معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی گنج

عکس جلد کتاب صوتی گنج
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی گنج و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی گنج و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی گنج

داستان کتاب صوتی گنج اثر جلال آل احمد از مجموعه دید و بازدید عید برگرفته شده و از زبان پیرزنی که همه او را خاله می‌نامند، روایت می‌شود.

پیرزن، داستانی از زمان‌های قدیم می‌گوید. قصه‌ای از دختر بی‌کس و کاری که قصد ازدواج دارد اما هیچ موقعیتی برایش پیش نمی‌آید و سرانجام با یک دوره‌گرد ازدواج می‌کند و یک‌سری اتفاقاتی رخ می‌دهد و آن‌ها از نظر مالی وضعیت خوبی پیدا می‌کنند و....

این داستان بی‌مقدمه و با گفتار شخصیت اصلی داستان که همان خاله است شروع می‌شود و حاضران را مورد خطاب قرار می‌دهد. این داستان دو شخصیت اصلی دارد همان‌طور که دو راوی دارد. اما شخصیت‌های اصلی هر کدام در دو داستان مجزا هستند. یکی خاله در داستانی که جلال آن را روایت می‌کند و دیگری دخترک که راوی آن خاله است.

جلال آل‌ احمد (Jalal Al-e-Ahmad) نویسنده شاخص قرن حاضر، نقش موثری در پیشبرد ادبیات معاصر ایفا کرد و با ایجاد تشکل‌های ادبی و صنفی، از جمله کانون نویسندگان ایران و تالیف و ترجمه کتاب‌های ارزنده متعددی توانست جهش بی‌سابقه‌ای در نثر فارسی ایجاد کند.

از جمله آثار او می‌توان به «مدیر مدرسه»، «پنج داستان»، «دید و بازدید»، «سرگذشت کندوها»، «چهل طوطی»، «سه تار»، «نفرین زمین» و در زمینه‌­ی ترجمه می‌توان به «بیگانه»، «قمارباز»، «مائده‌های زمینی» و... اشاره کرد.

در قسمتی از کتاب صوتی گنج می‌شنویم:

«…آره ننه جون! نمی‌دونین قسمت چیه! اگر چیزی قسمت آدم باشه، سی مرغم از سر کوه نمی‌تونه بیاد ببردش. خلاصه‌اش، مشهدی حسن و رفیقش، هفته اول عید، شیرینی پزیشونو کردن، پولارم کم‌کم درآوردن. جوری که یارو پیرمرده نفهمه، سه چار ماهی که از قضایا گذشت، به بهونه این که کارشون بالا گرفته و دخلشون خوب بوده، کاروانسراهه رو از پیرمردک خریدن. اونم که از خدا می‌خاست پولشو گرفت و گفت خیرشو ببینین و رفت. کم کم ما می‌دیدیم بتوله سرو وضعش بهتر میشه؛ گلوبند سنگین می‌بنده؛ النگوای ردیف به هر دو دست؛ انگلشتر الماس؛ پیرهن‌های ملیله دوزی و اطلس؛ چارقت؛ خاص ململ؛ و خیر…! مث یه شازده خانم اومد و رفت می‌کنه.

راسی یادم رفت بگم، همون اولام که کار و بارشون تازه خوب شده بود، بتول یه دختر برا مشهدی حسنه زاییده بود و بعدش دیگه اولادشون نشد»

فهرست مطالب کتاب صوتی

16 دقیقه
گنج

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی گنج
نویسنده
راویمعصومه عزیز محمدی
ناشر صوتینشر ماه آوا
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابMP3
مدت۱۶ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی گنج

سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۰۴/۰۷
داستان گنج از زبان پیرزنی بیان میشود که به بیان خاطرات گذشته پرداخته و در مورد پیدا کردن گنج توسط دست فروش محله و سرنوشت خود دست فروش و همسرش سخن میگوید. بطول زن دست فروش که مشدی حسن نام دارد و پس از پیدا شدن گنج تبدیل به یکی از بزرگان محل شده است دختری بوده باهویت نامشخص و به اصطلاح ترشیده که با و نذر نیاز زن مشدی حسن میشود در دوران اوج مشدی حسن بطول نیز به اوج سرنوشت خود میرسد و با بیماری و مرگ همسرش دوباره به خواری میرسد. اسم داستان نیز برگرفته شده از همین ماجرای یافتن گنج و اتفاقاتی است که به واسطه ان رقم میخورد. نویسنده با قلم گیرا و جذاب و در قالب داستانی به بازی روزگار اشاره دارد که گاه آدمی را از فرش به عرش و گاه از عرش به فرش میکشاند. نه عمر روزهای خوش پایدار است و نه روزهای بد. نه مال دنیا به انسان وفا میکند و نه اسم و رسم. صدای گوینده نیز خوب است و اجرای خوبی دارد. شنیدن این داستان رو توصیه میکنم
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۶/۱۲
🍁خوب اسم نویسنده کتاب اولین چیزی هست که آدم رو‌ به این کتاب جذب میکنه! و مورد بعدی اسم خود کتاب هست! گنج… کلمه‌ای بسیار عجیب با معانی مختلف! بعضی‌ها گنج را فقط به عنوان پول می‌شناسند، بعضی‌ها علم و مدرک دانشگاهی، بعضی‌ها خانواده، سلامتی، فرزند صالح، اسم ‌و رسم خوب و نیکو و …. توی این کتاب منظور از نویسنده همان گنج مادی است! درواقع روزگار و پستی و بلندی هایش می‌گوید! از خوشی و‌ناخوشیها که نه لذت خوشی پابرجاست، و نه خفت ناخوشی ماندگار است! پول ‌و گنج برای هیچ زندگی تضمین خوشبختی نیست! و در زندگی هیچ کس هم تا ابد ماندگار نیست!
یاد یه جمله‌ی خوب از دکتر علیرضا شیری افتادم که میگفتن: سختی اتفاقات زندگی، نسبی است. به همین دلیل است که نباید به خاطر یک چیز نسبی، تصمیم خیلی قطعی گرفت!!! همه سختی و خوشی‌های زندگی رفتنی و موقت هستند. استاد جلال ال احمد علاوه بر آثار زیبای خودشون، مترجم بسیار خوبی هم بودن ث‌آثار ترجمه‌ی فاخری هم از خودشون به جا گذاشتن…
در کل کتاب زیبایی بود و لذت بردم و سپاسگزارم از اینکه این گونه کتابها به صورت رایگان توسط کتابراه در اختیار ما قرار میگیره… ممنون دوست عزیزم کتابراه ☘️
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
داستان مثل سایر کارهای جلال آل احمد بسیار زیبا و دوست‌داشتنی هست و آدم از شنیدنش حظ میکنه. گویندگی هم عالی بود. صدای پیرزنی که خاله صداش میکردند و قصه میگفت و همینطور لحنش خیلی باورپذیر و طبیعی بود. انگار واقعا نشستی و داری به خاطرات یکی از پیرزنهای آشنات گوش میدی. داستان راجع به گنجی هست که یک و و خانواده معمولی پیدا میکنند زندگیشون از این رو به اون رو میشه، سفرهای مختلف میرند، خونه مغازه میخرند، زیورآلات و لباسهای آنچنانی استفاده میکنند. اما چون سهم صاحب ملکی که گنج توش پیدا شده رو ندادند، انگار مال حروم یا همون به اصطلاح گنج همون زندگی معمولی رو هم ازشون میگیره. درگیر بیماری، بدهکاری، ورشکستگی و آوارگی میشند. درسته که اون گنج پول زیادی بود و مدتی اونا رو از پول بی‌نیاز کرد، اما در آخر هرچیزی که داشتند رو ازشون گرفت و اونها رو نیازمندتر از قبل کرد. شاید اونچیزی که اول وسوسه کننده به نظر میاد، فقط اسمش گنج باشه و برای ما خوشبختی همراهش نیاره. داستان خیلی خوبیه و باعث میشه آدم به فکر فرو بره. از نکات مثبت نثر جلال آل احمد هم میشه به زبان عامیانه و لغات و اصطلاحات رایج کوچه و بازار اشاره کرد که باعث پذیرش و همراهی هرچه بیشتر مخاطب میشه.
Ali Fattahi
۱۳۹۹/۰۶/۰۲
گنج، جمله ما انسان‌ها گنجی داریم که خرمنی از جواهرات و یاقوت‌ها و زمرد‌ها و برلیان‌های رخشان و جنون آور از آن سر برآورده و شقایق مانند در خاک شیدا و سرمست و دارای شور و هوس نمو لب به خنده گوشوده‌اند. گنجی که در نهان هستی و جوهرمان، بر ننوی سکوت و خاموشی به خواب رفته و بر ریسمان خاموشی خاطر، منتظر و است منتظر و منتظر. و شاید تنها چیزی که در گذران روزگار بسی دیده، نمایش تک پرده‌ای انتظار است. لیک اگر دریابیمش و به سوی شکوفایی روانه‌اش کنیم، سپهر و خاک، پس از سالیان طویل دست به دست یکدیگر، همدیگر را به آغوش میکشند و ورای عناصر و تمام سینه تپان و صدر مسکوتان را، دیده به دیده هستی، از درون جوهر غبار گرفته مان، جلوه گر می‌سازیم...
A.asgari
۱۴۰۱/۱۱/۲۷
واقعا ممنون بخاطر صدا گذاری زیبا
و بخاطر این کتاب رایگان عالی
جلال ال احمد که جزبهترین نویسنده‌ها بودن
و این کتابش خیلی به دلم نشست
دختری که ترشیده بوده و کسی خواستگاریش نمیرفته کلی نذر میکنه و میگه جادوم کردن و..
بعدشم با یه شیرینی فروش ازدواج میکنه
یه روز شیرینی فروش و ددستش تصمیم میگیرن
که برن یه مغازه تویه کاروانسرا بزنن و رزق و روزی در بیارن
پیرمرد کاروانسرا دار بدن کرایه اون مغازه رو بهشون میده و وقتی داشتن اونجارو تعمیر میکردن به گنجی بزرگ میرسن و کاروانسرا رو از پیرمرد میخرن حتی ذره‌ی از اون همه گنجو به خودشم ندادن
دوستش رفت عراق و این براش گنج هارو میفرستاد اون میفروخت پول میفرستاد
اون دختر به اصطلاح ترشیده پولدار میشه بهترین لباس طلا و حتی کربلا میره و مکه میره و میشه زن حجی
ممنون از کتابراه
رضا
۱۴۰۱/۰۸/۰۷
این نظر ممکنه داستان کتاب رو لو بده
فقط به دلیل اینکه درون مایه کتاب اعتقاد به قسمت و امر از پیش تعیین شده هست، این کتاب رو دیگه نخواهم خوند.
البته جایی که یکی از شخصیت‌ها به ثروت هنگفتی میرسه هیجان انگیزه و نکته جالبی هم داره و اون اینه که از کمک کردن میگه، این عالیه.
فضاسازی کتاب بینظیره...
من که خودمو در کنار اون بچه‌هایی که به مامان بزرگ گوش میکردن حس کردم!
شخصیت‌های داستان هم خیلی طبیعی رفتار میکردن؛ بچه‌ها بازی میکردن، بزرگسال دوست داشت داستان مامان بزرگ رو از دس نده، پیرزن با ولع پوک میزد.
نمیدونم به این چی میگن اما نظیر جان بخشی به اشیا است البته از نوع انسان و جاندار
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
جلال آل احمد در کتاب گنج، از زبان مادربزرگ شیرین زبانی داستان روایت می کند. این شیرین زبانی مادربزگ، خواننده را برای خواندن داستان مشتاق تر می کند و این کتاب درس های زندگی را به راحتی از این مادربزرگ بیان می کند و گنج اینجا ایهامی دوپهلو به خزانه مدفون دارد و هم به جنبه حکمت آموز خود داستان. جلال و آل احمد زیاد داستان را کش نمی دهد یک تیک شخصیت های داستانش سوژه برای بیان دارند. جلال گنج اش را کوتاه نوشته است. ساده و روان جمله بندی کرده است. مثال نمونه هر داستان آن را شیرین و سرگرم کننده نگارش کرده است. گنج هم برای مخاطب آشنا است و هم ناآشنا است. چراکه احساس می کنید که این مدلی را نشنیده اید و نخوانده اید.
Monir Naghikhani
۱۳۹۷/۰۷/۰۳
ممنونم، ممنونم، خیلی داستان قشنگی بود، از گوینده که چقدر با احساس و زیبا روایت میکرد، دوست داشتم ساعتها طول بکشه و تموم نشه.
ریحانه کاظمی
۱۴۰۲/۱۰/۰۶
سبک نویسندگی جلال آدمی را محو خواندن می‌کند و قدرت خواننده نیز مرا محو شنیدن کرد... کتابی کوتاه اما معرفی فرهنگ ایرانی; باورهای غلط، بزرگداشت خرافه، حرف مردم، ضد ارزش‌های ارزشمند، آدم‌های ساده و بی آلایش و بسیاری دیگر، چه هنرمندانه و ریز بیان شده‌اند. راوی چقدر هنرمند است. داستان کتاب مرا یاد مثل و قدیمی انداخت. باد آورده را باد می‌بره. گنجی که بی زحمت محنت به دست آمده بود با درد و رنج از دست رفت. اما نمی‌دانم آن جا که نویسنده می‌گوید همه‌ی محله را خریدند و به دوستان و آشنایان بخشیدند هدفش بیان چیست.
ممنون از کتابراه و راوی عزیز بابت این کتاب جذاب
Mojgan Hatai
۱۴۰۲/۰۷/۳۰
سبک نویسندگی جلال آدمی را محو خواندن می‌کند و قدرت خواننده نیز مرا محو شنیدن کرد... کتابی کوتاه اما معرفی فرهنگ ایرانی; باورهای غلط، بزرگداشت خرافه، حرف مردم، ضد ارزش‌های ارزشمند، آدم‌های ساده و بی آلایش... و بسیاری دیگر... چه هنرمندانه و ریز بیان شده‌اند. راوی چقدر هنرمند است. داستان کتاب مرا یاد مثل قدیمی انداخت... باد آورده را باد می‌بره. گنجی که بی زحمت و مهنت به دست آمده بود با درد و رنج از دست رفت... اما نمی‌دانم آن جا که نویسنده می‌گوید همه‌ی محله را خریدند و به دوستان و آشنایان بخشیدند هدفش بیان چیست!!!!
فاطمه حبیبی
۱۳۹۷/۰۹/۰۸
خیلی عالی و خوب بود مخصوصا صدای خاله جان خیلی قشنگ بود که واقعا احساس کردم که جای چنین افرادی در اطرافمون خیلی کمه، بازم ممنون👏👏
مجتبی روده کار
۱۳۹۸/۱۱/۱۰
دست مریزاد. هم متن و هم اجرا عالی بود. پیشنهاد میکنم حتما گوش کنین.
اری به قول قائم مقام فراهانی:
روزگار است گه عزت دهد و گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه‌ها بسیار دارد
پندهای آموزنده مختلفی رو از این حکایت زیبا دریافت کردم
چه فقیر و چه ثروتمند باشیم باید حواسمون باشه که چشمهایی دارن ما رو که
نظاره میکنن. افرادی هستن در موردمون حرف میزنن و از خوبی‌ها و بدی هامون میگن.
چه خوبه که تلاش کنیم آدم خوبی باشیم تا حرف‌ها و حکایت‌های خوب پشت سرمون باشه.
شکوفه عوض پور
۱۴۰۱/۱۰/۰۸
شروع خوبی داشت ولی پایان غیر منطقی
چطور کسی که کل محل رو خریده بود ب تمام قوم و خویش فقیرش خونه داده بود و همسرش کلی طلا و انگشتر الماس داشته با‌ی بیماری نابود میشن! جوری که هیشکس ب دادشونم نرسیده! انقدر توی فقر بودن که بچشو بذاره سر راه و خودش رقاصه بشه؟ نقش دختر و دامادش چی بوده این وسط
یعنی
دخترش گذاشته برادرش آواره خیابونا باشه مادرش آواره تر " صدای روای همون خاله جوون خیلی تاثیر گذار بود.
Mohammadmehdi Kiaee
۱۳۹۸/۰۵/۰۷
منطقی نبود داستان کسی که تمام محل رو خریده و در مدت کوتاهی بر اثر بیماری تمام دار و ندار رو از دست میده و تا جائی ک همسرش مجبور میشه بچه خودش رو سر راه بزاره، این‌ها غیر معقوله، ولی اگر ایشان میخواسته این پیام رو بده ک باد آورده را باد میبرد و یا خوشبختی و عاقبت بخیر‌ی رو ثروت تضمین نمیکنه، قابل تحمله،
عرفان
۱۴۰۲/۰۸/۲۹
داستان خوبی بود مخصوصا گوینده خیلی صداشو با شخصیت راوی داستان جور کرده بود در کل خسته نباشید و کتابی بود که برای گوش دادن سرگرم کننده بود و اشاره به تقدیر و سرنوشت داشت و اینکه خدای بزرگ توی یه لحظه بنده‌اش رو از عرش به فرش یا از فرش به عرش می‌رسونه و نعمت سلامتی رو با هیچ چیزی نمی‌شه عوض کرد حتی اگه گنج داشته باشی. و کسی که سالمه مثل اینکه یک گنج داشته باشه و باید قدر اونو بدونه تا دیر نشده
مشاهده همه نظرات 661

راهنمای مطالعه کتاب صوتی گنج

برای دریافت کتاب صوتی گنج و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.