عسلی یک ساله، کتاب ماه عسل به دور زمین را به رشته تحریر درآورد. لاپیر در 17 سالگی وارد عرصه خبرنگاری شد و با سی دلاری که در جیبش داشت، به دور آمریکا سفر کرد. او گزارشهای خود از جنگ کره تا مرگ کاریل چسمان را در مجله پاری ماچ به چاپ رساند.
لاری کالینز (Larry Collins) در 14 سپتامبر سال 1929 در آمریکا متولد شد و در 20 ژوئن سال 2005 نیز از دنیا رفت. ارتباط دوستانه او با دومینیک لاپیر از یک کافه شکل گرفت و به رابطه کاری انجامید. کالینز چندین سال به عنوان فرستاده مخصوص نیوزویک در خاورمیانه و بعدها به عنوان رئیس دفتر مجله پاریس به فعالیت پرداخت. گزارشهای وی در مورد انقلاب کشورهای عربی، جنگ الجزایر و رخدادهای سیاسی و اجتماعی فرانسه در آمریکا بازتاب بسیاری داشت.
آه اورشلیم، آزادی در نیمهشب، پنجمین سوار سرنوشت و آیا پاریس میسوزد؟ از جمله آثار مشترک این دو هستند.
در بخشی از کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست میخوانیم:
کوتولهى وحشتناکى با لکنت زبان و پسر فروشندهى دورهگردى از اهالى تریانا، که در محلهى کولىهاى سویل سکونت داشت، روى سکوى افتخار، جاى بت درهم شکستهى قبلى را گرفت. بهدلیل قد کوتاه و ساختمان بدنىاش که به طرزى استثنایى ضعیف و لاغر بود، تصمیم گرفت تشکیلات اساسى کوریدا را تغییر دهد. آنچنان خود را به شاخهاى گاو نزدیک مىکرد که گاه لباسش با نوک آن پاره مىشد و چنان تنگاتنگ با گاو به مبارزه برمىخاست که جمعیت تماشاچى با شتاب به میدانها هجوم مىآوردند تا پیشاز آن که دیر شده و این گاوباز دیوانه خودش را به کشتن دهد، به تماشا و تحسین او بپردازند. نامش خوان بلمونته بود.
هیچ سنت خانوادگى او را بهسوى میدان گاوبازى نکشانده بود. تحت تأثیر عزمى راسخ، یک تنه از دنیاى فقر و بدبختى خود قیام کرده بود تا هنرى را که هیچ قرابتى با او نداشت منقلب کند. زیبایى کلاسیک و ظرافت کار خوزهلیتو پایان دورانى را اعلام کرده بود و سماجت نومیدانهاى فرزند تهیدست تریانا با تولد اسپانیاى جدیدى همزمان شد که تشنهى عدالت و حیثیت بود، خواهان اصلاحات اجتماعى و درعینحال گرفتار پندارهاى خام هرج و مرج طلبانه، اسپانیایى که داشت بهسوى وحشتناکترین و مرگبارترین آزمایش تاریخ خود، یعنى جنگ داخلى گام برمىداشت.
در فرداى این فاجعه، و مدتها پساز اینکه خوان بلمونته، ثروتمند و غرق در افتخار در املاک خود در سویل منزوى شد تا بعدها در سن هفتادسالگى در آنجا خودکشى کند، در میدانهاى گاوبازىسروکلهىسومین بت مورد پرستش مردم در قرن بیستم، قرنى قهرمانپرور، پدیدار شد. مانولهته چشمانى سیاه و غمگین، چهرهاى استخوانى غرق در اندوهى ابدى و تغییرناپذیر، و حرکاتى سرشار از زیبایى ژرف و نگرانکنندهاى داشت.
او که به «شهسوار غمگین چهره» شهرت یافته بود مدت هفت سال بر دنیاى گاوبازى حکمروایى کرد، و این حکمروایى او همزمان بود با دردناکترین لحظههاى تاریخ اسپانیا که در پنجهى قحطى و تنهایى و نومیدى دستوپا مىزد. مبارزاتش فاجعههایى قدیمى، شوم و عارى از هنر و ظرافتى را بهیاد مىآورد که مردم، بازتاب آنها را در درد و رنجهاى خویش مىیافتند. هنگامى که در سال 1947، گاوى وحشى مانولهته را کشت، قسمتى از اسپانیا، که تباهى و علاقهاش را نسبت به این معبود افسردهسیما در این فاجعه مىیافت، خود را مرده احساس کرد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار گزارنده
فصل نخست: مادرید، صبح روزى از ماه مه
فصل دوم: روزهاى پُرامید در پالما دل ریو
فصل سوم: مادرید، ساعت ششوبیست دقیقهى عصر روزى در ماه مه
فصل چهارم: روزهاى هول و هراس در پالما دل ریو
فصل پنجم: مادرید، ساعت ششوبیستوپنج دقیقهى عصر روزى از ماه مه
فصل ششم: پسرى از پالما دل ریو
فصل هفتم: مادرید، ساعت ششوسى دقیقهى عصر روزى از ماه مه
فصل هشتم: راهى دشوار بهسوى ارض موعود
فصل نهم: مادرید، ساعت ششوسىوپنج دقیقهى عصر روزى در ماه مه
فصل دهم: «شهامتش را همچون دستهگلى تقدیم مىکنم»
فصل یازدهم: مادرید، ساعت ششوچهل دقیقهى عصر روزى در ماه مه
فصل دوازدهم: تابستانى دیوانهوار در اندلس
فصل سیزدهم: مادرید، عصر روزى از ماه مه: لحظهى حقیقت
پىگفتار
سپاسگزارى نویسندهها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ... یا به عزایم خواهی نشست |
نویسنده | دومینک لاپیر، لاری کالینز |
مترجم | پرویز شهدی |
ناشر چاپی | نشر به سخن |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 496 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7987-42-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |